موضوع نویسنده
ASAL.
سطح
1
[سرپرست ادبیات]
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
- Feb
- 3,170
- 13,006
- مدال‌ها
- 4
#دیدن_مورچه_ای_که_باری_را_می_کشد.
روزی در حیاط خانه مان نشسته بودم ٬ که ناگهان نگاهم به مورچه های کوچکی افتاد که باری را حمل میکردند. به آنها نزدیک تر شدم و با دقت به مورچه ها نگاه کردم و پس از مدتی شگفت زده شدم!
خداوندا! مگر می شود که مورچه ای که تمام جسه اش به اندازه یک بند انگشت است ٬ باری که چندین برابر جرم خودش است خیلی راحت و بدون ذره ای خستگی بلند کند!
آن چند مورچه کوچک ٬ پشت سر هم به سویی حرکت میکردند و من نیز همراهشان میرفتم تا اینکه مورچه ها به حفره ای که انجا منزلشان بود رسیدند و آن بار ها را به صورت خیلی منظم و زیبا کنار هم چیدند.
آنجا بود که خیلی بیشتر به عظمت و قدرت خداوند یکتا پی بردم که آفرینش مورچه ای کوچک را طوری با دقت انجام داده است ٬ که بتواند باری چند برابر وزن خود را حمل کند.
روزی در حیاط خانه مان نشسته بودم ٬ که ناگهان نگاهم به مورچه های کوچکی افتاد که باری را حمل میکردند. به آنها نزدیک تر شدم و با دقت به مورچه ها نگاه کردم و پس از مدتی شگفت زده شدم!
خداوندا! مگر می شود که مورچه ای که تمام جسه اش به اندازه یک بند انگشت است ٬ باری که چندین برابر جرم خودش است خیلی راحت و بدون ذره ای خستگی بلند کند!
آن چند مورچه کوچک ٬ پشت سر هم به سویی حرکت میکردند و من نیز همراهشان میرفتم تا اینکه مورچه ها به حفره ای که انجا منزلشان بود رسیدند و آن بار ها را به صورت خیلی منظم و زیبا کنار هم چیدند.
آنجا بود که خیلی بیشتر به عظمت و قدرت خداوند یکتا پی بردم که آفرینش مورچه ای کوچک را طوری با دقت انجام داده است ٬ که بتواند باری چند برابر وزن خود را حمل کند.
