جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

آموزش تصویری اصطلاحات عامیانه دوستی| انگلیسی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته زبان تصویری، ویدئویی توسط Ela با نام اصطلاحات عامیانه دوستی| انگلیسی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 253 بازدید, 4 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته زبان تصویری، ویدئویی
نام موضوع اصطلاحات عامیانه دوستی| انگلیسی
نویسنده موضوع Ela
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Ela
موضوع نویسنده

Ela

سطح
5
 
'گوینده انجمن'
گوینده انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
3,037
14,248
مدال‌ها
9
اصطلاحات انگلیسی درمورد دوستی: با کسی دوست شدن

Be friends with: I’ve been friends with Alex for a decade.

(من ده سال است که با الکس دوست هستم.)

این اصطلاح به دوستی با کسی اشاره دارد.

Make friends with: Marianne made friends with a few of her classmates on the first day of college.

(ماریان روز اول دانشگاه با چند تا از همکلاسی هایش دوست شد.)

این اصطلاح به دوست شدن با کسی یا در کل دوست پیدا کردن اشاره دارد.

Strike up a friendship: I’d like to strike up a friendship with Oliver because he’s such a sophisticated person.

(دلم می خواهد دوستی را با الیور شروع کنم چون او فرد بافرهنگی است.)

این اصطلاح به شروع یک دوستی اشاره دارد، به اینکه رابطه ای دوستانه تازه شکل گرفته باشد یا تمایل به آغاز آن وجود داشته باشد.

Hit it off: Jane and I hit it off right when we first met at the party.

(من و جین درست بعد از اینکه در پارتی یک دیگر را ملاقات کردیم با هم جور شدیم.)

این اصطلاح ممکن است که به روابط عاشقانه نیز اشاره دارد و زمانی از آن استفاده می کنیم که بخواهیم بگوییم دقیقا در همان ملاقات اول رابطه عمیقی بین دو فرد شکل گرفته است.

1699620732604.png
 
موضوع نویسنده

Ela

سطح
5
 
'گوینده انجمن'
گوینده انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
3,037
14,248
مدال‌ها
9
اصطلاحات انگلیسی درمورد دوستی: دوست های نزدیک

BFF (best friends forever) = best friend: You’re my BFF/ best friend! Of course I want you to be at my wedding.

(تو بهترین دوست منی. البته که می خواهم در جشن عروسی ام باشی.)

هر دو اصطلاح در معنایی مشابه برای اشاره به بهترین دوست به کار می روند.

Close friend: I do have many friends, but I’d say only three of them are my true close friends.

(من دوستان زیادی دارم ولی باید بگم که فقط سه نفر آن ها واقعا دوستان نزدیک من هستند.)

Close-knit: They are such a close-knit group of friends! I think they grew up together and have been friends for more than twenty years.

(چه قدر گروه دوستی نزدیکی هستند! فکر می کنم با هم بزرگ شدند و بیشتر از بیست سال است که با هم دوست هستند.)

این اصطلاح نه فقط به روابط دوستانه بلکه به همه روابطی اشاره دارد که افراد درگیر رابطه نزدیکی با هم دارند. مثلا می توان از آن برای اشاره به خانواده هایی هم که همه جوره هوای یک دیگر را دارند استفاده کرد.

Buddy: James and I have been buddies ever since we were kids.

(جیمز و من از بچگی با هم رفیق بوده ایم.)

نکته مهم درباره این کلمه آن است که بیشتر توسط مردان و برای اشاره به دوستانشان استفاده می شود. چندان معمول نیست که زنان برای اشاره به دوستی هایشان از کلمه رفیق استفاده کنند.

1699620782929.png
 
موضوع نویسنده

Ela

سطح
5
 
'گوینده انجمن'
گوینده انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
3,037
14,248
مدال‌ها
9
Through thick and thin: Fatemeh and I have been friends through thick and thin. She’s always been there whenever I’ve needed her.

(من و فاطمه در همه سختی ها و خوشی ها دوست بوده ایم. هر وقت به او نیاز داشته ام او در کنارم بوده است.)

این اصطلاح به معنای “در همه سختی ها و خوشی ها” است.

Be joined at the hip: I think Kat and Caroline are joined at the hip. They even go to the bathroom together.

(فکر می کنم کت و کرولاین از پشت به هم چسبیده اند. حتی با یک دیگر به دست شویی می روند.)

زمانی که دو نفر تمام وقت خود را با یک دیگر می گذرانند و جدایی ناپذیر به نظر می آیند از این اصطلاح استفاده می کنیم.
 
موضوع نویسنده

Ela

سطح
5
 
'گوینده انجمن'
گوینده انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
3,037
14,248
مدال‌ها
9
اصطلاحات انگلیسی درمورد دوستی: با کسی خوب کنار آمدن

Get on famously: One of the reasons I like Ronan is that we get on famously.

(یکی از دلایلی که از رونان خوشم می آید آن است که ما خیلی خوب با هم کنار می آییم.)

این اصطلاح به زمانی اشاره می کند که با فردی رابطه نزدیکی دارید و خیلی خوب با او کنار می آیید.)

Be on the same page: It’s difficult to find a friend with whom you’re always on the same page.

(خیلی سخت است که دوستی پیدا کنی که همیشه با تو هم عقیده باشد.)

زمانی که با فردی درباره موارد زیادی تفاهم داشته باشیم از این اصطلاح استفاده می کنیم.

اصطلاحات انگلیسی درمورد دوستی: با کسی قهر کردن و جداشدن

Friendship breakup: Friendship breakups can be as painful as romantic breakups.

(قطع رابطه های دوستانه می تواند به اندازه پایان دادن به رابطه های عاشقانه دردناک باشد.)

به معنی پایان دادن به رابطه ای دوستانه است.

1699620842044.png
 
موضوع نویسنده

Ela

سطح
5
 
'گوینده انجمن'
گوینده انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
3,037
14,248
مدال‌ها
9
فعل های مرتبط با دنیای دوستی

در نهایت به معرفی فعل هایی می پردازیم که برای دانستن آن ها برای صحبت در دنیای دوستی ضروری است.

Hang out: Would you like to hang out tonight?

(دوست داری امشب با هم بریم بیرون بگردیم؟)

این فعل به وقت گذران با فردی برای سرگرم شدن اشاره دارد و به کرات برای اشاره به دوستی ها از آن استفاده می شود. اگر می خواهید به کسی پیشنهاد بدهید که با هم بیرون بروید و وقت بگذرانید این فعل بهترین انتخاب است.

Catch up: I’d love to catch up if you have some time to spare tonight.

(اگر امشب یه کم وقت داری دلم می خواد از حال و احوالت با خبر بشم.)

فعل catch up به موقعیتی اشاره دارد که افراد سعی می کنند که با گفت و گو از حال و احوال یکدیگر با خبر شوند.

Be in touch: I fell out with Rose a few years ago and since then we haven’t been in touch.

(چند سال قبل با رز دعوام شد و از اون موقع دیگه با هم در ارتباط نیستیم.)

این عبارت فعلی به معنای با کسی در تماس و ارتباط بودن است.

در نهایت نگاهی داشته باشید به ویدیویی که از Ted-ed گرفته شده است. این ویدیو درباره نحوه اثرگذاری دوستی های دوران نوجوانی بر شکل گیری مغز اشاره دارد.
 
بالا پایین