جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

مشاعره اشعار عاشقانه

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته مشاعره توسط mobina01 با نام اشعار عاشقانه ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 2,993 بازدید, 94 پاسخ و 8 بار واکنش داشته است
نام دسته مشاعره
نام موضوع اشعار عاشقانه
نویسنده موضوع mobina01
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط SOLEMN
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
در این تاپیک «مشاعره» با اشعار عاشقانه صورت می‌گیرد.

من در غیاب تو
با سنگ سخن گفته‌ام،
من در غیاب تو
با صبح، با ستاره، با سلیمان سخن گفته‌ام،
من در غیاب تو
زخم‌های بی‌شمار شبِ ایّوب را شسته‌ام،
من در غیاب تو
کلمات سربریده‌ی بسیاری را شفا داده‌ام،
هنوز هم در غیاب تو
نماز ملائک قضا می‌شود،
کبوتر از آرایش آسمان می‌ترسد،
پروانه از روشنایی گل سرخ هراسان است

بگو کجا رفته‌ای؟
که بعد از تو
دیگر هیچ پیامبری
از بیعت ستاره با نور سخن نگفت... .
* سید علی صالحی
 

پایان

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Sep
2,291
14,390
مدال‌ها
2
تا تو با منی زمانه با من است
بخت و کام جاودانه با من است

تو بهار دلکشی و من چو باغ
شر و شوق صد جوانه با من است


یاد دلنشینت ای امید جان
هر کجا روم روانه با من است

ناز نوشخند صبح اگر توراست
شور گریه‌ی شبانه با من است

برگ عیش و جام و چنگ اگرچه نیست
رقص و مستی و ترانه با من است

گفتمش مراد من به خنده گفت
لابه از تو و بهانه با من است

گفتمش من آن سمند سرکشم
خنده زد که تازیانه با من است


هر کسش گرفته دامن نیاز
ناز چشمش این میانه با من است

خواب نازت ای پری ز سر پرید
شب خوشت که شب فسانه با من است

* هوشنگ ابتهاج *
 

پایان

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Sep
2,291
14,390
مدال‌ها
2
دستم را زیر سرم می‌گذارم
و به خواب می‌روم
من و دستم هر شب خواب تو را می‌بینیم
عزیزم
ما حتما عاشق همیم
که این همه از هم دوریم.

«غلامرضا بروسان»
 

amir mohamad

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
1,442
4,062
مدال‌ها
2
دستم را زیر سرم می‌گذارم
و به خواب می‌روم
من و دستم هر شب خواب تو را می‌بینیم
عزیزم
ما حتما عاشق همیم
که این همه از هم دوریم.

«غلامرضا بروسان»
ای در دل من میل و تمنا همه تو
وندر سـر من مایه سودا همه تو
هرچند به روزگار در می‌نگرم
امروز هـمه تویی و فردا همه تو
 

پایان

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Sep
2,291
14,390
مدال‌ها
2
وقت است که از چهره ی خود پرده گشایی
«تا با تو بگويم غم شب هاي جدايي»
اسپندم و در تاب و تب از آتش هجران
«چون عودم و از سوختنم نیست رهایی»
 

amir mohamad

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
1,442
4,062
مدال‌ها
2
امدم در عمق چشمانت تماشایت کنم
با نگاهی عاشقانه بلکه شیدایت کنم

گم شدم در عمق چشمان قشنگت ناگهان
مثل بیت مثنوی باید که معنایت کنم
 

amir mohamad

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
1,442
4,062
مدال‌ها
2
این چه عشقی است که در دل دارم
من از این عشق چه حاصل دارم
می‌گریزی ز من و در طلبت
باز هم کوشش باطل دارم
اگر روزی بدست آرم سر زلف نگارم را
شمارم مو به مو شرح غم شب‌های تارم را

برای جان سپردن کوی جانان آرزو دارم
که شاید با دو سیل او برد خاک مزارم را
 
بالا پایین