جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

چالش انتخاب صحنه

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته گفتگو متفرقه کتاب توسط مستوره🇮🇷 با نام انتخاب صحنه ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 598 بازدید, 10 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته گفتگو متفرقه کتاب
نام موضوع انتخاب صحنه
نویسنده موضوع مستوره🇮🇷
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ASHOB
موضوع نویسنده
ونلوپه فون شویتز🍫
نویسنده حرفه‌ای
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
2,987
21,624
مدال‌ها
15
از بین صحنه‌های رمانتون، کدوم رو بیشتر دوست دارید؟
 

Rasha_S

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Oct
3,427
13,187
مدال‌ها
4
اینی که الان دارم مینویسیم، هنوز به صحنه‌ی مورد علاقم نرسیده و اگه بگم اسپویل میشه.
اونی که جلد یکش تموم شده، اون صحنه‌ای که شخصیت اصلی بخاطر افراد عزیزش مجبور شد زانو بزنه و برگرده به نقطه‌ی اول زندگیش
 

atefeh.m

سطح
1
 
نویسنده افتخاری انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
Dec
877
26,502
مدال‌ها
3
خیلی جاهاش رو دوست دارم، اما اونجایی که آراز پبشنهاد محرمیت به دلارام داد😂 و بعدیش جایی که دلارام گفت آراز رو بیشتر از مورچه‌ها دوست داره 😂
 
موضوع نویسنده
ونلوپه فون شویتز🍫
نویسنده حرفه‌ای
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
2,987
21,624
مدال‌ها
15
صحنه‌های ننوشته شده و بی حساب فصل سوم‌ به رنگ کوچ رو بیشتر از دو فصل نوشته شده و حساب شده‌اش دوست دارم، چون فعلا فقط تو ذهن خودمن.
اولین صحنه مربوط میشه به کتک خوردن علی و به کما رفتنش. حس می‌کنم اگه بنویسم، می‌تونه ترکیبی از عشق و امید و ناامیدی باشه.
دومین صحنه، مربوط به گریه‌های ماهک و دور شدن از پدر خوندشه.
سومین صحنه از فصل دومه، اونجا که ایمان متوجه بیماریش میشه، چون تنها کسی که دلهره‌ها و نگرانیشو واقعا حس می‌کنه، فقط خودمم.
چهارمین صحنه از فصل اول، صحنه زندانی شدن اریحا تو زیر زمینه، چون مقدمات حنیفا شدنش از همین‌جا چیده شد.
و آخرین صحنه‌ای که دوست دارم و از آخرین صحنه‌هاس، صحنه سبزی پاک کردن محراب و حامد و ایمانه و می‌تونم بگم هرچقدر اذیت کردن و باهام راه نیومدن رو با نوشتن این صحنه تلافی می‌کنم و میشه همون زدی ضربتی ضربتی نوش کن خودمون.
خانومم گفتن حامد به هرکس و ناکسی رو هم دوست دارم، چون به این نتیجه می‌رسم هیچ‌وقت قرار نیست آدم بشه.
 

زرطلا

سطح
2
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Mar
569
3,766
مدال‌ها
4
از صحنه‌ای که یکی از دخترا برای دروغ سیزده میره سر میز یه زوجی و به پسره میگه ازش حاملس😔😂😂
 

hananh_z

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
155
4,246
مدال‌ها
2
هرجا که رادان از رو غیرت قاطی میکنه رو دوست دارم😅💕
 

زرطلا

سطح
2
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Mar
569
3,766
مدال‌ها
4
از صحنه‌ای که تارا مثلا میخواد با کلمات بازی کنه ولی...
خراب میکنه😂
 
بالا پایین