جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

غیرپارسی اشعار برگزیده آفریقا

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات غیر پارسی توسط BARAN_KH_Z با نام اشعار برگزیده آفریقا ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 379 بازدید, 8 پاسخ و 2 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات غیر پارسی
نام موضوع اشعار برگزیده آفریقا
نویسنده موضوع BARAN_KH_Z
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط BARAN_KH_Z
موضوع نویسنده

BARAN_KH_Z

سطح
4
 
سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
سرپرست علوم و فناوری
کاربر ممتاز
Jan
6,874
14,417
مدال‌ها
5
بسم الله الرحمن الرحیم
 
موضوع نویسنده

BARAN_KH_Z

سطح
4
 
سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
سرپرست علوم و فناوری
کاربر ممتاز
Jan
6,874
14,417
مدال‌ها
5
دنیس بروتوس
دنیس بروتوس
در اینجا رعد در شب سر می‌کشد
در اینجا، رعد در شب سر می‌کشد
و بر آسمان ساکت مات چیره می‌شود
بر دشت‌هائی با نفس آرام.

پولادهای ترک خورده ضجه‌های مهجوری سر می‌دهند
و میهن من، این عروس رمیدهٔ نادان
یکه‌ئی می‌خورد و استقبال سیلی شکننده و رهابخش را چهره در هم می‌کشد
 
موضوع نویسنده

BARAN_KH_Z

سطح
4
 
سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
سرپرست علوم و فناوری
کاربر ممتاز
Jan
6,874
14,417
مدال‌ها
5
دنیس بروتوس
پرنده‌مان را گرفتیم و در قفس انداختیم
خوب، پرنده‌مان را گرفتیم و در قفس انداختیم
و او برایمان آواز می‌خواند
شیرین‌ترین آوازی که تا بحال شنیده‌ایم
زمان آنست اکنون، که پرنده‌مان را رها کنیم.

چکاوک یا بلبل
فراسوی لذت، ما را چه پروائی
که پرندگان همه بر خطی سرگردان پرواز می‌کنند
و موسیقی هرگز کهنه نمی‌شود
 
موضوع نویسنده

BARAN_KH_Z

سطح
4
 
سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
سرپرست علوم و فناوری
کاربر ممتاز
Jan
6,874
14,417
مدال‌ها
5
اسوالد متشالی
اسوالد متشالی
کبوتران پارک اوپن هایمر
در شگفتم
از چه کبوترهای پارک اوپن هایمر
هرگز محبوس یا متهم نمی‌شوند
به خاطر اعمالی
که غیرمجاز و خصوصی
مرتکب می‌شوند
در آنجا
هر روز می‌بینم
که پرنده‌های گستاخ
بر نیمکت‌هایی که «تنها برای سفید»هاست
با وجود قدغن بودن
می‌نشینند
آیا آنان حقوق ویژه را نمی‌شناسند؟
پلیسی سفیدپوست از آنجا می‌گذرد
با یونیفرم کامل و مسلح
 
موضوع نویسنده

BARAN_KH_Z

سطح
4
 
سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
سرپرست علوم و فناوری
کاربر ممتاز
Jan
6,874
14,417
مدال‌ها
5
دنیس بروتوس
در زندان
در زندان
ابرها معنی می‌یابند
همچنان که پرندگان

با پاره‌ای خرد از آسمان
بریده شده با دیوارها
جدا شده با خصومتی سرد
منگنه شده
به دست سرکرده ناانسان
فقط روح برمی‌آید
اگر که بتواند

آنجا امیدی
به دیدن ستارگان نیست
لامپ‌ها و چراغ‌های قوی
آنها را فرو می‌کُشند
 
موضوع نویسنده

BARAN_KH_Z

سطح
4
 
سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
سرپرست علوم و فناوری
کاربر ممتاز
Jan
6,874
14,417
مدال‌ها
5
ایلوا ماکی
آفریقا مادر ما
آفریقا،
مادر ما:
نا شکیبا
اما
مردد
چونان رودی
که به دریا می‌ریزد

آفریقا،
مادر بینوای ما
بیمار رو در مرگ،
ولی مصمم
آزادی را
به کودکانت
هدیه می‌کنی
آفریقا
در آغوش تو
دیری‌ست
کودکانمان را
تابی نیست
آفریقا
بر زانوی تو
دیری‌ست
کودکان
بازی نمی‌کنند
 
موضوع نویسنده

BARAN_KH_Z

سطح
4
 
سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
سرپرست علوم و فناوری
کاربر ممتاز
Jan
6,874
14,417
مدال‌ها
5
سنگ گران
سنگ، ستاره تابان
سنگ زیبا و گران
تو پنهانی
بر زمین گرانقدر
سنگ بی‌بدیل، نامکشوف
در میان گنجینه‌های جهان
هیچ کست از جا نمی‌تواند کند

سنگ زیبای تابان
می‌درخشی
در گرد و غبار بیابان
انگار که در دریای خروشان
جایی به دید نمی‌آیی
دریا بر سرت گذشته‌ست
ریگ بیابان بر تو غلتیده‌ست
سخت گرانی
هیچ کست از جا نمی‌تواند کند
 
موضوع نویسنده

BARAN_KH_Z

سطح
4
 
سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
سرپرست علوم و فناوری
کاربر ممتاز
Jan
6,874
14,417
مدال‌ها
5
دنیس بروتوس
در این دیار در این هوا
در این دیار
در این هوا
جائی که این درختان می‌روید.
آنجا که هوای پاک روان است
در پیش، در پس و در فراز
و از میان حنجره‌ات
در انحنای آغوشی گشوده
تا پای گنبدهای سفید شیری.
جویباری خنک و بلورین جاری است
 
موضوع نویسنده

BARAN_KH_Z

سطح
4
 
سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
سرپرست علوم و فناوری
کاربر ممتاز
Jan
6,874
14,417
مدال‌ها
5
دنیس بروتوس
زعفران و ترنج و خون
زعفران و ترنج و خون
این چنین
در سپیده‌دمان پیش در آسمان نشت می‌کردند.
در کامیون ارتشی به سوی زندان رفتن
از میان میله‌ها روز جزیره را نگریستن
و چه بسیار روزها پیش از آن.
خشمی سرخ از ذهنم برون می‌تراود
چون جویباری از خون
آه، رفیقانم کی به‌خود خواهند آمد
 
بالا پایین