مجموعه اشعار اردلان سرفراز

[DELARAM]

بوي شوره زار خيس
بوي خيس تن خاك
ياد بارون و تن تو
ياد بارون و تن خاك
بوي گل تو شوره زار
بوي خيس تن خاك
هميشه صداي بارون
صداي پاي تو بوده
همدم تنهايي هام
قصه هاي تو بوده
وقتي كه بارون مي باره
تو رو ياد
من میاره

 

[DELARAM]

تو رو ياد
من مياره
ياد گلبرگ هاي خيس
روي خاك شوره زار
اي گل آلوده گل من
اي تن آلوده تن پاك
دل تو قبله ي اين دل
تو تو ارزوني خاك
تن تو ارزوني خاك

 

[DELARAM]

شب من پنجره ای بی فردا

روز من قصه ی تنهایی ها

مانده بر خاک و اسیر ساحل

ماهی ام ، ماهی دور از دریا

 

[DELARAM]

پای من خسته از این رفتن بود

قصه ام ، قصه ی دل کندن بود

دل به هر ک.س که سپردم دیدم

راهش افسوس ، جدا از من بود

 

[DELARAM]

روح آواره ی من بعد از من

کولی در به در صحراهاست

می رود بی خبر از آخر راه

همچنان مثل همیشه تنهاست . . .

 

[DELARAM]

آدم خيلي حقيره
بازيچه ي تقديره
پل بين دو مرگه
مرگي كه ناگزيره
حتي خود تولد
آغاز راه مرگه
حديث عمر و آدم
حديث باد و برگه
آغاز يك سفر بود

 

[DELARAM]

وقتي نفس كشيديم
با هر نفس هزار بار
به سوي مرگ دويديم
تو اين قم*ار كوتاه
نبرده هستي باختيم
تا خنده رو ببينيم
از گريه آينه ساختيم
آدم خيلي حقيره
بازيچه ي تقديره
پل بين دو مرگه
مرگي كه ناگزيره
فرصت همين امروزه
براي عاشق بودن

 

[DELARAM]

فردا مي پرسيم از هم
غريبه اي يا دشمن
اي آشناي امروز
عشق منو باور كن
فردا غريبه هستي
امروز و با من سر كن
تولد هر قصه
يك جاده ي كوتاهه
اول و آهر مرگه
بودن ميون راهه
اگر چه عاجزانه

 

[DELARAM]

تسليم سرنوشتيم
با هم بيا بميريم
شايد يك روز برگشتيم
آدم خيلي حقيره
بازيچه ي تقديره
گل بين دو مرگه
مرگي كه ناگزيره