جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار امیر شاهی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط MHP با نام امیر شاهی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 5,332 بازدید, 170 پاسخ و 5 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع امیر شاهی
نویسنده موضوع MHP
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط MHP
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,388
47,029
مدال‌ها
23
اشک چو پرده میدرد، خلوتیان راز را
چند بدل فرو خورم، ناله جانگداز را


هر سحری ز خون دل، آب زنم براه تو
رفته بدامن مژه، سجده گه نیاز را


دیده شب نخفته را، وصف دو زلف او مکن
با دل پاسبان مگو، حال شب دراز را


میطلبم بآرزو، صحبت عافیت، ولی
تهمت عقل چون نهم، این دل عشقباز را؟


شاهی از این سرود غم، طرز جنون گرفت دل
رخصت گفتگو مده، طبع سخن طراز را​
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,388
47,029
مدال‌ها
23
خطت که درد و داغ تو نو میکند مرا
جان در بلای عشق گرو میکند مرا


عمری براه عشق ز سر داشتم قدم
باز آرزوی آن تک و دو میکند مرا


من کشته از جواب سلامی و لطف یار
امیدوار گفت و شنو میکند مرا


شرمنده خیال توام در غمی چنین
کو پرسشی به آمد و رو میکند مرا


دید ابروی تو شاهی و دیوانه گشت باز
آری خراب آن مه نو میکند مرا​
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,388
47,029
مدال‌ها
23
تلخ است بی تو صبر، دل غم فزوده را
نتوان چشید داروی نا آزموده را


ای ناله همدمی کن و از آب چشم من
بیدار ساز دیده بخت غنوده را


دل شد رمیده سر زلف تو، وز کمند
نتوان بکوی عقل کشید آن ربوده را


با باغبان مگو که دل غنچه خون چراست
خواندن نمیتوان ورق ناگشوده را​
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,388
47,029
مدال‌ها
23
مشاطه زلف یار بانگشت میکشد
زانرو که نسبتی بقلم هست دوده را


ناگفته از دهان تو رمزی مرا مکش
نتوان قصاص کرد گناه نبوده را


شاهی خیال خاص بگو از دهان دوست
چون نیست لذتی سخنان شنوده را​
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,388
47,029
مدال‌ها
23
بسوخت آتش عشق تو بیگناه مرا
بدوخت ناوک چشمت بیک نگاه مرا


به شمع نسبت بالای دلکشت کردم
روا بود که بسوزی بدین گناه مرا


فتاده بر سر راه تو روی از آن مالم
که پیر عشق چنین کرد رو براه مرا


به سایه که گریزم در این بلا که منم
چو اهتمام تو نگرفت در پناه مرا؟


خطای شاهی بیچاره را قلم درکش
که هست لطف عمیم تو عذر خواه مرا​
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,388
47,029
مدال‌ها
23
خرابیم، از دل ای بیرحم گه گه یاد کن ما را
سگ کوی توایم، آخر بسنگی شاد کن ما را


دلم بار دگر لاف علامی میزند جایی
بیا ای غم بمرگ تو مبارکباد کن ما را


درت کعبه است و ما ارباب حاجت، رحمتی فرما
رخت عید است و ما زندانیان، آزاد کن ما را


بتنهایی بسی خون جگر خوردیم با یادت
تو هم چون با حریفان باده نوشی، یاد کن ما را


نمیدانم چو شاهی غیر عشق این پارسا کاری
خدا را گر تو میدانی بیا ارشاد کن ما را​
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,388
47,029
مدال‌ها
23
زلف تو در کمند جنون میکشد مرا
خوش خوش بکوی عشق درون میکشد مرا


هر جا که میگریزم ازاین فتنه، ناگهان
عشقت عنان گرفته برون میکشد مرا


من دل نمیدهم به لب و چشم او، که یار
گاه از فسانه گه به فسون میکشد مرا


بر خاک آستان تو گریم بخون دل
چون خاک میدواند و خون میکشد مرا


شاهی بکوی عشق مکن بعد از این قرار
کاین دل بگوشه های جنون میکشد مرا​
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,388
47,029
مدال‌ها
23
ای در بهار حسن تو گلها و لاله ها
وی لاله را ز رشک تو پر خون پیاله ها


بی چاشنی درد تو هست آب زندگی
زهری که دهر میدهدم در نواله ها


شب با سگان کوی تو گفتیم درد خویش
فریادهای ما نشنیدی و ناله ها


پر شد صحیفه دلم از داغ شاهدان
یک یک چو نام های کسان بر قباله ها


حرفی اگر ز نامه شاهی فتد قبول
از عشق بر رسول تو خواند رساله ها​
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,388
47,029
مدال‌ها
23
دلم گر داشت وقتی خرمیها
چو عشق آمد گذشت آن بیغمیها


خزان غم کنون تاراج فرمود
ز گلزار امیدم خرمیها


شب هجرم فکند از همدمان دور
خوشا صبح وصال و همدمیها


مه نو را گر ابروی تو گفتیم
کرمها از تو و از ما کمیها


از آن در شاهی درمانده محروم
رقیبان را بر آن در محرمیها​
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,388
47,029
مدال‌ها
23
کجایی ای ز رویت لاله را ناب
بهار خرمی بگذشت، دریاب


لبت با آن دو زلف و رخ چه نیکوست
خوش آید باده در شبهای مهتاب


دلا احرام آن در بسته ای، چیست؟
قدم ننهاده فکری کن در این باب


بصد چندان لطافت، چشمه خضر
نیارد ریختن بر دست او آب​
 
بالا پایین