جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

انشاء انشا درمورد صحبت مترسک و گنجشک‌ها

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته قفسه انشاء توسط Mahi.otred با نام انشا درمورد صحبت مترسک و گنجشک‌ها ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 12,580 بازدید, 630 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته قفسه انشاء
نام موضوع انشا درمورد صحبت مترسک و گنجشک‌ها
نویسنده موضوع Mahi.otred
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Mahi.otred
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12

انشا در مورد تابستان برای نوجوانان​

تابستان چه دیر می آمد و چه با شتاب می گذشت و چقدر خاطره برای ما می ساخت، قبل از دبستان که برای من تابستان و زمستان و بهارش چندان تفاوتی نداشت و چهار فصل خداوند را تنها در اضافه و کم شدن حجم لباس هایم درک می کردم و بس!

به دبستان که رفتم تابستان پادشاه فصل هایم شد، همان که برای رسیدنش از اول مهر لحظه شماری می کردم و 365 روز سال را می شمردم، همان که سخت می آمد و قبل از آمدنش باید هفت خوان رستم را رد می شدم، هفت خوانی به تلخی امتحانات پایان سال!

توصیف طعم روز آخر مدرسه و آغاز تعطیلات تابستان غیرممکن است اگرچه همه ما مزه آن را زیر زبان خود احساس کرده ایم! سه ماه بدون درس و مشق، سه ماه تا دیروقت بیدار ماندن، صبح زود بیدار نشدن، سه ماه تفریح، بازی های کودکانه عصرگاهی، مسافرت و …

اما چه زود می گذشت این سه ماهی که یک سال منتظرش بودم، در یک چشم به هم زدن همه روزهایش خاطره می شد و می رسید آن روزهایی که از فکر کردن به آن هم تنم می لرزید! همان روزهای آخر تابستان …

همان روزهایی که شمارش هایم دوباره شروع می شد و بوی ماه مهر تمام اعصاب بویایی ام را دچار اشکال می کرد.

تنها دلخوشی آن روزها خریدن لباس های نو بود، دفتر نو و دیدن دوستانم در لباس فرم مدرسه، اولین روز مدرسه همیشه با ذوق و شوق بود، بیشتر در حد معارفه و خوش و بش هایی معمولی اما چه زود درس و مشق و ساعت 9 شب خوابیدن جای آن همه شادی تابستانی را می گرفت و من دوباره شمارشگر سالیانه ام را با عدد 365 تنظیم می کردم و روز از نو …
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12
انشا به زبان عادی و ادبی در مورد تابستان در این قسمت نوشته شده است و مناسب برای دانش آموزانی است که می خواهند یک انشا ادبی ساده در مورد فصل تابستان بنویسند توصیه می کنیم انشا ادبی و عادی در مورد تابستان را در این مطلب بخوانید:

تابستان یکی از چهار فصل خداوند است که به برکت و سرسبزی و گرمای زیادش در بین فصل های دیگر شناخته شده است و من تابستان را خیلی دوست دارم.

تابستان را دوست دارم به خاطر اینکه همه جای زمین را سبزه پوشانده، میوه های رنگارنگ روی درخت ها به ما چشمک می زنند، روزهای آن آنقدر طولانی است که می توانیم به همه کارهایمان برسیم و شب هایش معمولا دورهمی های شادی با دوستان خانوادگی مان داریم.

تابستان فصل تعطیلات است، فصل دوچرخه سواری، فصل مسافرت به شهرهای خنک تر ایران و من به خاطر همین عاشق این فصل زیبا هستم. اگرچه بعضی اوقات به خاطر گرمای بیش از حد، هوس زمستان و برف و باران می کنم و این گرما ما را در خانه زندانی می کند اما به خاطر خنکی کولر این گرما خیلی زود از یادمان می رود و به خوبی می دانم همین گرما است که باعث می شود دانه های درختان به میوه تبدیل بشوند و آماده چیدن شوند.

من و خانواده ام بسیاری از شب های تابستان بخصوص آخر هفته ها به پارک نزدیک خانه مان می رویم، دور هم می نشینیم، بازی می کنیم، شام می خوریم و از هوای خنک شب های تابستان لذت می بریم.

هر ماه تابستان را هم چند روز در خانه پدربزرگ می گذرانیم که باغ میوه سرسبز دارد. گشتن و بازی کردن در آن جا، کمک به برداشت محصول و انگور چینی و خوابیدن در پشت بام هنگام شب ها خیلی خیلی خوش می گذرد.

تابستان با این که خیلی خوب است اما همیشه بعد از مدتی که می گذرد دلم برای مدرسه، معلم و دوستانم تنگ می شود و دوست دارم زودتر تابستان تمام شود و دوباره به مدرسه بروم.

مادرم همیشه می گوید من در بهار زندگی ام هستم و وقتی به سن و سال او برسم وارد تابستان زندگی ام خواهم شد. به قول مادرم آدم ها در تابستان زندگی پخته می شوند و تجربه های زیادی به دست می آورند.
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12
ویژه پایه تحصیلی :کودکان و نوجوانان

موضوع انشا : در مورد تابستان و ویژگی هایش توضیح دهید


تابستان و فصل تعطیلات و تفریح

تابستان فصل دوم سال و همچنین فصل گرم سال است

که در ان مدارس و دانشگاه ها بسته میشوند

و دانش اموزان وقت خالی زیادی در تابستان دارند

تابستان و تعطیل بودن ان فرصت مناسبی برای کسانی است که میخواهند جز مدرسه کار های دیگری انجام بدهند

همچون کلاس هایی غیر از کلاس مدرسه

مانند کلاس های اموزش زبان و یا کلاس های ورزشی

و البته بسیاری از دانش اموزان زرنگ در ایام تابستان برای درس هایی که در انها ضعیف هستند به کلاس میروند

تا سال تحصیلی را بدون هیچ مشکلی شروع کنند

تابستان فصل تعطیلات است فصل خوشگذرانی

معمولا اکثر مردم در اواخر تابستان یعنی شهریور ماه به مسافرت میروند

تابستان زمان مناسبی است برای استراحت که در اختیار ما دانش اموزان قرار میگیرد

بعد از یک سال تحصیلی سخت و بعد از امتحانات

تابستان زمان مناسبی برای استراحت و پرداختن به کارهای دیگه است

تابستان با اینکه گرمترین فصل سال است ولی باز هم در بسیاری از مناطق ایران سرد است

ولی در جنوب کشور تابستان به شدت گرم است و همین است که میگویند ایران کشور چهار فصل است
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12
مناسب برای پایه تحصیلی :نوجوانان

موضوع انشا : تابستان را دوست دارم


مقدمه :
تابستان را به خاطر همه رنگ های درخشان و زیبایش در نور آفتاب ، بخاطر عطر گل ها و میوه های تابستانی و به خاطرات خاطراتی که از کودکی تا کنون برایم ساخته است دوست دارم . تابستان که میرسد :

تابستان که میرسد دلم لک می زند برای تعطیلی های مدرسه .

برای آن لحظه های خداحافظی های حیاط مدرسه

و دوستی های یکساله ای که قول پیمانش ابدی بود

و تا نواخته شدن زنگ تابستان تا لحظه ی دویدن و رسیدن به خانه تمام شده بود.

تابستان که میشود دلم لک میزند برای خواب های تا لنگ ظهر

و عصر های پرسه زنان در کوچه ها .

برای آن دوچرخه های رنگ و رو رفته با ساچمه های رنگی رنگی که هرسال تابستان نو می شدند.

تابستان که میشود دلم لک میزند برای آن توپ های پلاستیکی راه راهی که آویزان شده بود روبروی بقالی سر کوچه ها.

تابستان که میشود چمدان و باربند و رفتن هایمان برای یک سفر شمالی و خاطره ی کباب بین راه و پنجره های ماشین مان

برای آن شب های شب نشینی در حیاط خاله ،عمو با طالبی های شکر زده ای که به شرط چاقو نبودند.

تابستان در میاید پس از سرمای زمستان ، سخت کوشی پاییز و شروع دوبراه بهار و ما را پر میکند از رنگ های پر نور ، پر از عطر میوه ، پر از خنده های سرشار و بعد با سلام و صلوات راهی میان میکند به سوی پاییز و دوباره تلاش برای ساختن زندگی بهتر .

نتیجه گیری :
به امید آنکه همیشه روزگار خوش بچرخد و روزهایمان چه بهاری باشد چه تابستانی ، چه پاییزی و چه زمستانی پر از احساس خوب زیستن و پر از امید به آینده بهتر باشد .
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12
مناسب برای پایه تحصیلی : نوجوانان

موضوع انشا : تابستان را دوست دارم


مقدمه :
انشای خود را با توصیف فصل تابستان آغاز کرده و خاطره شیرین خود از سفر در فصل تابستان را برای شما بازگو میکنم .

تابستان که فصل دوم سال می باشد

در آن روزها بلند و شبها کوتاه و هوا گرم می شود.

میوه های مختلف می رسد درختان همه سرسبز و خرم بوده

و برای مسافرت به نقاط سردسیر کوهستانی مناسب می باشد

اوایل تابستان امسال به یکی از روستاهای اصفهان که خیلی هوای آن مطبوع و مناسب می باشد رفتیم در این دهکده که در دامنه کوه بزرگی واقع شده و قسمتی از آن داخل دره ای زیبا و خوش آب و هوا قرار گرفته پرندگان با صداهای مختلف و دلنواز چهچه می زدند در اوایل تیرماه عازم مسافرت به این دهکده شدیم. قسمتی از این مسافرت را با قطار شروع نموده و قسمت دیگر آنرا با اتومبیل و قسمت آخر را که راههای کوهستانی داشت با اسب راه آنرا طی نمودیم و نزدیک ظهر وارد این دهکده شدیم .

واقعا هوای آن خیلی سالم و خوب بود عموی ما که در آن دهکده ساکن بود با گرمی ما را پذیرفت و استقبال نمود هوای آن دهکده طوری بود که خستگی سکونت در شهر با دودهای فراوان را از تن ما بدر کرد و به اصطلاح بسیار سفر باید تاپخته شود خامی . گردش در دهکده،دیدن مناظر قشنگ، تماشای کوهها و دیدن درختان خرم و محصولات این آبادی و هوای پاک آن به تن ما جان تازه ای داد.

هر روز با برنامه معین ورزش می کردیم و در کنار رودخانه شنا و ماهیگیری می نمودیم ظهرها به مسجد روستا رفته و در نماز جماعت شرکت می نمودیم شبها نیز در جمع روستائیان که از کار خسته مراجعت کرده بودند شرکت می کردیم چون هوای دهکده صاف و روشن بود ماه و ستارگان در آسمان می درخشیدند و ما را آرامش جان و روان می دادند. این سفر تابستان که در حقیقت خیلی به ما خوش گذشت و احساس تندرستی و راحتی می کردیم در پانزدهم شهریور امسال مدت این مسافرت پایان یافت و ما با خوشحالی پس از خداحافظی از دهکده به تهران مراجعت نمودیم بسیار خوش گذشت که می گویند:

نتیجه گیری :
عمر اگر خوش گذرد زندگی نوح کم است وربه سختی گذرد نیمه نفس بسیار است

بزرگان و دانشمندان همیشه توصیه و سفارش کرده اند که مسافرت نمائید زیرا ماندن در خانه و مسافرت نکردن مانند آن است که انسان در بند و زندان باشد و به قول شاعر:

قدر مردم سفر پدید آرد

خانه خویش مرد را بند است

چون به سنگ اندرون بود گوهر

ک.س نداند که قیمتش چند است
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12
مناسب برای پایه تحصیلی : کودکان و نوجوانان

موضوع انشا : خاطرات تابستانی به زبان طنز کودکانه


به نام خدا.

حالا که دیگر تابستان دارد تمام می شود و ما آمده ایم به مدرسه

و آقای معلم یک انشا به ما گفته است بنویسیم

در باره ی اینکه تابستان خود را چگونه گذراندید

من هم این انشا را نوشتم.

امسال تابستان را بسیار خوب شروع کردیم . به غیر آن تکماده ی که من را تا آخر تابستان اذیت می کرد بقیه ی چیزها خوب بود . با این حال من فکر می کنم که باعث افتخار پدر و مادرم هستم چون پدرم می گفت که چشم همه را کور کرده ای با این نمره های درخشانت .

ما امسال یکماه از تابستان خودمان را در ترافیک جاده های شمال گذارندیم. جای شما خالی خیلی خوش گذشت هرچند که به شمال نتوانستیم برسیم و عاقبت دور زدیم و برگشتیم اما مجموعا خوب بود چون تازه اینترنت ۳G را هم راه انداخته بودند و همه سرشان توی گوشی موبایلشان بودوکلی دانلود کردیم .

انشای کودکانه در مورد تابستان
حالاکه فکر می کنم یکماه از تابستان را هم پای تلوزیون بودیم و داشتیم بازی های جام جهانی و والیبال و کشتی را می دیدیم .من به پدرم گفته ام امسال زنگ ورزش به جای فوتبال می روم والیبال . کشتی هم که زنگ های تفریح ، با بچه ها می گیریم . هرچند که ما می دانیم فوتبالیستها پولهای زیادی می گیرند اما دیگر گول این چیزها را نمی خوریم . والیبالی ها هم خفن تر هستند و هم جهانی تر از فوتبالی ها.آن روزها دلم برای بچه های غزه می سوخت که نمی توانند راحت جام جهانی را ببینند.

ما یک روزهم توی اینترنت بودیم دیدیم مردم شُر وشُر آب یخ می ریزند توی سرشان .نمی دانم ولی من هم امتحان کردم و مادرم من را سه روز از خانه بیرون کرد . هرچند چالش خاک هم بود و می خواستم آن را امتحان کنم ولی می دانستم که نه من تحمل خاک ریختن روی سرم را دارم و نه تحمل تنبیه مادرم را . آنجا هم دلمم برای بچه های غزه سوخت که چرا هی خاک و نخاله روی سرشان می ریزند.

نتیجه گیری : این بود انشا ی من .
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12
مناسب برای پایه تحصیلی : کودکان

موضوع انشا : تابستان را دوست دارم


مقدمه :
اکنون قلم را در دست میگیریم و در مورد زیبایی تابستان انشان می نویسم .

من تابستان را خیلی دوست دارم .

چون مدرسه ها تعطیل میشود و ما دیگر به مدرسه نمی آییم .

با این که وقتی تابستان است دلم برای دوست هایم و معلم هایم و زنگ تفریح و وقتی هایی که با دوستانم بازی میکنم تنگ میشود ولی چون در تابستان خیلی خوش میگذرد و صبح زود نباید از خواب بیدار شویم و همش کارتون میبینم و بازی میکنیم من دوست دارم همیشه تابستان باشد .

وقتی با دوستانم بیرون از خانه بازی میکنم خیلی گرم است و من گرمم میشود ولی وقتی به خانه می آیم گاهی وقت ها شربت خاکشیر خنک یا هندانه یا آب خنک از یخچال میخورم و خیلی کیف دارد.

دوست های من هم در تابستان تعطیل هستند و یا به خانه ما می ایند یا من به خانه آنها میروم و یا از مادر هایمان اجازه میگیریم و در کوچه بازی میکنیم ، دختر ها خاله بازی و عروسک بازی و دنبال بازی میکنند و پسر ها دزد و پلیس و از همه بیشتر فوتبلا بازی میکنند .

نتیجه گیری :
من تابستان را با این که خیلی گرم است خیلی دوست دارم و دوست دارم زود به زود تابستان بشود .
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12

انشا با موضوع فصل تابستان طنز​


بهتر است کمی دانش آموزان و دوستان تان را سر کلاس درس بخندانید و با نوشتن یک انشا با موضوع فصل تابستان طنز باحال همه را به خندیدن وادار کنید. در این قسمت از مقاله سایت سماتک سعی کرده است بهترین انشا طنز با موضوع فصل تابستان را تهیه و تقدیم حضورتان کند.

از قدیم گفته‌اند زمستان می‌رود و روسیاهیش به زغال می‌ماند؛ اما فکر می‌کنم قدیمی‌ها مقداری در محاسباتشان اشتباه کرده‌اند. چون زمستان آخری خیلی شیک و مجلسی چمدانش را بست و با مشایعت پرشور و دایره و تنبک حاجی فیروز و با سرسلامتی رفت؛ ولی تابستان اول روی چون ماه ما را مانند زغال سیاه کرد و بعد تشریفش را برد. آن هم با کلی حسرت و داغ که به دل ما گذاشت. فکر کنم اگر تابستان تا سه ماه دیگر همین طور ادامه پیدا می‌کرد، همگی دود می‌شدیم و به هوا می‌رفتیم.

قدیمی‌ها که فقط این ضرب المثل را نگفته‌اند. یک جمله حکمت آمیز دیگر هم گفته‌اند که: بهشت زیر پای مادران است. اما یادشان رفته است بگویند جهنم هم زیر انگشت پدران است. این انگشتان معجزه آسای پدران است که با یک حرکت معجزه آسا بهشت کولری خانه را به جهنم تبدیل می‌کند!

دست همگیشان درد نکند. آن‌ها نه تنها با کولر خانه مشکل دارند، بلکه در ماشین هم با اقتدار حکومت کولری خود را حفظ کرده‌اند. فرض کنید ماشینی که در پنج دقیقه زیر آفتاب تابستان به کوره آدم سوزی هیتلری تبدیل می‌شود، نیم ساعت زیر آفتاب داغ مانده باشد و وقتی سوارش می‌شوی، پدر مهربانت بگوید: به به عجب بادی میاد بیرون.» این کلید واژه، رمز کولر روشن نکردن است! یعنی بالا بروی، پایین بیایی، از کولر ماشین خبری نیست!

در این جور مواقع آخرین تکنولوژی که می‌تواند به داد آدم برسد، شیشه ماشین است که البته بعضی از خودروهای پیشرفته وطنی به نوع برقی آن هم مجهز شده‌اند. (این دستاورد ملی را که از خروج ارز به میزان قابل توجهی پیشگیری کرده، به همه ایرانیان تبریک عرض می‌کنیم.) همین شیشه ماشین را اگر در این شرایط پایین بدهی، بخار پز می‌شوی، بالا بدهی، مغز پخت می‌شوی.

یک ضرب المثل دیگر در اینجا به کار می‌آید و آن این است که همین است که هست. باید بسوزی و بسازی. حالا این که در این سوختن چه چیزی را باید بسازی، کسی نمی‌داند. شاید منظور قدیمی‌ها این بوده که باید در ذهنت یک کولر گازی بسازی و فکر کنی که دارد باد خنکش را به سر و صورت و بدنت می‌زند و آن وقت بنشینی و از آخرین لحظات عمرت لذت ببری که با چنین توهمی سپری می‌شود.

به هر حال تابستان ما که گذشت و رسید به نیمکره جنوبی زمین. امیدوارم در آنجا رسم کولر خاموش کردن پدران برافتاده باشد.
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12

موضوع انشا توصیف تابستان​

انشا توصیفی فصل تابستان را می توانید در این بخش بخوانید و از آن نت برداری کرده و در دفتر انشایتان یادداشت کنید. موضوع انشا توصیف تابستان و بهترین خوراکی ها برای فصل تابستان می باشد و بیشتر جنبه توصیفی درباره فصل تابستان دارد:

تابستان فصل دوم از چهار فصل سال در گاهشماری خورشیدی است و به موسم گرما گفته می‌شود. فصل تابستان به دلیل هوای گرم، اثرات زیادی بر بدن دارد. آسمونی در این مقاله ویژگی های فصل تابستان را برای شما عزیزان بیان می کند.

فصل تابستان برای نیمکره شمالی زمین، از اول تیرماه شروع شده و تا پایان شهریورماه (۳۱ شهریور) ادامه پیدا می‌کند؛ و شامل سه ماه تیر، مرداد و شهریور است. درحالیکه همین دوره زمانی برای نیمکره جنوبی زمستان است؛ و تابستان نیمکره جنوبی متقابلاً هنگامی است که در نیمکره شمالی زمستان است.

این فصل پس از بهار و پیش از پاییز قرار گرفته و فصل گرما و میوه است.

پس از اتمام تابستان، شروع رسمی سال تحصیلی می‌باشد.

مزاج تابستان،گرم و خشک در نظر گرفته می‌شود و خلط صفرا در این فصل افزایش پیدا می‌کند. از ویژگی‌های فصل تابستان می‌توان به تحلیل رفتن مواد رقیق و حبس شدن مواد غلیظ در بدن همه اخلاط به‌ویژه خلط صفرا، برانگیخته می‌شوند و به جوشش در می‌آیند و تولید صفرا نیز نسبت به دیگر فصول سال، افزایش می‌یابد. توت در رفع سرماخوردگی و تب، تقویت خون در کم‌خونی، جلوگیری از خاکستری شدن مو، ملین و مفید در بیماران دیابتی، آلبالو تقویت کننده قلب، دم گل آن مدر و دفع سنگ کلیه (سنگ‌های کوچکتر از 5 میلی‌متر) است.

از ویژگی‌های فصل تابستان گرم و سرخ شدن رنگ پوست است همچنین قوه هاضمه و دستگاه گوارش دچار سستی و ضعف می‌شوند. گرمی قلب، افزایش عطش, کاهش شدید رطوبات اصلی بدن، کاهش اشتها، عود بیماری‌های قبلی فرد، بروز درد و کندی حواس، سنگینی سر، خواب‌آلودگی، افزایش خونروش از بینی و رحم, اسهال خونی، احتمال ابتلا به درد چشم، فساد خون و احتباس قاعدگی (عقب افتادن قاعدگی) از ویژگی‌های فصل تابستان است.

انجیر تقویت سیستم عصبی، آرامش فکری، تقویت کلیه، بهبود هضم، ضداسهال، ضداسپاسم و ملین، گلابی دارای فیبر، ضدکولیک، مؤثر در کاهش وزن، دیابت و هضم، سم‌زدایی از کبد و کاهنده کلسترول، انگور کاهش ریسک بیماری‌های قلبی، ضد تصلب شرایین، سرشار از ویتامین و محافظت از کبد است.
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12

انشا ادبی در مورد فصل تابستان​

در ادامه این بخش انشا ادبی در مورد فصل تابستان و زیبایی هایش را نوشته ایم که ممکن است نوشتن آن برای بسیاری از شما ساده و آسان باشد. توصیه می کنیم برای نوشتن یک موضوع انشای ادبی در مورد فصل تابستان حتما از ذهنیات و خاطرات خود کمک بگیرید و فقط رونویسی نکنید آخرین موضوع انشا درباره تابستان به زبان ادبی را هم در این بخش برای شما دانش آموز عزیز تهیه و تنظیم کرده ایم:

تابستان که میرسد دلم لک می زند برای تعطیلی های مدرسه . برای آن لحظه های خداحافظی های حیاط مدرسه و دوستی های یکساله ای که قول پیمانش ابدی بود و تا نواخته شدن زنگ تابستان تا لحظه ی دویدن و رسیدن به خانه تمام شده بود.

تابستان که میشود دلم لک میزند برای خواب های تا لنگ ظهر و عصر های پرسه زنان در کوچه ها . برای آن دوچرخه های رنگ و رو رفته با ساچمه های رنگی رنگی که هرسال تابستان نو می شدند.

تابستان که میشود دلم لک میزند برای آن توپ های پلاستیکی راه راهی که آویزان شده بود روبروی بقالی سر کوچه ها.

تابستان که میشود چمدان و باربند و رفتن هایمان برای یک سفر شمالی و خاطره ی کباب بین راه و پنجره های ماشین مان

برای آن شب های شب نشینی در حیاط خاله ،عمو با طالبی های شکر زده ای که به شرط چاقو نبودند

تابستان رسیده اما ما دیگر گم و گیج و یخ زده ایم میان زمستان های افکارمان.

تابستان از میان فصل هایمان حذف شد و ما سراسر پاییز و زمستانیم…
 
بالا پایین