- Jan
- 36
- 80
- مدالها
- 2
مادر یعنی مهربانی، احترام، دوست و راضی. مادران از قدرت فوق العاده و عجیبی برخوردارند و آن ها 9 ماه ما را حمل می کنند و بعد از آن نیز 24 ساعته مراقب ما هستند و نیاز های ما را تامین می کنند، بدون آن که حقوقی را برای خود بخواهند.
به نظرم تنها در حق کسانی که باید فداکاری کرد مادر می باشد. در تمام لحظات سختی که سپری می کنیم مادر است که در کنار ماست و البته نگران حال و احوال ماست. چه شب هایی که مادر سر بر بالین نگذاشت تا نیاز های ما را تامین کند. چه روز هایی که حال خودش خوب نبود اما با همه ی عشقش برای ما غذا پخت و نگذاشت ما بفهمیم که حالش بد است. چه زمان هایی که نا امیدی در خانواده موج میزد و مادر با وجودش گرمای امید را به خانه می تاباند.
شاید به خاطر همین موضوع است که می گویند بهشت زیر پای مادران است. مادران کارمندان بدون حقوقی هستند که نه تنها وقت بلکه همه وجودشان در اختیار تمام خانواده است. کارمندانی که حتی مرخصی نیز ندارند. زمانی که بچه اش مریض می شود تمام هم و غمش آن کودک بیمارش است که خوب شود. اگر یکی از فرزندانش به جای دوری سفر کند بخشی از مادر نیز با آن فرزند می رود و نگران این است که آیا حاش خوب است یا غذا خورده است.
به راستی چگونه می شود محبت ها و فداکاری های مادر را جبران کرد؟ در واقعیت اگر بخواهم بگویم هیچ کاری در برابر مهربانی های قلب او کافی نمی باشد. هر چقدر که بزرگتر می شویم بیشتر نیازمند حضور و آغوش گرم مادر هستیم. ای کاش می شد روز هایی را کنار بگذاریم تا مادران نیز خستگی خود را از تن برهانند و به هیچ چیز و یا هیچ کسی فکر نکنند. مادر ها باید کمی هم به خود بیندیشند و کار هایی را که به آن علاقمند هستند را انجام دهند.
متاسفانه اغلب ما انسان ها تا وقتی چیز هایی را داریم قدرش را نمی دانیم اما اگر خدای نکرده اتفاقی برای مادر بی افتد تازه می فهمیم که چرا قدر دان و سپاسگزار نبودید. پس از همین جا می خواهم از مادر عزیزتر از جانم تشکر کنم. مادر عزیزم بابت تمام مهربانی ها و فداکاری ها یی که در حق من کردی از تو سپاسگزارم. مرا ببخش اگر گه گاهی تو را اذیت می کنم و کارهایی را انجام می دهم که تو از انجام آن ها ناراحت می شوی. مادر عزیزم ممنونم که در همه حال آغوشت برای من باز است و می دانم تمام این ها در برابر عمر و زیبایی و مهربانی ات ناچیز است اما امیدوارم این را از من بپذیری چرا که من توانایی جبران محبت ها و مهر بی حد مادری ات را ندارم.
مادرهر آنچه یک انسان کامل را باید داشته باشد، دارد. تا وقتی مادر هایمان زنده هستند باید قدر آن ها را بدانیم و دست های زحمت کشیده شان را ببوسیم چون ناگهان به زودی دیر می شود و ما می مانیم و احساسات بروز نیافته.
به نظرم تنها در حق کسانی که باید فداکاری کرد مادر می باشد. در تمام لحظات سختی که سپری می کنیم مادر است که در کنار ماست و البته نگران حال و احوال ماست. چه شب هایی که مادر سر بر بالین نگذاشت تا نیاز های ما را تامین کند. چه روز هایی که حال خودش خوب نبود اما با همه ی عشقش برای ما غذا پخت و نگذاشت ما بفهمیم که حالش بد است. چه زمان هایی که نا امیدی در خانواده موج میزد و مادر با وجودش گرمای امید را به خانه می تاباند.
شاید به خاطر همین موضوع است که می گویند بهشت زیر پای مادران است. مادران کارمندان بدون حقوقی هستند که نه تنها وقت بلکه همه وجودشان در اختیار تمام خانواده است. کارمندانی که حتی مرخصی نیز ندارند. زمانی که بچه اش مریض می شود تمام هم و غمش آن کودک بیمارش است که خوب شود. اگر یکی از فرزندانش به جای دوری سفر کند بخشی از مادر نیز با آن فرزند می رود و نگران این است که آیا حاش خوب است یا غذا خورده است.
به راستی چگونه می شود محبت ها و فداکاری های مادر را جبران کرد؟ در واقعیت اگر بخواهم بگویم هیچ کاری در برابر مهربانی های قلب او کافی نمی باشد. هر چقدر که بزرگتر می شویم بیشتر نیازمند حضور و آغوش گرم مادر هستیم. ای کاش می شد روز هایی را کنار بگذاریم تا مادران نیز خستگی خود را از تن برهانند و به هیچ چیز و یا هیچ کسی فکر نکنند. مادر ها باید کمی هم به خود بیندیشند و کار هایی را که به آن علاقمند هستند را انجام دهند.
متاسفانه اغلب ما انسان ها تا وقتی چیز هایی را داریم قدرش را نمی دانیم اما اگر خدای نکرده اتفاقی برای مادر بی افتد تازه می فهمیم که چرا قدر دان و سپاسگزار نبودید. پس از همین جا می خواهم از مادر عزیزتر از جانم تشکر کنم. مادر عزیزم بابت تمام مهربانی ها و فداکاری ها یی که در حق من کردی از تو سپاسگزارم. مرا ببخش اگر گه گاهی تو را اذیت می کنم و کارهایی را انجام می دهم که تو از انجام آن ها ناراحت می شوی. مادر عزیزم ممنونم که در همه حال آغوشت برای من باز است و می دانم تمام این ها در برابر عمر و زیبایی و مهربانی ات ناچیز است اما امیدوارم این را از من بپذیری چرا که من توانایی جبران محبت ها و مهر بی حد مادری ات را ندارم.
مادرهر آنچه یک انسان کامل را باید داشته باشد، دارد. تا وقتی مادر هایمان زنده هستند باید قدر آن ها را بدانیم و دست های زحمت کشیده شان را ببوسیم چون ناگهان به زودی دیر می شود و ما می مانیم و احساسات بروز نیافته.