جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته دل نوشته های کاربران توسط •Madiheh• با نام {از مُهر پیشانی تا مِهر آسمانی} اثر •Madiheh کاربر انجمن رمان بوک• ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 824 بازدید, 20 پاسخ و 14 بار واکنش داشته است
نام دسته دل نوشته های کاربران
نام موضوع {از مُهر پیشانی تا مِهر آسمانی} اثر •Madiheh کاربر انجمن رمان بوک•
نویسنده موضوع •Madiheh•
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط •Madiheh•
موضوع نویسنده

•Madiheh•

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Jan
88
705
مدال‌ها
2
1000018173.png
"به نام غریبه‌ترین آشنا"

نام دلنوشته: از مُهر پیشانی تا مِهر آسمانی
نام نویسنده: مدیحه
ژانر: مذهبی

عضو دفتر نظارت ادبی دوم

دیباچه:
پیشانی‌ام به مُهر، کعبه‌ی عشق تو را طواف می‌کند و دلم به مِهرت آسمان لاجورد را؛ به گیتی و سقف کبودش سوگند ایجاز کردن تو در یک پمپ تهی انصاف نیست... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

DLNZ

سطح
7
 
🝢مدیر ارشد بخش ادبیات🝢
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار موسیقی
ناظر ادبیات
کاربر ویژه انجمن
نویسنده ادبی انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
May
3,435
12,851
مدال‌ها
17
1683008322482 (1).png

عرض ادب و احترام خدمت دلنویس عزیز و ضمن تشکر بابت انتخاب "رمان بوک" برای انتشار آثار ارزشمندتان.

حتما پیش از آغاز نوشتن، تاپیک زیر را مطالعه کنید تا دچار مشکل نشوید:
[قوانین تایپ دلنوشته کاربران]

پس از بیست پست، در تاپیک زیر درخواست نقد شورا دهید:
[تاپیک جامع درخواست نقد دلنوشته]

بعد از ایجاد تاپیک نقدر شورا برای دلنوشته‌تان، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست تگ بدهید:
[درخواست تگ دلنوشته | انجمن رمان‌بوک]

پس از گذاشتن بیست پست از دلنوشته، می‌توانید در تاپیک زیر برای آن درخواست جلد دهید:
[تاپیک جامع درخواست جلد دلنوشته و اشعار]

و انشاءالله پس از به پایان رسیدن دلنوشته‌تان، در تاپیک زیر اعلام کنید:
[اعلام پایان - دلنوشته کاربران]

دلنویسان عزیز، هرگونه سوالی دارید؛ می‌توانی
در اینجا مطرح کنید:
[سوالات و مشکلات دلنویسان]

با آرزوی موفقیت برای شما،
[تیم مدیریت تالار ادبیات]
 
موضوع نویسنده

•Madiheh•

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Jan
88
705
مدال‌ها
2
آفتاب‌گردان به مودت آفتاب از زهدان کدر خاک دل کند. آن ‌وقت زلیخا به شفقت شیرین تو از عشقی هر چند رعنارو اما خاکی دل زایل نکند؟
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

•Madiheh•

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Jan
88
705
مدال‌ها
2
هر چه با قلم امتنان، بر کتیبه‌ی نام تو ترقیم کردم، باز هم از قافله‌ی محدث تو جا ماندم. مجد و سریر سلیمان هم از آنم باشد از تمامی خادمان تو مغفولم.
 
موضوع نویسنده

•Madiheh•

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Jan
88
705
مدال‌ها
2
تو را باید شاکر بود! که بنیاد سدره ‌المنتهی با ارض بی‌طول و عرض صهری ندارد! گر نه کدام غبرای سپهری پیش از رحلت به فلک، سزاوار یک نظر به آن برگه‌های خالد می‌شد؟
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

•Madiheh•

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Jan
88
705
مدال‌ها
2
تو همانی بودی که آدمی را در گلدان خاکی دنیا نرگس آفریدی، تا قدسش شفق و فلق و مأوای جبینش همان چند گَرد تیره باشد. بیا و باز هم درِ رأفت خود را بگشای تا این خاکدان به شمعدان نگردیده و ما همچون شمع نسوختیم.
 
موضوع نویسنده

•Madiheh•

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Jan
88
705
مدال‌ها
2
موسم اعتزالم بود و خش‌خش برگ‌های تحسر زیر قدم‌های رنجورم به ناقوس مرگ می‌مانست. پیشانی‌ام به خاک نشست و بارش اکرام تو مرهم بارش دیدگانم شد. مِهر تو فقط هم‌دیوار ابتهاجم نیست!
 
موضوع نویسنده

•Madiheh•

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Jan
88
705
مدال‌ها
2
در کهکشان حیات، در تعاقب اختر اقبالم سیاره‌ها را پیمودم. حصه‌ام تویی شدی که سیلان گلبول‌های سرخ و سپید را در شاهرگم مکتسب بودی!
 
موضوع نویسنده

•Madiheh•

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Jan
88
705
مدال‌ها
2
آن دم که داعیه‌ی شیدایی‌ات را در گوش گل سرخ نجوا می‌کردم، دلم از انقیادت بی‌خبر بود. آوخ که به دور ناسره پیچک لهنه نبستم تا خود، برف عطوفت تو را آب نکنم!
 
موضوع نویسنده

•Madiheh•

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Jan
88
705
مدال‌ها
2
آن‌جا که قطره‌ی عشق تو در وجود محقر و دیجورم رشحه کرد؛ دل‌رمیده، ذره‌های تنم را به گواراییِ آغو*ش تو تقدیم کردم. کاش سنگِ روزی که تیرگی‌ام را به انوار هورَت مزیت دهی، در بئر اوفتد.
 
بالا پایین