جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

انشاء انشا درمورد صحبت مترسک و گنجشک‌ها

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته قفسه انشاء توسط Mahi.otred با نام انشا درمورد صحبت مترسک و گنجشک‌ها ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 12,566 بازدید, 630 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته قفسه انشاء
نام موضوع انشا درمورد صحبت مترسک و گنجشک‌ها
نویسنده موضوع Mahi.otred
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Mahi.otred
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12

انشا با موضوع فصل گرم تابستان​

انشا در مورد فصل تابستان را می توانید به شکل های مختلفی بنویسید که ما در این بخش یک موضوع انشا در مورد فصل تابستان ادبی برایتان آماده کرده ایم که اگر مایل باشید با هم می خوانیم:

تابستان و تعطیل بودن ان فرصت مناسبی برای کسانی است که میخواهند جز مدرسه کار های دیگری انجام بدهند
همچون کلاس هایی غیر از کلاس مدرسه
مانند کلاس های اموزش زبان و یا کلاس های ورزشی
و البته بسیاری از دانش اموزان زرنگ در ایام تابستان برای درس هایی که در انها ضعیف هستند به کلاس میروند
تا سال تحصیلی را بدون هیچ مشکلی شروع کنند
تابستان فصل تعطیلات است فصل خوشگذرانی
معمولا اکثر مردم در اواخر تابستان یعنی شهریور ماه به مسافرت میروند
تابستان زمان مناسبی است برای استراحت که در اختیار ما دانش اموزان قرار میگیرد
بعد از یک سال تحصیلی سخت و بعد از امتحانات
تابستان زمان مناسبی برای استراحت و پرداختن به کارهای دیگه است
تابستان با اینکه گرمترین فصل سال است ولی باز هم در بسیاری از مناطق ایران سرد است
ولی در جنوب کشور تابستان به شدت گرم است و همین است که میگویند ایران کشور چهار فصل است
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12

انشای ادبی کوتاه درباره تابستان​

اگر به دنبال یک انشای ادبی کوتاه در مورد فصل تابستان می گردید در این بخش سایت سماتک تصمیم گرفته است بهترین انشای ادبی کوتاه در مورد تابستان را برایتان فراهم آورد تا بتوانید بهتر درباره دومین فصل سال انشا بنویسید:

خداوند فصل ها را برای ما قرار داده است که هر کدام از آنها زیبایی های خاص خود را به همراه دارد. توصیف قدرت خداوند بزرگتر از آن می باشد که قابل وصف باشد و ما بتوانیم در یک متن آن را خلاصه نماییم. فصل تابستان با شروع و پایان خود نشانه های را به ما نمایان می کند که هر کدام از آنها نشانه های از عالم معنا را به نمایش می گذارد.

اگر می خواهید به این نشانه های بزرگ پی ببرید کافی است کمی تدبر را بکار بگیرید تا بتوانید به بزرگی و یگانگی خداوند برسید. وقتی زمان تاثیرات خود را در طبیعت می گذارد و کم کم بهار و نشانه های آن را برای ما پدیدار می شود طبیعت رنگ دیگری به خود می گیرد و سال نو با همه خوشحالی ها و نشاط هایش فرا می رسد…
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12

انشا ادبی در مورد تابستان با مقدمه و نتیجه​

انشا ادبی در مورد فصل تابستان به همراه مقدمه و نتیجه در این بخش قرار داده شده است. اگر دانش آموز ابتدایی هستید و به دنبال یک موضوع انشا ادبی در مورد تابستان هستید با ما همراه باشید:

وزش بادهای نسبتا خنک و ملایم در کنار دریا و البته صدای لذت بخش پرندگان و باد همگی نشان از یک فصل زیبا را دارد. از کنار مزارع که رد شویم سرزمین های پراز گندم های زرد رنگ را می بینیم که مانند خورشید می درخشند و نظر هر بیننده ی را به خود جذب می کنند. این همه زیبایی و جذابیت در این طبیعت بی نظیر است.

در این فصل دیگر خبری از برف و باران های شدید و هوای سرد نیست… فصل آن است که لباس های خنک بپوشیم و گاه با قدم زدن در زیر نور خورشید عرق کردن را تجربه کنیم. در شب های پر ستاره تابستان زیر نور ماه در شب استراحت کنید بدون اینکه بخواهید به مشغله ها و دغدغه های روزانه تان فکر کنید. فکرتان را آزاد کنید و تمامی تلاش تان را بکار بگیرید تا تابستان خود را آنطور که می خواهید بگذرانید.

در فصل تابستان دیگر درختان بار سنگین خود را به زمین گذاشته اند و گویی شبیه به انسان ها در حال استراحت کردن و تفریح در این فصلند.

دستانتان را بلند کنید و از پروردگارتان به دلیل این همه زیبایی تشکر کنید و شکرگذار نعمت های بی نکران و بی انتهای معبود خود باشید. از بودن فصل تابستان لذت ببرید و به دنبال تفریح و نشاط باشید چرا که تا تابستانی دیگر باید زمان زیادی را پشت سر بگذارید.
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12

انشا در مورد مدرسه

مدرسه بنای نسبتا بزرگ شامل حیاط و ساختمان می باشد . در داخل حیاط مدرسه سرویس بهداشتی ، بوفه و زمین های ورزشی قرار گرفته و داخل ساختمان مدرسه کلاس های درس ، آزمایشگاه ، نمازخانه و کتابخانه قرار دارد .

مدرسه محلی است که دانش آموزان برای آموختن علم به آن وارد می شوند . در مدرسه نظم خیلی مهم است و دانش آموزان می بایست در ساعت مشخصی از صبح در مدرسه حضور داشته باشند . مسئولین مدرسه اندازه ناخن ها و موهای دانش آموزان را بررسی می کنند و در صورتی که دانش آموزی وضعیت بهداشت مناسبی نداشته باشد به او تذکر می دهند تا وضعیت خودش را اصلاح کند . اگر دانش آموزی به تذکرات مسئولین توجهی نکند ، تنبیه خواهد شد و این تنبیه هم معمولا با کم شدن نمره انضباط اعمال می شود .

در مدرسه ساختمان های مختلفی مانند : کلاس ها ، آزمایشگاه ، بوفه ، کتابخانه ، سرویس بهداشتی و نمازخانه وجود دارد .

دانش آموزان اکثر ساعات را در کلاس حضور دارند و دروس علمی مانند زبان فارسی ، ریاضی ، تاریخ و …. یاد می گیرند . بعضی از درس ها مانند فیزیک و شیمی نیاز به وسایل مخصوصی برای انجام دادن به صورت عملی دارند که این وسیله ها همگی در آزمایشگاه مدرسه وجود دارد . کتابخانه مدرسه ساکت ترین مکان مدرسه و پر از کتاب های کمک درسی و غیر درسی است . دانش آموزان به راحتی می توانند در کتابخانه عضو شده و کتاب ها را برای مدت مشخصی به امانت بگیرند و یا اینکه در همان محل ساکت کتابخانه مطالعه کنند .
بوفه مدرسه پر از خوراکی های خوشمزه و مقوی است و خیلی از دانش آموزان در هنگام زنگ استراحت برای تهیه خوراکی به بوفه مراجعه می کنند . نماز خانه مدرسه محل مناسبی برای خواندن نماز ظهر به جماعت می باشد هم چنین در نمازخانه تعداد زیادی قرآن برای علاقه مندان وجود دارد .

معلم ها که سال ها تجربه درس دادن در مدرسه را دارند خیلی خوب می توانند دانش خود را به دانش آموزان منتقل کنند . هم چنین بعضی درس ها مانند فیزیک و شیمی به صورت عملی و در آزمایشگاه تدریس می شود که این موضوع درک درس را برای دانش آموز بسیار ساده می کند . هم چنین کتاب های کمک درسی که در کتابخانه مدرسه موجود است به دانش آموزان کمک بسیار زیادی در فهمیدن دروس می کند .
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12
6-1.jpg

انشای زیبا در مورد علم آموزی و کسب دانش در مدرسه​

 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12
به نام آنکه علم را آفرید تا ریشه اش در قلبمان جوانه بزند . مدرسه زیباست،زشتی های آن تقصیر ماست. مدرسه همان کتابی است که می توان از هر ورقش علم آموخت. آری،من مدرسه را با جان و دل دوست دارم.درست است،به خاطر رفیق های فابریک،معلم های عزیز،علم هایی که در آن می آموزم،شاید علم آموزی دشوار باشد ولی لذتش آن دشواری را می سوزاند.


شاید همین علم آموزی باشد که قلبم حس خاصی به مدرسه دارد.نمی دانم.. نمی دانم ..!! خودم هم گم شدم.آن روزی که نظام الملک مدرسه تاسیس کرد نمی دانست زمانی خواهد رسید که بچه هفت ساله با عشق و شوق به مدرسه برود.

☆کتاب و کیف و دفتر، دست دختر و پسر

☆همه سوی مدرسه، هم قدم و همسفر

☆مدرسه سنگر ماست، تفنگ ما قلمهاست

☆با جهل می ستیزیم، اسلام یاور ماست
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12

انشا در مورد خاطرات مدرسه​

وقتی کوچیکتر بودم دوست داشتم سریع تر بزرگ بشم وبه مدرسه برم . همیشه مدرسه و درس توی ذهنم یه تصویر کلی و جذاب داشت به احتمال زیاد هم به همین دلیل بود که دلم میخواست سریع تر مدرسه شروع بشه بالاخره بعد از چند سال انتظاری که برای مدرسه رفتن داشتم رسیده بود.


منم باچه ذوقی کیف ولوازم مدرسه خریده بودم واین بارمنتظرروزیک مهربودم وحالاروزاول مهربود٬ومنم برای اولین باربعدازشش سال می خواستم به مدرسه برم.
حس خوبی داشت اون روزا؛با مدرسه رفتن آدم احساس می کردکه بزرگترشده چون یادمه هروقت که به مامانم می گفتم که کی من میخوام برم مدرسه؟مامانم میگفت هروقت که بزرگ بشی.
وقتی که وارد مدرسه شدم بچه های هم سن وسال خودم روداخل می دیدم همه برام ناآشنابودن ولی بااین حال هم روزخوبی بود.
معمولا روزاولی که میری مدرسه یه خورده همه چی برات عجیب وغریبه!بعدازچندروزی که مدرسه می رفتیم دیگه کمترنقاشی می کشیدیم و مدرسه به روال درس دادن ودرس خوندن برگشته بودولی بازم برای من فضای خوبی بود.خلاصه چندسال بودکه مدرسه رفتنی که تاچندسال قبلش برام آرزوبوددیگه کم کم داشت عادی میشد٬هرچی به کلاس بالاترمی رفتیم درسته بزرگترمی شدیم ودرکمون بهترولی درساسخترمیشدن وصفای اون سال های اول رونداشت وبرای هردرسی وامتحانی نگران نمره اش بودیم وراستشم بخوایدمدرسه رفتن شده بودیک معضلی برای مادانش آموزانیی که سال های اول دوست نداشتیم مدرسه تموم بشه ولی حالاکه درسها سخترشده بودن دوست داشتیم مدرسه هرچی سریع ترتموم بشه وتابستون بیاد.
حالاماهم شده بودیم جریان همون انسان هایی که طاقت سختی ومشکل روندارن وهمیشه فکرمی کنن راه درست زندگی کردن بدون سختی ومشکلات است درصورتی که ازقدیم گفته اند:«گرصبرکنی ز غوره حلواسازی.»وبادیدمثبت به زندگی نگاه نمی کنند.
درواقع دید مثبت زندگی همان ایمان واعتقاد داشتن به سختی و مشکلات زندگی است که آنرا شیرین ترجلوه می دهد.
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12

انشا زیبا در مورد حیاط مدرسه​

مقدمه : خاطرات و لحظات شیرین و خوب و بد ما در حیاط بزرگی است که در آن سالیان سال حضور داشتیم.

جایی که اولین بار با لباس دانش آموزی در آن قدم گذاشته ایم و سال به سال با پیشرفت به مقاطع بالاتر ارتقا یافته ایم.

بدنه انشا : حیاط مدرسه خلوتگاه و آرامش دهنده و گاهی پراضطراب ترین لحظات دوران درس و مدرسه ی یک دانش آموز را تشکیل داده است.

زمانی که در حیاط مدرسه قدم زده،درس خوانده،بازی کرده،خندیده،گریه کرده و گاهی از شادی زیاد و اخذ نمرات خوب،بالا و پایین رفته و اشک شوق ریخته است.

حیاط مدرسه ی ما جایی است پراز درختان سنوبر و کاج که زیر سایه ی آن می نشینیم،و با دوستانمان گل می گوییم و گل می شنویم.

زمین فوتبالی دارد و با تیرک دروازه که همیشه عده ایی از بچه ها در حال بازی در آنجا هستند و توپ را ازاین سمت به آن سمت می برند و گاهی میخندند و گاهی دعوا می کنند.

زمین والیبالی دارد با تور والیبال که همیشه تیم والیبال در حال تمرین هستند تا برای بازی های استانی آمادگی لازم را داشته باشند.

حیاط مدرسه ما پراز گل های نوشکفته ایی است که هر کدام عطر و بوی خاصی دارند به اسم عطر نوجوانی!

گل هایی که روزی باز می شوند و هرکدام به سمت و سویی مختلف می روند تا آینده ساز این مملکت باشند.

بله این گل ها همان دانش آموزانی هستند که هر ساله عده ایی با آن خداحافظی می کنند و عده ایی سلام!

نتیجه گیری : بیاییم همیشه از مدرسه و حیاط مدرسه خود مراقبت کنیم تا برای آیندگان نیز حیاط مدرسه پراز حال خوب و حس خوب تازگی را داشته باشند.
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12

انشا آزاد درباره روز معلم​

teacher-1.jpeg
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12
مقدمه: انسان ها از گل آفریده شده اند، گلی که نیاز دارد تا پرورانده شود و نور و حرارت ببیند، سرما و گرما را بچشد و در نهایت آجری محکم و مقاوم شود تا روی دیوار زندگی و در لابه لای آن جا بگیرد و در نهایت جزئی از نقش دهنده ها و کامل کننده ی هدف زندگی و آفرینش باشد تا در نهایت به کمک یکدیگر آنقدر بادوام و با استقامت چیده شوند و لایه به لایه بالا روند و به قله ی صعود برسند تا به هدف اصلی دست یابند که این هدف چیزی نیست جز رضا در رضایت خداوند.

تنه انشاء: معلم ها دقیقا همان کسانی هستند که گل ذاتی انسان را می پروراند و راه درست را به آن نشان می دهند و زمانی که به آجری مقاوم تبدیل کردند در مسیر اصلی خود رها می کنند.

معلم ها سرشارند از حس عشق و محبت و صبر و استقامت. مانند مادری مهربان کودک را نوازش می کند، به او درس می دهد و او را بزرگ می کند.
گاهی مانند پدری سخت گیر او را به جلو هل می دهد و گاهی او را مورد سرزنش قرار می دهد و آنگاه که کودک بزرگ شد و پا گرفت و راه افتاد در گوشه ایی می نشیند و اوج گرفتن او را تماشا می کند، معلم ها همان پیله ایی هستند که به دور کرم ابریشم می پیچند و آن را در قنداق خود و در آغوش خود نگاه می داند، دقیقا مانند سپری در مقابل سرما و گرما و در مقابل سختی ها حفظ می کنند و آنگاه کرم که بال گرفت و بال های رنگارنگ خود را گشود از پروانه جدا می شود و اوج گرفتن او را نظاره می کند.

معلم ها دل خیلی بزرگی دارند، هر سال مجبورند که تکه ایی از وجود خود را رها کنند و او را به دیگری بسپارند، مگر اینطور نیست که معلم ها هر بار به هر دانش آموز تکه ایی از وجود خود را تقدیم می کنند، از خود به آن ها محبت و عشق ، نوع دوستی ، فداکاری و ایثار را تزریق می کند

و در نهایت بعد از گذر سال ها، زمانی که تمام وجود خود را صرف کودکانش کرد و هربار تکه ایی از وجودش را بخشید و زمانی که آن ها را جوان و بزرگ ساخت و خودش پیر و چروکیده شد در حالی که همه ی کودکانش او را ترک کرده اندو هر کدام به سمت زندگی خود رفته اند. آیا معلمی شغل انبیاء نیست؟

نتیجه گیری:گاهی معلم ها سر ما داد می زنند، گاهی سخت گیری می کنند اما کیست که نمی داند در پشت همه این سخت گیری ها یک دوستت دارم نهفته است. با تمام وجودش فریاد می زند که دوستت دارم. دوست دارم که همیشه کار درست را انجام دهی! دوست دارم که همیشه بهترین باشی و دوست دارم که انسانی با سواد و پر از محبت و مهربانی شود که اگر نبود هرگز هیچ معلمی آنقدر تلاش نمی کرد که تو در هر شرایطی و بدون هیچ بهانه ایی بهترین باشی. بنابراین هرگز از آن ناراحت نباش زیرا که هیچ مادری بد فرزندش را نمی خواهد و هیچ کودکی نمی تواند مادرهای زندگیش را فراموش کند.
 
بالا پایین