جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار امیر شاهی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط MHP با نام امیر شاهی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 5,486 بازدید, 170 پاسخ و 5 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع امیر شاهی
نویسنده موضوع MHP
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط MHP
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,317
46,926
مدال‌ها
23
رفت آنکه به وصل تو مرا دسترسی بود
وین دلشده در خیل سگان تو کسی بود


آن غمزه به خون دل ما چشم سیه کرد
ور نه به کمند تو گرفتار بسی بود


آمد گل و هر مرغ هوای چمنی کرد
آزاد نگشت آنکه اسیر قفسی بود


عشق آمد و سودای گل و لاله ز سر رفت
زان شعله به تاراج شد ار خار و خسی بود


در عشق توام اشک به خون داد گواهی
هم ناله، که در واقعه فریادرسی بود


وقتی به هوس خواستمی بوی تو از باد
آنها همه گوئی که هوی و هوسی بود


شاهی که به هجران تو از ناله فرو ماند
بیچاره سگ کوی ترا همنفسی بود
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,317
46,926
مدال‌ها
23
عید است و خلقی هر طرف، دامنکشان با یار خود
مسکین من بی صبر و دل، حیران شده در کار خود


هم مرغ نالان در چمن، هم گل دریده پیرهن
هر ک.س به یاری در سخن، من با دل افگار خود


عقلم که بودی رهنمون، خندید بر اهل جنون
من نیز میخندم کنون، بر عقل دعوی وار خود


گر راز دل ننهفتمی، در خاک و خون کی خفتمی
هم با طبیبی گفتمی، حال دل بیمار خود


در جان درون آن تندخو، دایم به دل در گفتگو
بیچاره من محروم از او، چون دیده از دیدار خود


تو همچو گل دامنکشان، رفته به گشت بوستان
پیش تو مسکین باغبان، شرمنده از گلزار خود


شاهی ز خوبان زد نفس، افتاد در دام هوس
چون عندلیبان قفس، درمانده از گفتار خود
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,317
46,926
مدال‌ها
23
سوی باغ آن سروبالا می‌رود
باز کار فتنه بالا می‌رود


جان من، هرگه که جایی می‌روی
عاشقان را دل به صد جا می‌رود


چون دلم خون می‌کنی بشتاب از آنک
روزگار از پهلوی ما می‌رود


هست گلگون سرشکم گرم رو
در پِیَت میرانمش تا می‌رود


گفتمش جان داد شاهی بی‌تو، گفت:
بحث در خضر و مسیحا می‌رود
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,317
46,926
مدال‌ها
23
بی‌لبت هردم ز چشم درفشان خون می‌رود
پاره‌های دل ز راه دیده بیرون می‌رود


یک شب ای شمع بتان، در کنج تاریک من آی
تا ببینی حال تنها ماندگان چون می‌رود


خون که از زخمی رود، داغش نهی باز ایستد
دل که صد جا داغ کردم، همچنان خون می‌رود


باغبان از گفتگوی غنچه گو لب بسته دار
بلبلان را چون سخن زان لعل میگون می‌رود


گفته‌ای: فریاد شاهی کم نگشت از کوی ما
آری آری، دل به کار عشق اکنون می‌رود
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,317
46,926
مدال‌ها
23
گر به عمری ز من دلشده ات یاد آید
جان محنت زده از بند غم آزاد آید


دی صبا بوی تو آورد و بجان زد آتش
ترسم این شعله زیادت شود ار باد آید


روزها رفت و دلت بر من غمدیده نسوخت
گر چه از ناله من سنگ بفریاد آید


جان من، جانب احباب فراموش مکن
زود باشد که سخنهای منت یاد آید


دل نه منزلگه سلطان خیال است، که او
میهمانیست که در کشور آباد آید


بلبل دلشده گر ناله کند، عیب مکن
در دیاری که نسیم گل و شمشاد آید


هیچ شک نیست که از پای درآید شاهی
چشم خونریز تو گر بر سر بیداد آید
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,317
46,926
مدال‌ها
23
باغ را چون گل رعنا ز سفر باز آید
عالمی را هوس رفته ز سر باز آید


گفتمش: عاقبت از مهر تو باز آرم دل
زیر لب خنده زنان گفت: اگر باز آید


گل بدینگونه که از شرم تو بگریخت ز باغ
شوخ چشمی بود ار سال دگر باز آید


آخر ای جان که هوس میکندت آن سر کو
باش تا از دل آواره خبر باز آید


یار بگذشت و مرا دیده چو نرگس بر راه
بامیدی که از این راهگذر باز آید


گر از این سوی وزد باد عنایت ناگاه
کشتی بخت ز گرداب خطر باز آید


شاهی، ار باز قدم رنجه کند بخت بلند
ناگهان شاهد مقصود ز در باز آید
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,317
46,926
مدال‌ها
23
نصیب من ز تو گر درد و آه می‌آید
خوشم که یاد منت گاهگاه می‌آید


تو می‌روی و ز هر جانبی خلایق شهر
پی نظاره شتابان که: شاه می‌آید


غبار کوی تو در چشم دیده‌ام، زانست
که سرمه در نظرم خاک راه می‌آید


نیاز من به چه در معرض قبول افتد
به ملتی که عبادت گناه می‌آید


ز اشک خویش شکایت کجا برد شاهی
چو آب تیره‌اش از پیشگاه می‌آید
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,317
46,926
مدال‌ها
23
زلف تو سراسر شکن و تاب نماید
لعل تو لبالب شکر ناب نماید


چشم تو محالست که بر حال من افتد
بختم مگر این واقعه در خواب نماید


طراری آن طره ز رخسار تو پیداست
هر جا که رود دزد به مهتاب نماید


در شیشه صافی بنگر باده رنگین
چون عکس گل و لاله که در آب نماید


شبها که بغلتد بسر کوی تو شاهی
خار و خسکش بستر سنجاب نماید
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,317
46,926
مدال‌ها
23
چو دل چوگان زلفت در نظر دید
پریشان گشت و حال خود دگر دید


غمت صد رخنه در جان کرد ما را
مگر دیوار ما کوتاهتر دید


ترا در رهگذر ناگاه دیدم
دلم چندین بلا زان رهگذر دید


دل از کویت نگردد گرد کعبه
که گر دید آبرو، زین خاک در دید


صبا از چین زلفت شمه ای گفت
وز این غم نافه را خون در جگر دید


دلم زین بوستان با خار از آن ساخت
که از گل بوی کردن دردسر دید


چو لاله داغ بر دل ماند شاهی
ترا تا سبزه بر گلهای تر دید
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,317
46,926
مدال‌ها
23
با روی تو از سمن که گوید؟
با کوی تو از چمن که گوید؟


جایی که تو زلف و رخ نمائی
از سنبل و نسترن که گوید؟


با لعل تو غنچه لب فرو بست
پیش تو از آن دهن که گوید؟


درد همه پیش یار گفتند
من خود چه کسم؟ ز من که گوید؟


گر باد صبا نیاید از دوست
رازی به هر انجمن که گوید؟


گفتی: غم او مگوی با دل
این با دل خویشتن که گوید؟


از غم چو زر است روی شاهی
با آن بت سیمتن که گوید؟
 
بالا پایین