جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

انشاء انشا درمورد صحبت مترسک و گنجشک‌ها

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته قفسه انشاء توسط Mahi.otred با نام انشا درمورد صحبت مترسک و گنجشک‌ها ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 16,618 بازدید, 630 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته قفسه انشاء
نام موضوع انشا درمورد صحبت مترسک و گنجشک‌ها
نویسنده موضوع Mahi.otred
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Mahi.otred
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Apr
5,410
6,423
مدال‌ها
12
مناسب برای پایه تحصیلی : نوجوانان

موضوع انشا : تابستان را دوست دارم


مقدمه :
انشای خود را با توصیف فصل تابستان آغاز کرده و خاطره شیرین خود از سفر در فصل تابستان را برای شما بازگو میکنم .

تابستان که فصل دوم سال می باشد

در آن روزها بلند و شبها کوتاه و هوا گرم می شود.

میوه های مختلف می رسد درختان همه سرسبز و خرم بوده

و برای مسافرت به نقاط سردسیر کوهستانی مناسب می باشد

اوایل تابستان امسال به یکی از روستاهای اصفهان که خیلی هوای آن مطبوع و مناسب می باشد رفتیم در این دهکده که در دامنه کوه بزرگی واقع شده و قسمتی از آن داخل دره ای زیبا و خوش آب و هوا قرار گرفته پرندگان با صداهای مختلف و دلنواز چهچه می زدند در اوایل تیرماه عازم مسافرت به این دهکده شدیم. قسمتی از این مسافرت را با قطار شروع نموده و قسمت دیگر آنرا با اتومبیل و قسمت آخر را که راههای کوهستانی داشت با اسب راه آنرا طی نمودیم و نزدیک ظهر وارد این دهکده شدیم .

واقعا هوای آن خیلی سالم و خوب بود عموی ما که در آن دهکده ساکن بود با گرمی ما را پذیرفت و استقبال نمود هوای آن دهکده طوری بود که خستگی سکونت در شهر با دودهای فراوان را از تن ما بدر کرد و به اصطلاح بسیار سفر باید تاپخته شود خامی . گردش در دهکده،دیدن مناظر قشنگ، تماشای کوهها و دیدن درختان خرم و محصولات این آبادی و هوای پاک آن به تن ما جان تازه ای داد.

هر روز با برنامه معین ورزش می کردیم و در کنار رودخانه شنا و ماهیگیری می نمودیم ظهرها به مسجد روستا رفته و در نماز جماعت شرکت می نمودیم شبها نیز در جمع روستائیان که از کار خسته مراجعت کرده بودند شرکت می کردیم چون هوای دهکده صاف و روشن بود ماه و ستارگان در آسمان می درخشیدند و ما را آرامش جان و روان می دادند. این سفر تابستان که در حقیقت خیلی به ما خوش گذشت و احساس تندرستی و راحتی می کردیم در پانزدهم شهریور امسال مدت این مسافرت پایان یافت و ما با خوشحالی پس از خداحافظی از دهکده به تهران مراجعت نمودیم بسیار خوش گذشت که می گویند:

نتیجه گیری :
عمر اگر خوش گذرد زندگی نوح کم است وربه سختی گذرد نیمه نفس بسیار است

بزرگان و دانشمندان همیشه توصیه و سفارش کرده اند که مسافرت نمائید زیرا ماندن در خانه و مسافرت نکردن مانند آن است که انسان در بند و زندان باشد و به قول شاعر:

قدر مردم سفر پدید آرد

خانه خویش مرد را بند است

چون به سنگ اندرون بود گوهر

ک.س نداند که قیمتش چند است
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Apr
5,410
6,423
مدال‌ها
12
مناسب برای پایه تحصیلی : کودکان و نوجوانان

موضوع انشا : خاطرات تابستانی به زبان طنز کودکانه


به نام خدا.

حالا که دیگر تابستان دارد تمام می شود و ما آمده ایم به مدرسه

و آقای معلم یک انشا به ما گفته است بنویسیم

در باره ی اینکه تابستان خود را چگونه گذراندید

من هم این انشا را نوشتم.

امسال تابستان را بسیار خوب شروع کردیم . به غیر آن تکماده ی که من را تا آخر تابستان اذیت می کرد بقیه ی چیزها خوب بود . با این حال من فکر می کنم که باعث افتخار پدر و مادرم هستم چون پدرم می گفت که چشم همه را کور کرده ای با این نمره های درخشانت .

ما امسال یکماه از تابستان خودمان را در ترافیک جاده های شمال گذارندیم. جای شما خالی خیلی خوش گذشت هرچند که به شمال نتوانستیم برسیم و عاقبت دور زدیم و برگشتیم اما مجموعا خوب بود چون تازه اینترنت ۳G را هم راه انداخته بودند و همه سرشان توی گوشی موبایلشان بودوکلی دانلود کردیم .

انشای کودکانه در مورد تابستان
حالاکه فکر می کنم یکماه از تابستان را هم پای تلوزیون بودیم و داشتیم بازی های جام جهانی و والیبال و کشتی را می دیدیم .من به پدرم گفته ام امسال زنگ ورزش به جای فوتبال می روم والیبال . کشتی هم که زنگ های تفریح ، با بچه ها می گیریم . هرچند که ما می دانیم فوتبالیستها پولهای زیادی می گیرند اما دیگر گول این چیزها را نمی خوریم . والیبالی ها هم خفن تر هستند و هم جهانی تر از فوتبالی ها.آن روزها دلم برای بچه های غزه می سوخت که نمی توانند راحت جام جهانی را ببینند.

ما یک روزهم توی اینترنت بودیم دیدیم مردم شُر وشُر آب یخ می ریزند توی سرشان .نمی دانم ولی من هم امتحان کردم و مادرم من را سه روز از خانه بیرون کرد . هرچند چالش خاک هم بود و می خواستم آن را امتحان کنم ولی می دانستم که نه من تحمل خاک ریختن روی سرم را دارم و نه تحمل تنبیه مادرم را . آنجا هم دلمم برای بچه های غزه سوخت که چرا هی خاک و نخاله روی سرشان می ریزند.

نتیجه گیری : این بود انشا ی من .
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Apr
5,410
6,423
مدال‌ها
12
مناسب برای پایه تحصیلی : کودکان

موضوع انشا : تابستان را دوست دارم


مقدمه :
اکنون قلم را در دست میگیریم و در مورد زیبایی تابستان انشان می نویسم .

من تابستان را خیلی دوست دارم .

چون مدرسه ها تعطیل میشود و ما دیگر به مدرسه نمی آییم .

با این که وقتی تابستان است دلم برای دوست هایم و معلم هایم و زنگ تفریح و وقتی هایی که با دوستانم بازی میکنم تنگ میشود ولی چون در تابستان خیلی خوش میگذرد و صبح زود نباید از خواب بیدار شویم و همش کارتون میبینم و بازی میکنیم من دوست دارم همیشه تابستان باشد .

وقتی با دوستانم بیرون از خانه بازی میکنم خیلی گرم است و من گرمم میشود ولی وقتی به خانه می آیم گاهی وقت ها شربت خاکشیر خنک یا هندانه یا آب خنک از یخچال میخورم و خیلی کیف دارد.

دوست های من هم در تابستان تعطیل هستند و یا به خانه ما می ایند یا من به خانه آنها میروم و یا از مادر هایمان اجازه میگیریم و در کوچه بازی میکنیم ، دختر ها خاله بازی و عروسک بازی و دنبال بازی میکنند و پسر ها دزد و پلیس و از همه بیشتر فوتبلا بازی میکنند .

نتیجه گیری :
من تابستان را با این که خیلی گرم است خیلی دوست دارم و دوست دارم زود به زود تابستان بشود .
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Apr
5,410
6,423
مدال‌ها
12
از قدیم گفته‌اند زمستان می‌رود و روسیاهیش به زغال می‌ماند؛ اما فکر می‌کنم قدیمی‌ها مقداری در محاسباتشان اشتباه کرده‌اند. چون زمستان آخری خیلی شیک و مجلسی چمدانش را بست و با مشایعت پرشور و دایره و تنبک حاجی فیروز و با سرسلامتی رفت؛ ولی تابستان اول روی چون ماه ما را مانند زغال سیاه کرد و بعد تشریفش را برد. آن هم با کلی حسرت و داغ که به دل ما گذاشت. فکر کنم اگر تابستان تا سه ماه دیگر همین طور ادامه پیدا می‌کرد، همگی دود می‌شدیم و به هوا می‌رفتیم.

قدیمی‌ها که فقط این ضرب المثل را نگفته‌اند. یک جمله حکمت آمیز دیگر هم گفته‌اند که: بهشت زیر پای مادران است. اما یادشان رفته است بگویند جهنم هم زیر انگشت پدران است. این انگشتان معجزه آسای پدران است که با یک حرکت معجزه آسا بهشت کولری خانه را به جهنم تبدیل می‌کند!

دست همگیشان درد نکند. آن‌ها نه تنها با کولر خانه مشکل دارند، بلکه در ماشین هم با اقتدار حکومت کولری خود را حفظ کرده‌اند. فرض کنید ماشینی که در پنج دقیقه زیر آفتاب تابستان به کوره آدم سوزی هیتلری تبدیل می‌شود، نیم ساعت زیر آفتاب داغ مانده باشد و وقتی سوارش می‌شوی، پدر مهربانت بگوید: به به عجب بادی میاد بیرون.» این کلید واژه، رمز کولر روشن نکردن است! یعنی بالا بروی، پایین بیایی، از کولر ماشین خبری نیست!

در این جور مواقع آخرین تکنولوژی که می‌تواند به داد آدم برسد، شیشه ماشین است که البته بعضی از خودروهای پیشرفته وطنی به نوع برقی آن هم مجهز شده‌اند. (این دستاورد ملی را که از خروج ارز به میزان قابل توجهی پیشگیری کرده، به همه ایرانیان تبریک عرض می‌کنیم.) همین شیشه ماشین را اگر در این شرایط پایین بدهی، بخار پز می‌شوی، بالا بدهی، مغز پخت می‌شوی.

یک ضرب المثل دیگر در اینجا به کار می‌آید و آن این است که همین است که هست. باید بسوزی و بسازی. حالا این که در این سوختن چه چیزی را باید بسازی، کسی نمی‌داند. شاید منظور قدیمی‌ها این بوده که باید در ذهنت یک کولر گازی بسازی و فکر کنی که دارد باد خنکش را به سر و صورت و بدنت می‌زند و آن وقت بنشینی و از آخرین لحظات عمرت لذت ببری که با چنین توهمی سپری می‌شود.

به هر حال تابستان ما که گذشت و رسید به نیمکره جنوبی زمین. امیدوارم در آنجا رسم کولر خاموش کردن پدران برافتاده باشد.
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Apr
5,410
6,423
مدال‌ها
12
انشا توصیفی فصل تابستان را می توانید در این بخش بخوانید و از آن نت برداری کرده و در دفتر انشایتان یادداشت کنید. موضوع انشا توصیف تابستان و بهترین خوراکی ها برای فصل تابستان می باشد و بیشتر جنبه توصیفی درباره فصل تابستان دارد:

تابستان فصل دوم از چهار فصل سال در گاهشماری خورشیدی است و به موسم گرما گفته می‌شود. فصل تابستان به دلیل هوای گرم، اثرات زیادی بر بدن دارد. آسمونی در این مقاله ویژگی های فصل تابستان را برای شما عزیزان بیان می کند.

فصل تابستان برای نیمکره شمالی زمین، از اول تیرماه شروع شده و تا پایان شهریورماه (۳۱ شهریور) ادامه پیدا می‌کند؛ و شامل سه ماه تیر، مرداد و شهریور است. درحالیکه همین دوره زمانی برای نیمکره جنوبی زمستان است؛ و تابستان نیمکره جنوبی متقابلاً هنگامی است که در نیمکره شمالی زمستان است.

این فصل پس از بهار و پیش از پاییز قرار گرفته و فصل گرما و میوه است.

پس از اتمام تابستان، شروع رسمی سال تحصیلی می‌باشد.

مزاج تابستان،گرم و خشک در نظر گرفته می‌شود و خلط صفرا در این فصل افزایش پیدا می‌کند. از ویژگی‌های فصل تابستان می‌توان به تحلیل رفتن مواد رقیق و حبس شدن مواد غلیظ در بدن همه اخلاط به‌ویژه خلط صفرا، برانگیخته می‌شوند و به جوشش در می‌آیند و تولید صفرا نیز نسبت به دیگر فصول سال، افزایش می‌یابد. توت در رفع سرماخوردگی و تب، تقویت خون در کم‌خونی، جلوگیری از خاکستری شدن مو، ملین و مفید در بیماران دیابتی، آلبالو تقویت کننده قلب، دم گل آن مدر و دفع سنگ کلیه (سنگ‌های کوچکتر از 5 میلی‌متر) است.

از ویژگی‌های فصل تابستان گرم و سرخ شدن رنگ پوست است همچنین قوه هاضمه و دستگاه گوارش دچار سستی و ضعف می‌شوند. گرمی قلب، افزایش عطش, کاهش شدید رطوبات اصلی بدن، کاهش اشتها، عود بیماری‌های قبلی فرد، بروز درد و کندی حواس، سنگینی سر، خواب‌آلودگی، افزایش خونروش از بینی و رحم, اسهال خونی، احتمال ابتلا به درد چشم، فساد خون و احتباس قاعدگی (عقب افتادن قاعدگی) از ویژگی‌های فصل تابستان است.

انجیر تقویت سیستم عصبی، آرامش فکری، تقویت کلیه، بهبود هضم، ضداسهال، ضداسپاسم و ملین، گلابی دارای فیبر، ضدکولیک، مؤثر در کاهش وزن، دیابت و هضم، سم‌زدایی از کبد و کاهنده کلسترول، انگور کاهش ریسک بیماری‌های قلبی، ضد تصلب شرایین، سرشار از ویتامین و محافظت از کبد است.
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Apr
5,410
6,423
مدال‌ها
12
تابستان که میرسد دلم لک می زند برای تعطیلی های مدرسه . برای آن لحظه های خداحافظی های حیاط مدرسه و دوستی های یکساله ای که قول پیمانش ابدی بود و تا نواخته شدن زنگ تابستان تا لحظه ی دویدن و رسیدن به خانه تمام شده بود.

تابستان که میشود دلم لک میزند برای خواب های تا لنگ ظهر و عصر های پرسه زنان در کوچه ها . برای آن دوچرخه های رنگ و رو رفته با ساچمه های رنگی رنگی که هرسال تابستان نو می شدند.

تابستان که میشود دلم لک میزند برای آن توپ های پلاستیکی راه راهی که آویزان شده بود روبروی بقالی سر کوچه ها.

تابستان که میشود چمدان و باربند و رفتن هایمان برای یک سفر شمالی و خاطره ی کباب بین راه و پنجره های ماشین مان

برای آن شب های شب نشینی در حیاط خاله ،عمو با طالبی های شکر زده ای که به شرط چاقو نبودند

تابستان رسیده اما ما دیگر گم و گیج و یخ زده ایم میان زمستان های افکارمان.

تابستان از میان فصل هایمان حذف شد و ما سراسر پاییز و زمستانیم…
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Apr
5,410
6,423
مدال‌ها
12
خداوند فصل ها را برای ما قرار داده است که هر کدام از آنها زیبایی های خاص خود را به همراه دارد. توصیف قدرت خداوند بزرگتر از آن می باشد که قابل وصف باشد و ما بتوانیم در یک متن آن را خلاصه نماییم. فصل تابستان با شروع و پایان خود نشانه های را به ما نمایان می کند که هر کدام از آنها نشانه های از عالم معنا را به نمایش می گذارد.

اگر می خواهید به این نشانه های بزرگ پی ببرید کافی است کمی تدبر را بکار بگیرید تا بتوانید به بزرگی و یگانگی خداوند برسید. وقتی زمان تاثیرات خود را در طبیعت می گذارد و کم کم بهار و نشانه های آن را برای ما پدیدار می شود طبیعت رنگ دیگری به خود می گیرد و سال نو با همه خوشحالی ها و نشاط هایش فرا می رسد…
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Apr
5,410
6,423
مدال‌ها
12
وزش بادهای نسبتا خنک و ملایم در کنار دریا و البته صدای لذت بخش پرندگان و باد همگی نشان از یک فصل زیبا را دارد. از کنار مزارع که رد شویم سرزمین های پراز گندم های زرد رنگ را می بینیم که مانند خورشید می درخشند و نظر هر بیننده ی را به خود جذب می کنند. این همه زیبایی و جذابیت در این طبیعت بی نظیر است.

در این فصل دیگر خبری از برف و باران های شدید و هوای سرد نیست… فصل آن است که لباس های خنک بپوشیم و گاه با قدم زدن در زیر نور خورشید عرق کردن را تجربه کنیم. در شب های پر ستاره تابستان زیر نور ماه در شب استراحت کنید بدون اینکه بخواهید به مشغله ها و دغدغه های روزانه تان فکر کنید. فکرتان را آزاد کنید و تمامی تلاش تان را بکار بگیرید تا تابستان خود را آنطور که می خواهید بگذرانید.

در فصل تابستان دیگر درختان بار سنگین خود را به زمین گذاشته اند و گویی شبیه به انسان ها در حال استراحت کردن و تفریح در این فصلند.

دستانتان را بلند کنید و از پروردگارتان به دلیل این همه زیبایی تشکر کنید و شکرگذار نعمت های بی نکران و بی انتهای معبود خود باشید. از بودن فصل تابستان لذت ببرید و به دنبال تفریح و نشاط باشید چرا که تا تابستانی دیگر باید زمان زیادی را پشت سر بگذارید.
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Apr
5,410
6,423
مدال‌ها
12

مقدمه :​

زمان میگذرد و همه زندگی مان مثل یک دفترچه یادداشت روبروی ما باز میشود . امروز بخشی از این خاطرات را ورق میزنم و به خاطرات کودکی ام از تابستان میرسم .

آدمی در بیشتر موارد پس از گذشت چند سال عوض می شود، اگر نمی گویم در همه چیز، جانب احتیاط را رعایت می کنم. وگرنه خود من هر چند سال یکبار به شکلی عجیب و غریب تغییر می کنم.اگر بخواهم یک نمونه را مثال بزنم، می توانم علاقه شدیدم به فصل تابستان از بچگی تا چند سال پیش، و انزجارم از این فصل از همان چند سال پیش تا امروز است.


بچه تر که بودم شاید اغراق نباشد اگر بگویم کل سال را منتظر تابستان بودم. با پسرخاله هایم می نشستیم و حساب می کردیم که چند روز مانده تا سال تحصیلی تمام شود و تابستان برسد.و فصل تابستان هم که نوید دهنده فراغت و بازی و خواب تا یازده صبح و شبها تا ساعت ۳ بیدار ماندن بود. البته هنوز هم هست، اما در سه چهار سال گذشته، انگار سیستم بدنم تغییر کرده و از گرما فراری شده ام.

انشای تابستانی​

هنوز هم تابستان فصل بازی و خواب تا لنگ ظهر و بیداری های شبانه هست که هی از آن یکی اتاق صدا بزنند که بخوابید(خطاب به من و پسرخاله هایم) و ما بگوییم چشم و اصلا نخوابیم.اما بیرون رفتن و فوتبال بازی کردن، دیگر برایم سخت شده است، گرما خیلی اذیتم می کند.نمی دانم شاید هم بدن من تغییر خاصی نکرده است و تنها دمای هوا در این چند سال افزایش زیادی داشته است.به هر حال با اینکه در تابستان بیرون رفتن برایم خیلی سخت است، اما این فصل هنوز هم یادآور خاطرات بچگی هایم است و آفتاب در عین آزارش، شیرین هم است.

نتیجه گیری :​

تابستان فصل شیرینی است اما مثل همه چیز که مزه آن در کودکی دلچسب تر بود من عاشق روزهای تابستانی بچگی ام و خاطرات شیرین آن هستم
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Apr
5,410
6,423
مدال‌ها
12
بالا پایین