- Apr
- 5,475
- 6,423
- مدالها
- 12
انشا ادبی درمورد زیبایی های طبیعت
هنگامی که آفتاب دل افروز بر نوک کوههای خاکستری رنگ خاوری بوسه میزند، هنگامی که پرندگان زیبا از لانه و آشیانه های خوددسته دسته پرواز کنان در فضای لایتناهی بگردش میروند، هنگامی که افق لاجوردین با جلوه دلفریبی رنگین میگردد.
آنجا که سبزه های مخملی زیبا دامنه کوهها را میارآید، آنجا که آب رودخانه غذش کنان راه پرپیچ خمی را در پیش میگیرد.
آنجا که زنبق های سفید در پاسخ نوشخند آفتاب دلفریب، خنده ای شیرین تر و ملکوتی تر میکنند.
آنجا که در دامنه کوههای سرسبز گلهای لطیف، نرگس مخمور و بنفشه محبوب من مات و مبهوت زیبایی سحر اگیز خود میسازد.
آنجا که به غیر از روح زیبایی چیز دیگری مشاهده نمی شود، یعنی در دامان طبیعت چه خوبست که بنشینیم و مظاهر جمال طبیعت را از نزدیک مشاهده کنیم و بر آن سرخ گل زیبا بوسه زنیم.
با آن زنبق لطیف آن همه زیبایی را تهذیب گوییم و آن بنفشه خوشرنگ را که از حجب و حیا سر به زیر افکنده است را تحسین کنیم.
آنگاه پس از آنکه روح را از آنهمه زیبایی سیراب نمودیم، سربه سوی آسمان ها برداشته خدای بزرگ را بیش از همیشه ستایش کنیم.
طبیعت بهترین موهبتی است که پروردگار به ما ارزانی داشت، ما باید در حفظ طبیعت کوشا باشیم و به دیگران نیز بیاموزیم تا از طبیعت و نعمت های آن مراقبت کنند.