جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

انشاء | انشای قلم |

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته انشاء‌های کاربران توسط *SHAKIBAgh* با نام | انشای قلم | ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 279 بازدید, 0 پاسخ و 4 بار واکنش داشته است
نام دسته انشاء‌های کاربران
نام موضوع | انشای قلم |
نویسنده موضوع *SHAKIBAgh*
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط *SHAKIBAgh*
موضوع نویسنده

*SHAKIBAgh*

سطح
2
 
کَشیپ شِرلی
کاربر ویژه انجمن
May
1,264
15,333
مدال‌ها
5
سرخ آبی‌ها، پر طرفدارترین زوج سنتی قرن، که تا ابد الدهر در دل‌ها می‌مانند و عشقشان عقل و هوش از سر می‌برد. این دو همیشه با وجود یکدیگر معنا می‌شوند.
سیاه و سفید، پر چالش‌ترین زوج دنیا، که تفاوتشان را تنها نوزاد چند روزه‌ای می‌فهمد که دنیایشش پر است از سیاده با خط‌های سفید، یا سفید با خط‌های سیاه.
آب و آتش، رقاصه‌ترین زوج دنیا، که جهانشان به وسعت یک دیدار است؛ آن‌قدر طولانی، که آتش جان می‌دهد و آب یار را در آغوش خود فرو می‌برد.
با شعور و بی‌شعور، محسوس‌ترین زوج زندگی، که اگرچه تنها یک «حرف» اختلافشان است اما، هر کدام دنیایشان به اندازه کرانه‌های آسمان با یکدیگر توفیر دارد!
و اما سیمرغ بلورین برترین تضاد اهدا می‌شود به:
قلم و یار با وفایش پاک کن، زوج ساده نشین دنیا، که از کودکی با بی‌ملاحظگی‌هایمان راه آمدند و به شیطنت‌هایمان لبخند زدند.
اکنون که چشمانم را به روی حقیقت زندگی باز می‌کنم، می‌بینم که تا کنون درگیر بیماری کورباوری بوده‌ام و هیچ‌ وقت خودخواهی مداد سیاهِ میان انگشتانم را ندیده‌ام. هیچ وقت نفهمیدم که پاک‌کنی که در دست دارم، از جان مایه می‌گذارد و چرکِ نگارش‌های قلم را می‌زداید.
قلمی که من به دست می‌گرفتم غرق در اشتباه بود و جور تمام این اشتباهات را پاک‌کنی می‌کشید، که در تمام عمر چوبِ مرام و معرفتش را می‌خورد.
قلم من بزدل‌ترین رفیق دنیا بود که اثر را به نام خود می‌زد و رشته‌های جان از اندام رفیقش می‌گرفت.
قرار بود از قلم بنویسم اما نمی‌دانم چطور کارم به اینجا کشید؛ اما بگذارید حرف آخرم را بزنم:
« پاک‌کن‌های زندگیمان را دریابیم!»​
 
بالا پایین