آموزشی از نون نوشتن تا یای آموزش نویسندگی

[شیر کاکائو]

اما دومین راه برای ایده یابی بصری ، اینه که برید سراغ روزنامه ها و کتاب ها .

 

[شیر کاکائو]

راستش رو بخواهید ، خیلی از نویسنده های بزرگ دنیا مثل آلبر کامو ، روزنامه ها رو مهم ترین سرنخ برای ایده یابی میدونستن .

 

[شیر کاکائو]

روزنامه ها هر روز اتفاقات گسترده ای رو عرضه می کنن . از صفحه ی حوادث یک روزنامه تا صفحه های فرهنگی و اجتماعی سرنخ های خوبی وجود داره که میتونن به ما ایده برای نوشتن بدن .

 

[شیر کاکائو]

اگر دو بخایم به دو تا نکته اشاره کنیم باید بگیم که آخرین باری که به روزنامه سر زدیم دو تا خبر دیدیم که این دو تا خبر به شدت میتونستن ایده ی عالی ای برای نوشتن یک متن بدن .

 

[شیر کاکائو]

چطوری ؟

خبر اول این بود که دختر بچه ای هفت ساله در یکی از استخرهای خانگی ، غرق شده است.

 

[شیر کاکائو]

درسته که دردناکه و ما هم نمیخایم دلتون رو به درد بیاریم ، اما باید بگیم که این داستان میتونه از لحظه ای که یک مهمونی شکل گرفته ، دختر وارد استخر شده ، بازی کرده ، احتمالا موقع غرق شدن چند نفرو صدا کرده اما صدا به گوش کسی نرسیده شروع بشه تا لحظه ای که جسدش رو پیدا می کنن و ماجراهای بعدی .

 

[شیر کاکائو]

این ایده تماما یک ایده ی بصریه و همه اطلاعات لازم رو هم تو همون خبر به ما داده بود و ما فقط با یه سری سوال پرسیدن که تو قانون علامت سوال به شما یاد دادیم ، خیلی راحت یک داستان کوتاه ازش استخراج کردیم .

 

[شیر کاکائو]

اما ایده ی دوم در آموزش نویسندگی، مربوط به بچه هایی بود که بعد از سه سال نداشتن مدرسه ، دولت به کمک خیرین براشون مدرسه ساخته بود و اونها صاحب مدرسه شدن.

 

[شیر کاکائو]

خب این یکی رو دیگه میسپاریم به خودتون که برید سراغش و در موردش بنویسد . کار سختی نیست . اگر کمک خواستید و یا ایده ای تو ذهنتون بود که دوست داشتید ما بهتون یه مقدار کمک کنیم میتونین برای ما کامنت بگذارین. مطمئن باشید که کمکتون میکنیم.

خب راه کار بعدی چیه؟

 

[شیر کاکائو]

راه کار بعدی رفتن به سراغ تاریخ و اتفاقات تاریخیه.