جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار امیر شاهی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط MHP با نام امیر شاهی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 5,486 بازدید, 170 پاسخ و 5 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع امیر شاهی
نویسنده موضوع MHP
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط MHP
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,317
46,926
مدال‌ها
23
بزنجیر زلفت دل ماست در بند
ز سر رشته عقل بگسسته پیوند


رقیبا، مران از در دوست ما را
که بینند سگ را بروی خداوند


به توبه مکن دعوت ای شیخ ما را
که ما اول از عهد خوردیم سوگند


شناسیم قدر سگان درش را
که ما هم در آن کو دویدیم یکچند


رقیب ستمکاره بر جان شاهی
جفا می پسندد، خدایا تو مپسند
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,317
46,926
مدال‌ها
23
پیکان غمزه را چو بتان آب می‌دهند
اول نشان به سی*ن*ه احباب می‌دهند


خاک رهش به مردم آسوده کی رسد
کاین توتیا به دیده بی‌خواب می‌دهند


سیلی میان هر مژه ما را ز روی تست
صد خار را ز بهر گلی آب می‌دهند


مژگان تو که یاری آن چشم می‌کنند
تیغی کشیده در کف قصاب می‌دهند


شاهی به مجلس غم از آن می‌رود ز دست
کش ساقیان دیده می ناب می‌دهند
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,317
46,926
مدال‌ها
23
وقت گل، خوبان چو بزم عیش در صحرا نهند
عاشقان را تازه داغی بر دل شیدا نهند


نازنین را عشق ورزیدن نزیبد، جان من
شیر مردان بلاکش پا در این غوغا نهند


دیده نا اهل باشد بر چنان رویی دریغ
آه اگر آئینه پیش چشم نابینا نهند


با چنان لبهای میگون، پای در میخانه نه
تا ز بیهوشی حریفان سر بجای پا نهند


از ملامت سوخت شاهی، کاین ستمگر دوستان
هر که را زخمی رسد، داغیش بر بالا نهند
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,317
46,926
مدال‌ها
23
خوبرویان چو خدنگ نظری بگشایند
بسر هر مژه خون از جگری بگشایند


پرده دار حرم از دردکشان فارغ و ما
چشم بنهاده که از غیب دری بگشایند


نا امیدی بر ارباب طریقت کفر است
گر دری بسته شد ای دل، دگری بگشایند


گر نه از نسخه حسنت ورقی میطلبند
دفتر گل ز چه رو هر سحری بگشایند؟


شاهی اندیشه آن زلف مکن بیش، که آن
نیست رازی که به هر بیخبری بگشایند
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,317
46,926
مدال‌ها
23
سرو تو مگر ز پا نشیند
کاین دل نفسی بجا نشیند


من بودم و دل، تو بردی آن نیز
خود گو که غمت کجا نشیند؟


هر ک.س که شبی نشست با تو
بسیار به روز ما نشیند


گردی که ز کوی دوست خیزد
بر دیده چو توتیا نشیند


شاهی سگ یار با تو ننشست
ک.س با چو تویی چرا نشیند؟
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,317
46,926
مدال‌ها
23
بتان که شیوه جور و ستیز می‌جویند
ز بهر کشتن ما تیغ تیز می‌جویند


دلی که می‌شود از درد عشق سرگردان
در آن دو سلسله مشک‌بیز می‌جویند


چو تو کرشمه‌کنان می‌رسی، دگر خوبان
ز شرم روی تو راه گریز می‌جویند


کسان که طره شمشاد می‌زنند گره
هلاک فاخته صبح‌خیز می‌جویند


به تیغ هجر تو شاهی نه آن شهید بلاست
که خون او به گه رستخیز می‌جویند
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,317
46,926
مدال‌ها
23
رفتیم، اگر چه دل به غمت دردمند بود
در چین طره تو اسیر کمند بود


بلبل به آه و ناله چمن را وداع کرد
کان بزم را ترانه او ناپسند بود


دشوار مینمود سفر با فراغ بال
چون مرغ دل به دام کسی پای بند بود


القصه، در فراق سرآمد شمار عمر
سرمایه وصال که داند که چند بود


راضی نشد که تکیه زند بر سریر ملک
درویش را که پایه همت بلند بود


خوش کردی ای رقیب، که آتش زدی بدل
کاین داغ بر جراحت ما سودمند بود


شاهی بهیچ روی ز تاب غمت نجست
عمری اگر چه بر سر آتش سپند بود
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,317
46,926
مدال‌ها
23
شبی که کوی تو ما را مقام خواهد بود
زمانه تابع و گردون بکام خواهد بود


زوال دولت پیر مغان مجو ای شیخ
که ظل عالی او مستدام خواهد بود


همه بضاعت خود عرضه میکنند آنجا
قبول حضرت او تا کدام خواهد بود


کنون که جان جهانی، کرشمه ای میکن
مگو که دولت خوبی مدام خواهد بود


سریر سلطنت ار جا دهند شاهی را
سگان آن سر کو را غلام خواهد بود
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,317
46,926
مدال‌ها
23
آن یار خشم رفته که با ما بجنگ بود
دی سنبلش ز تاب می آشفته رنگ بود


ای واعظ، ار حدیث تو ننشست در ضمیر
عیبم مکن، که گوش بر آواز چنگ بود


عمری چو خاک، بر سر کویت شدم مقیم
آخر ز رهگذار تو بادم بچنگ بود


فرهاد را ز میوه شیرین، حلاوتی
روزی نشد که لایق دیوانه سنگ بود


تیغ از چه بود بر صف دلها کشیدنت؟
با لشکر شکسته چه حاجت به جنگ بود؟


شاهی سیاه نامه شد و رند و عشقباز
بگذاشت نام زهد ریایی، که ننگ بود
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,317
46,926
مدال‌ها
23
عمری دهان تنگ توام در خیال بود
جان رمیده را همه فکر محال بود


رفت آنکه در مسائل عشق و رموز شوق
ز ابرو و غمزه با تو جواب و سؤال بود


گفتم: رسد میان توام باز در کنار
گفتا: برو که آنچه تو دیدی خیال بود


شرم آیدم که سجده برد پیش پای ک.س
آن سر که سالها برهت پایمال بود


آشفته رفت گفته شاهی در این غزل
آری، بفکر زلف تو شوریده حال بود
 
بالا پایین