جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

انشاء انشا درمورد صحبت مترسک و گنجشک‌ها

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته قفسه انشاء توسط Mahi.otred با نام انشا درمورد صحبت مترسک و گنجشک‌ها ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 13,541 بازدید, 630 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته قفسه انشاء
نام موضوع انشا درمورد صحبت مترسک و گنجشک‌ها
نویسنده موضوع Mahi.otred
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Mahi.otred
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12

انشا در مورد ترس​

 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12
مقدمه : ترس یک احساس است که بر اثر قرار گرفتن در شرایطی خاص پیش می آید. ترس از یک نفر، ترس از یک حیوان، ترس ناشی از از دست دادن یکی از اعضای خانواده، ترس از دست دادن همواره در میان مردم به ویژه کودکان موجود است که برای مقابله با ان راه های خوب و مطمئنی مورد بررسی قرار گیرد.
ترس یک احساس است که به واسطه تهدید شدن ومورد تهدید قرار گرفتن در انسان به وجود می آید.

ترس ها را وقتی بررسی می کنیم یا مربوط به گذشته هستند یعنی چیزی در گذشته ما را مورد تهدید قرار داده است

مثل زمانی که در کودکی یک لحظه دست پدر یا مادر را رها می کنیم و گم می شویم

از آن به بعد همیشه نگران گم شدن وتنها ماندن هستیم. یا مربوط به آینده که برایمان ناشناخته ونامعلوم است ومارا نگران می کند.

ترس در تمام انسان ها وجود دارد، موضوع انشای امروز ما در مورد ترس و نحوه مقابله به آن در شرایطی است که بیهوده خواهد بود، در واقع اگر فکر می کنید که گاهی ترس در زندگی شما لازم است باید نوع ترس را بررسی کنید.

فراموش نکنید که ترس می تواند بخش های مختلفی داشته باشد، ترس هایی هستند که زاده ذهن ما بوده و پایه و اساس ندارند، به طور کل باید از این ترس ها فراری باشید، مانند ترس انجام دادن کار های مهم و همین طور برخی ریسک ها که بیشتر منطقی هستند.

انسان هایی که ترس را درگیر زندگی خود می کنند ممکن است تلخی های زیادی را نیز پیش و روی خود ببینند که عاملش خودشان هستند، اگر شما هم در این شرایط هستید بهتر است که از این وضعیت رها شوید و خود را به سمتی ببرید که ترس های بیهوده جلوی شما را نگیرد. در غیر این صورت تلخ ترین لحظات را باید هر روز جلوی چشمان خود ببینید.

بعلاوه این که موفقیت زمانی شکل می گیرد که شما بر ترس های خود غلبه کرده، ترس هایی نیز وجود دارد که کامل منطقی بوده و نمی توان بر آن ها چشم پوشید. در واقع اگر این ترس ها وجود نداشته باشد ممکن است انسان دست به کار های غیرمنطقی بزند.

اشتباه ترین کاری که هر انسان می تواند به آن مرتکب شده و مدام آن را انجام دهد این است که سعی کند بر ترس هایی که منطقی هستند مدام چیره شده و فراموش نکند که برخی از ترس ها کاملا کشنده و خطرناک هستند. ترس می تواند موجب فروپاشی تمامی موفقیت ها در زندگی انسان ها شود.

ﺍﺯ ﺳﻮﺳﮏ ﻣﯿﺘﺮﺳﯿﻢ،
ﺍﺯ ﻟﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻣﺜﻞ ﺳﻮﺳﮏ ﻧﻤﯿﺘﺮﺳﯿﻢ!

ﺍﺯ ﻋﻨﮑﺒﻮﺕ ﻣﯿﺘﺮﺳﯿﻢ،
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﻮﻥ ﺗﺎﺭ ﻋﻨﮑﺒﻮﺕ ﺑﺒﻨﺪﻩ ﻧﻤﯿﺘﺮﺳﯿﻢ !

ﺍﺯ ﺧﻮﺏ ﺳﺮﺥ ﻧﺸﺪﻥ ﺳﺒﺰﯼ ﻗﻮﺭﻣﻪ ﻣﯿﺘﺮﺳﯿﻢ،
ﺍﺯ ﺳﺮﺥ ﮐﺮﺩﻥ ﺁﺩﻣﺎ ﺍﺯ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻧﻤﯿﺘﺮﺳﯿﻢ !

ﺍﺯ ﺟﺎ ﻧﯿﻔﺘﺎﺩﻥ ﺧﻮﺭﺷﺖ ﻣﯿﺘﺮﺳﯿﻢ،
ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺟﺎﯼ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺭﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﭘﻴﺪﺍ ﻧﻜﺮﺩﻳﻢ ﻧﻤﯿﺘﺮﺳﯿﻢ !

ﺍﺯ ﮔﻢ ﮐﺮﺩﻥ ﺳﮑﻪ ﻫﺎﻣﻮﻥ ﻣﯿﺘﺮﺳﯿﻢ،
ﺍﺯ ﺳﮑﻪ ﯼ ﯾﻪ ﭘﻮﻝ ﮐﺮﺩﻥ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻧﻤﯿﺘﺮﺳﯿﻢ !

ﺍﺯ ﺳﺮﻣﺎﺧﻮﺭﺩﮔﯽ ﻣﯿﺘﺮﺳﯿﻢ،
ﺍﺯ ﺳﺮ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﮐﺮﺩﻥ ﺩﻭﺳﺘﺎﻣﻮﻥ ﻧﻤﯿﺘﺮﺳﯿﻢ!

ﺍﺯ ﺷﮑﺴﺘﻦ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﻣﯿﺘﺮﺳﯿﻢ،
ﺍﺯ ﺷﮑﺴﺘﻦ ﺩﻝ ﺁﺩﻣﺎ ﻧﻤﯿﺘﺮﺳﯿﻢ!

ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﻣﻮﻧﺪﻥ ﻣﯿﺘﺮﺳﯿﻢ،
ﺍﺯ ﻋﻤﺮﯼ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﺳﭙﺮﯼ ﺷﺪ ﻧﻤﯿﺘﺮﺳﯿﻢ !

ﺍﺯ ﻭﻗﺖ ﮐﻢ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﻣﯿﺘﺮﺳﯿﻢ،
ﺍﺯ ﻫﺪﺭ ﺭﻓﺘﻦ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻧﻤﯿﺘﺮﺳﯿﻢ !

ﺍﺯ ﺩﺭﺱ ﭘﺮﺳﯿﺪﻥ ﻭ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﭘﺲ ﺩﺍﺩﻥ ﻣﯿﺘﺮﺳﯿﻢ،
ﺍﺯ ﯾﻪ ﺟﺎ ﻣﻮﻧﺪﻥ ﻭ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻲ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﮔﺬﺭﻭﻧﺪﻥ ﻧﻤﻴﺘﺮﺳﯿﻢ !

ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﻬﻤﻮﻥ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﮐﻨﻨﺪ ﻣﯿﺘﺮﺳﯿﻢ،
ﺍﺯ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﻧﻤﯿﺘﺮﺳﯿﻢ !

ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﻟﺨﻮﺭﻣﻮﻥ ﮐﻨﻨﺪ ﻣﯿﺘﺮﺳﯿﻢ،
ﺍﺯ ﺩﻝ ﺧﻮﻥ ﮐﺮﺩﻥ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻧﻤﯿﺘﺮﺳﯿﻢ !

ﺍﺯ ﮔﻢ ﮐﺮﺩﻥ ﺭﺍﻩ ﻣﯿﺘﺮﺳﯿﻢ،
ﺍﺯ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﺟﺎﯾﯽ ﻧﺮﺳﯿﺪﻥ ﻧﻤﯿﺘﺮﺳﯿﻢ !
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12
دلایل و عوامل متعددی می توانند حس ترس را در وجود انسان بیدار کنند و می توان گفت هر چه ترس های یک انسان بیش تر باشد او لذت کم تری از زندگی می برد.

برخی مواقع ترس های انسان ها با هم متفاوت است مثلا ممکن است یک شخص عاشق ارتفاع باشد اما همان ارتفاع بزرگ ترین ترس زندگی شخصی دیگر باشد و گاهی نیز ترس ها کاملا مشابه هم هستند مثلا ممکن است دو نفر یک احساس مشترک درباره موضوعی مانند تنهایی داشته باشند و هر دو از تنهایی بترسند.
حس ترس نیز مانند هر احساس دیگری در وجود انسان هم خوب است و هم بد، حس ترس اگر به موقع و منطقی باشد می تواند انسان را از آسیب ها و مشکلاتی که ممکن است برایش پیش آید نجات دهد ولی اگر ترس جای احساسات دیگر را در فکر و قلب انسان بگیرد او را از پیشرفت باز می دارد و برای همیشه انسانی تنها و منزوی از او می سازد.

انسانی که تنها به ترس های خود فکر می کند نمی تواند ذهن آزادی برای هدف گذاری و برنامه ریزی صحیح در زندگی داشته باشد اما همین شخص زمانی که از ترس هایش گذر کند روشنی و امید را می بیند و به موفقیت ها و پیروزی ها دست پیدا می کند و گاهی مواقع نیز پس از گذر از ترس ها متوجه می شود که ترس هایش چقدر بی دلیل و پوچ بوده اند.

ترس ها می توانند عوامل بیرونی و عوامل درونی که تنها در ذهن و اندیشه ی انسان شکل گرفته است داشته باشند و لازم است هر یک از ما به ترس های خود و به دلیل و منشا آن ها فکر کنیم زیرا گاهی با همین فکر کردن به این نتیجه می رسیم که باید ترس خود را کنار بگذاریم و شجاعانه تر رفتار کنیم.
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12
همه ما انسان ها از بدو تولد و تا هنگام پیری و مرگ ترس را تجربه می کنیم و ترس یکی از احساسات درونی انسان ها می باشد که برای بقای انسان ضروری می باشد. ترس نیروی بازدارنده ای است که انسان را از اشتباهاتی که منجر به خطر و ایجاد حادثه برای وی می شود بر حذر می دارد.

ما بدون ترس نمی توانیم زندگی طولانی داشته باشیم چرا که همین ترس باعث می شود وسایلی را برای رفاه خود و دوری از خطرات بسازیم، برای مثال کسی که هواپیما را ساخت ایده ی بلند پروازانه ای داشت اما فردی که چتر نجات را ساخت با توجه به این که ترس چیست و امنیت افراد باید تامین شود چتر نجات را ساخته است.


تعریف ترس چیست​

همان طور که قبلا اشاره کردیم ترس باعث می شود که انسان ها زندگی طولانی تری داشته باشند، زیرا که انسان ها را از خطرات احتمالی پیش رو بر حذر می دارد و باعث می شود که انسان در مسیری قدم نگذارد که باعث مشکلات و خطراتی برای وی می شود، برای مثال اگر بخواهیم از خیابان عبور کنیم اگر بی باکانه و بدون هیچ ترسی از خیابانی که خودرو هایی با سرعت بالا در آن در حرکت هستند عبور کنیم جان خود را به خطر می ‌اندازیم اما همین ترس است که جلوی ما را می گیرد تا این کار را انجام ندهیم و برای عبور منتظر قرمز شدن چراغ راهنمایی و رانندگی بمانیم و یا از پل عابر پیاده عبور کنیم.

به طور کلی اگر بخواهیم بگوییم که تعریف ترس چیست، می توان گفت ترس به معنای یک احساس ناخوشایند در انسان می باشد که انسان آن را در ذهن خود پرورش می دهد. اما این موضوع بیان می شود که مضرات ترس چیست و در پاسخ باید گفت مشکل اصلی این است که برخی اوقات ترس می تواند بر زندگی افراد اثرات نا مطلوبی بگذارد، همه انسان ها ترس را می شناسند و همواره سعی دارند تا از این حس ناخوشایند دوری کنند.
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12

انواع ترس چیست​

در ابتدا درباره این که ترس چیست و چگونه بر بدن ما تاثیر می گذارد صحبت کردیم. انواع مختلفی از ترس وجود دارد که بنا به شخصیت و نوع زندگی فرد متفاوت می باشد، این که چه ترسی و چگونه در شخصیت انسان به وجود بیاید تابعی است از نوع زندگی فرد، خاطرات و موضوعاتی که در طول زندگی برای وی به وجود آمده است، در ادامه به این موضوع که انواع ترس چیست می پردازیم.

همانطور که اشاره شد در تعریف ترس ما به انواع بسیار زیادی از آن می رسیم، که البته این موارد به طور کلی با توجه به این که عامل ترس چیست در 4 دسته تقسیم می شوند که به شرح زیر است:

1ترس از محیط های طبیعی یعنی شخص از یک محیط خاص بنا به دلایلی و در برخی موارد حتی بدون دلیل ترس داشته باشد، از نمونه های این نوع ترس می توان به ترس از تاریکی ، ترس از فضاهای بسته، ترس از خانه ها، ترس از مدرسه و موارد دیگر از این دست اشاره کرد.

2مورد بعدی ترس های مربوط به حیوانات می باشد، یعنی شخص از یک حیوان خاص و یا برخی از حیوانات ترس داشته باشد، مثال های از این نوع ترس عبارتند از ترس از عنکبوت، ترس از دوزیستان، ترس از حشرات، ترس از گربه ها و ... .

3ترس های در ارتباط با بیماری و مسئله های پزشکی یکی دیگر از انواع ترس می باشد، از جمله مواردی که می توان در این زمینه اشاره کرد شامل مواردی مانند ترس از خون ، ترس از آمپول، ترس از دندانپزشک، ترس از بیماری و ترس از بیمارستان و یا ترس از مرگ است.

4آخرین نوع ترس که در اینجا بیان می کنیم ترس های مربوط به موقعیت های خاص می باشد، برای بهتر متوجه شدن این که گونه های مختلف این ترس چیست ، نمونه های آن شامل ترس از رانندگی، ترس از ارتفاع ، ترس از تنها بودن، ترس از مسخره شدن و موارد مشابه دیگر بیان می شوند.
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12

تفاوت فوبیا و ترس چیست​

فوبیا به معنی ترس بسیار زیاد از یک چیز می باشد، تفاوت ترس و فوبیا به طور خلاصه در موارد زیر جمع بندی می شود:

در فوبیا شخص بیشتر از حد معمول از یک موقعیت و یا موضوع خاص می ترسد و این ترس در کودکان به صورت گریه و در بزرگسالان به صورت کلافگی نمود پیدا می کند.

شخصی که فوبیا دارد همیشه در مواجهه با موقعیت فوبیک مضطرب و دچار ترس می شود.

شخص همواره تلاش می کند تا خود را در موقعیت فوبیک قرار ندهد و در صورت مواجه شدن با این موقعیت با ترس شدید مجبور به تحمل آن می باشد.

معمولا در فوبیا این که موضوع ترس چیست اهمیت دارد و اضطراب و میزان ترس ناشی از موقعیت بسیار بیشتر از حد منطقی آن می باشد در صورتی که در افراد عادی میزان ترس به اندازه محرک آن می باشد.

شخصی فوبیا دارد که این ترس به طور دائمی و حداقل 6 ماه همراه وی باشد.

معمولا در فوبیا این که موضوع ترس چیست اهمیت دارد و اضطراب و میزان ترس ناشی از موقعیت بسیار بیشتر از حد منطقی آن می باشد در صورتی که در افراد عادی میزان ترس به اندازه محرک آن می باشد.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12

انشا در مورد شادی شاد بودن در زندگی و نشاط داشتن​

 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12
شادی و خوشحالی نوعی حالت روحی و روانی است که نقش بسیار مهمی در کیفیت زندگی همه ی ما داشته و آن را بهبود می بخشد به همین خاطر برای داشتن زندگی بهتر باید تمام توان خود را برای شاد بودن به کار بگیریم.

در صورتی که جای شادی در زندگی ما خالی باشد روح سالمی نخواهیم داشت و داشتن جسم سالم نیز معنای خود را از دست می دهد.

برای داشتن یک زندگی شاد باید افکار منفی و مخرب را کنار گذاشته و به جای آن نگرش مثبتی به زندگی داشته باشیم.

لازم است به خود یاد آوری کنیم که مشکلات و سختی ها در زندگی همه ی آدم ها وجود دارد و مهم این است که چگونه کنار آمدن با آن ها را یاد بگیریم و توانایی رفع آن ها را در خود ایجاد کنیم.

واقعیت این است که هیچ کدام از ما نمی توانیم اخلاق و رفتار دیگران که طبق دلخواه ما نیست را تغییر دهیم، پس باید توانایی های خود را در بر خورد با افرادی که رفتار مناسبی ندارد بالا ببریم و تحت تاثیر حرف ها و اعمال آن ها قرار نگیریم، باید زود رنج بودن را کنار بگذاریم و به جای آن گذشت کردن را تمرین کنیم تا اگر مسئله ای از طرف دیگران آزارمان داد بتوانیم از آن بگذریم و فکر و ذهن مان را درگیر نکنیم.

برای این که شادی بیش تری در زندگی نصیب ما شود باید خودمان را دوست داشته باشیم و توانایی های خود را باور کنیم.

هم چنین سعی کنیم نقاط ضعف و قوت خود را شناخته و ضعف هایمان را اصلاح کرده و نقاط قوت خود را تقویت کنیم.

شروع به انجام دادن کار هایی کنیم که به آن ها علاقه داشته و می دانیم که در آن کار استعداد داریم، زیرا همه ی ما از انجام دادن کار مورد علاقه ی خود لذت برده و شاد می شویم.

ورزش هم یکی از کار ها و فعالیت هایی است که هم توان جسمی ما را بالا می برد و هم باعث افزایش توان روحی می شود، داشتن روح و جسم قوی و سالم خود، عامل شادی و خوشحالی است.

داشتن هدف در زندگی و هدفمند زندگی کردن نیز می تواند ما را در مسیر درستی از زندگی قرار دهد تا فرصت های زندگی را به بطالت و بیهودگی نگذرانیم، همین تکاپو و تلاش منجر به شادی ما خواهد شد.

ایمان و اعتماد به خدا، نیرویی که قوی تر از تمام کائنات است نیز بزرگ ترین شادی را در زندگی می تواند به ما هدیه دهد.
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12
شادی یعنی چه؟ آیا هرکس که خندید و قهقهه های مستانه زد، واقعا شاد است؟
به نظر من شادی یعنی هرکسی در عمق وجودش آرامشی را حس کند که با هیچ طوفانی از دریای متلاطم دنیا، ذره ای اضطراب در آن راه نیابد. وقتی به دوران خوش کودکی ام می اندیشم، به خوبی ردپای شادی را در آن می‌یابم؛ بی غم و غصه، سرگرم بازی های کودکانه، آزاد و پر جنب و جوش.

شادی های بسیاری در دنیا وجوددارند که به چشممان نمی آیند. شاید به خاطر این است که شادی نمی پنداریمشان! آیا شادی غیر از این است که پدر و مادرت را درحالی بنگری که لبخند به لب دارند؟
این یکی از هزاران شادی ای است که سرسری از کنارش می گذریم و انگار نه انگار…

همانطور که از ابتدا گفتم، شادی همانی است که در دلت حس آرامش ایجاد کند. احساس امنیت، سرزندگی و امید به زندگی.
البته هرکسی در هر سنی شادی های مختلفی دارد؛ یکی در دوران مدرسه با گرفتن بیشترین امتیاز و شاگرد اول شدن، گل از گلش می شکفد و از خوشحالی فریاد می‌کشد.
کمی بزرگ‌تر که می‌شوی اگر مبلغ هنگفتی از قرعه‌کشی مسابقه یا بانک یا هرجای دیگری برنده شوی، دنیا در چشمانت یک رنگ دیگری میشود! مثلا از قهوه ای مُرده به صورتی زنده…!
برخی شادی ها جنسشان پول نیست؛ یک پدر و مادری با به دنیا آمدن فرزندشان، پدربزرگ و مادربزرگ با دیدن فزرندان و نوه هایشان، دو دوست صمیمی با دیدارهایشان و… احساس شادی می کنند. احساسی که تا تجربه نکنید به عمقش پی نمیبرید.

تعریف من از شادی را شنیدید؛ شادی یعنی آرامش قلبی.

اما انشایم را که خواندید، خوب نیست که دست خالی بروید! به همین خاطر برایتان چندتا آرزوی شادی آور دارم:

از خدا می خواهم دریای دلتان طوفانی نشود و اگر طوفانی شد، خودش ناخدایش شود.
از خدا می خواهم خانه دلتان را آباد کند؛ با مهمان شدنش در آن.
می خواهم هیچ‌گاه تنتان گرفتار بیماری ای نشود که روحتان هم رنجور گردد.
میخواهم انقدر هوایتان را داشته باشد که مبادا چشم به نعمت های دیگران بدوزید و حسرتش جانتان را ذره ذره آب کند.
می خواهم خودتان مسیر زندگی تان را پیش بگیرید و سرگرم کار خویش باشید نه آنکه زبانم لال همچون ضعیفان لب به سخن چینی دیگران باز کنید و با آتش حسادت، پیش از همه خود را بسوزانید.
می خواهم شاد شاد شاد باشید
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12
انشا کودکانه در مورد لبخند زدن
ما بچه ها لب های پر از لبخند و خنده و شادی را خیلی دوست داریم. پدر بزرگم می گوید: “خنده بر هر درد بی درمان دوا است.” من خیلی به این جمله فکر کرده ام، به همین دلیل است که می گویند آدم بیمار باید سعی کند که بخندد و شاد باشد چون این طوری بیماری اش زودتر خوب می شود.

من سعی می کنم وقتی مریض هستم، مثلا سرماخورده ام، به جای غر غر کردن و نق زدن حواس خودم را پرت کنم و مادرم هم مدام به من می گوید اتفاق خاصی نیفتاده است، آرام آرام بازی کن و بخند و به بیماری ات توجه نکن.

ما هر چقدر که بیشتر حواس مان به سختی و درد و ناراحتی ها باشد بیشتر اذیت می شویم و مشکلات ما بیشتر می شود در حالی که من به جای آن سعی می کنم جلوی آینه بروم و هر طور شده لبخند بزنم.

گاهی هم با بازی کردن با اسباب بازی ها و نگاه کردن به کارتون و خواندن کتاب داستانی که دوست دارم لبخند به لب هایم می آید.

لبخند زدن مثل سپر جلوی بدتر شدن بیماری را می گیرد و ما زودتر خوب می شویم.

از طرف دیگر اگر خوب دقت کنیم می بینیم که آدم هایی که می خندند و شاد هستند دوستان بیشتری هم دارند و مردم از بودن با آن ها بیشتر لذت می برند.

فکر کنید اگر دکترها و پرستارهای بیمارستان ها همیشه لبخند به لب داشته باشند چقدر روحیه بیماران خوب می شود و چقدر زودتر درمان می شوند.

خنده باعث موفقیت و پیشرفت ما در همه کارها می شود چون به ما انرژی زیادی می دهد. پس همه ما باید بیشتر بخندیم و با هم بخندیم تا دنیا قشنگ تر شود.

اگر به اطراف و جهان پیرامون خود دقت کنیم خواهیم دید که گویا همه عالم در حال لبخند زدن است، از خورشید آن لحظه که طلوع می کند گرفته تا رقص برگ های درختان در باد و پرندگان در حال پرواز و آواز خوانی و قاصدک ها وقتی بر روی گل های تازه شکفته نشسته اند.

حتی بارش باران هم با این که بسیاری آن را به گریه تشبیه کرده اند به نظر من لبخند الهی است که خداوند از روی مهر و محبت فراوانش نثار طبیعت، جهان و ما انسان ها می کند تا زمین هم بخندد و شکوفا شود.

زندگی یعنی لبخند، وقتی نوزادی به این دنیا متولد می شود با اولین گریه اش موج شادی را به اطرافیانش هدیه می کند و من در همه این ها رد پای محبت و مهر بی دریغ پروردگار را می بینم.

خداوند با لبخند به ما می بخشد و لبخند را در جان و دل ما نیز می آفریند. همان طور که پایه و رمز همه آفرینش مهر بی کران او است و او در لحظه لحظه خلقتش به ما زیباترین لبخند ها را به ما زده است و این گونه عالمی زیبا خلق کرده است، پس ما هم اگر حرکتی می کنیم بایستی که این گونه باشیم و با لبخند روی لب و شادی در دل جلو برویم تا سختی های راه برای ما آسان تر شود، درد های مان زودتر بهبود پیدا کند و به پیروزی های بزرگ دست پیدا کنیم.

انسان ها با لبخند زدن در دل هم جا باز می کنند و لبخند یکی از مهم ترین اصول در برقراری روابط اجتماعی است اما باید کاری کنیم تا همان طور که لب های خود را به خنده باز می کنیم قلب های ما هم وادار به خندیدن شود تا لبخند مانند خورشیدی قلب و همه وجودمان را سرشار از روشنایی و شادی کند.

این طور می شود که خنده ما مسری می شود و دیگران را هم به لبخند وا می دارد و دیگران هم راحت تر از سختی های زندگی خود عبور می کنند.

بیاییم تا با هم بخندیم و صورت مان را با لبخندی زیبا مزین کنیم تا جهانی زیبا و آرام داشته باشیم.
 
بالا پایین