یه شبِ آروم…
کوچه ها کم دارن انگار؛ تورو تو بارون!
میزنه بارون…
من و تو زیرِ یه چتر؛ قفله دستامون
چشات فرق داره انگاری تا میگی که دوستم داری
نمیری از دلم…
تو نابی و تماشایی!
شعر : ایوب قلعه
نه دیگه… بی تو هیچ جایی نمیتونم برم!
تو چشات فرق داره انگاری تا میگی که دوستم داری
نمیری از دلم…
تو نابی و تماشایی!
نه دیگه… بی تو هیچ جایی نمیتونم برم!
تو همونی؛ که دل منو با یه نگاه میکنی یهو از جاش!