- Feb
- 5,841
- 8,888
- مدالها
- 5
پایان دیالوگ نویسی:
[عشق پر دردسر]
[عشق پر دردسر]
با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشتهباشید.
اکنون ثبتنام کنید!با سلام و عرض ادب خدمت شما نویسنده عزیز، به تالار ویرایش منتقل شد.پایان دیالوگ نویسی:
[عشق پر دردسر]
با سلام و عرض ادب خدمت شما نویسنده عزیز، به تالار ویرایش منتقل شد.
پایان؛![]()
دیالوگ نویسی - [چشم به راه] اثر «Yalda.Sh نویسنده حرفهای رمان بوک»
عنوان: چشم به راه نویسنده: Yalda.Sh ژانر: عاشقانه، اجتماعی - دلم براش تنگ شده. - به دلت بگو براش تنگ نشه. - ولی من... . - هیس، اون اگه دوستت داشت نمیرفت.forumroman.com
@DOonYa
پایان دیالوگ خواهر
خسته نباشید.
![]()
دیالوگ نویسی - [ خواهر ] اثر «.MANA کاربر انجمن رمان بوک»
نام اثر: خواهر نویسنده: .MANA ژانر: تراژدی، اجتماعی خلاصه: - خواهر؟ - جانِ خواهر؟ - چرا آدما اینقدر بدن؟ - چهطور؟ - آخه بابا دیشب مامانی رو کتک زد! - اون که آدم نیست. - پس چیه؟ - کسی که به هیچکس رحم نکنه، حتی به خانوادش؛ از حیوون هم کمتره. ***forumroman.com
ما که پول نداشتیم دماغامان را عمل کنیم و گونه بکاریم، ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم، ما که موی بلوند و قد بلند نداشتیم، ما که چشمهایمان رنگی نبود؛ رفتیم و کتاب خواندیم! و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم، آنقدر که هربار که رفتیم در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت. میدانی آن جراح که هرروز ما را زیباتر میکند، اسمش چیست؟ اسمش "کتاب" است! چاقویش درد ندارد، امّا همهاش درمان است. هزینهاش هرقدر هم که باشد به این زیبایی میارزد. من نشانی مطب این پزشک را به همه ی شما می دهم: رمان بوک! بی وقت قبلی داخل شوید! این طبیب مشفق، اینجا نشسته است، منتظر شماست!
*ثبت نام*
سلام مهمان عزیز
برای حمایت از نویسندگان محبوب خود و یا نشر آثارتان به خانواده رمان بوک بپیوندید:
کلیک برای: عضویت در انجمن رمان بوک