جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

انشاء انشا درمورد صحبت مترسک و گنجشک‌ها

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته قفسه انشاء توسط Mahi.otred با نام انشا درمورد صحبت مترسک و گنجشک‌ها ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 13,674 بازدید, 630 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته قفسه انشاء
نام موضوع انشا درمورد صحبت مترسک و گنجشک‌ها
نویسنده موضوع Mahi.otred
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Mahi.otred
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12
ما به علم و ثروت احتیاج داریم تا در آینده آدم موفق و مفیدی در جامعه بشویم و هر دو در زندگی ما بسیار مهم هستند.

اما به نظر من علم بهتر از ثروتی است که از خانواده به آدم می رسد چون ثروتمندانی که هیچ علمی ندارند نمی توانند به خوبی از این ثروت استفاده کنند و بعد از مدتی آن را برای کارهای بی فایده هدر می دهند.
اما کسانی که به دنبال یاد گرفتن علم و دانش هستند در آینده می توانند کارهای مفیدی برای مردم انجام دهند و ثروت هم به دست می آورند.

اما خیلی از آدم ها هم هستند که با این که سواد زیادی ندارند اما به خاطر تلاش و کار زیادی که کرده اند به ثروت رسیده اند و با پولی که دارند به آدم های فقیر هم کمک می کنند.

به نظر من هم علم و هم ثروتی که آدم با تلاش خودش به دست می آورد هر دو وقتی خوب هستند که برای خدمت کردن به بقیه مردم از آن ها استفاده شوند نه این که آدم با آن به دیگران پز بدهد.
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12

انشای علم بهتر است یا ثروت برای دانش آموزان پنجم ابتدایی

زمانی که به خانه رفتم و موضوع انشا را به مادرم گفتم تا از او کمک بگیرم ، او به من گفت که این موضوعی بوده که همیشه به آن فکر می کرده و همه همیشه درباره آن نوشته اند اما هیچ ک.س نمی تواند بگوید کدام یک از این ها بهتر است. چون هر کسی نظر متفاوتی دارد و در هر شرایطی یکی از این دو موضوع می تواند موثر باشد.

مادرم به من توضیح داد که بعضی از مردم به خاطر این که پول ندارند هیچ وقت نمی توانند درس بخوانند پس یعنی ممکن است به خاطر نداشتن پول حتی نتوانی درس بخوانی.

ولی بعضی ها هم به سختی و با تلاش خیلی زیاد درس می خوانند و زمانی که درسشان تمام شد کار خوبی در آن رشته پیدا می کنند و از این طریق ثروت به دست می آورند پس یعنی بعضی وقت ها هم می توانیم از طریق علم و درس خواندن ثروتمند نیز شویم.
تعدادی از مردم هم چون پول دارند معلم خصوصی می گیرند و به کلاس های مختلف می روند و با این روش می توانند دانشگاه خوبی قبول شوند، پس از ثروت هم می توان به علم رسید.

برای من علم مهم تر است و سعی می کنم همیشه درس هایم را بخوانم تا به هدفی که دارم برسم. دوست دارم با علم خود به دیگران کمک کنم، مانند پزشکان که با علم خود به دیگران کمک می کنند، یا مهندسان که برای ما خانه می سازند و مشکلات فنی ما را رفع می کنند و یا معلم ها که به ما درس یاد می دهند.

فکر می کنم هر کسی که می خواهد به هر کدام از این دو موضوع دست پیدا کند باید تلاش کند و هیچ چیزی بدون تلاش به دست نمی آید. مهم نیست که ما پول نداریم و یا علم، باید برای به دست آوردن آن نهایت تلاش خود را به کار ببریم و هیچ وقت ناامید نشویم.
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12

انشا علم بهتر است یا ثروت کلاس ششم تا هشتم

بسیارند عالمان بی علم و ثروتمندان فقیر!

علمی که تنها خاصیت آن بالا رفتن مدرک و جایگاه فرد میان دیگران باشد عالمی بی علم می سازد زیرا کسی که واقعا به دنبال اندوختن دانش است همواره به فکر برداشتن باری از دوش مردم خواهد بود، علم واقعی خضوع و فروتنی به دنبال خواهد داشت.

و ثروت زمانی که به ثروت اندوزی و ولع بیشتر برای جمع کردن مال تبدیل شود انسان را بنده خود خواهد کرد که در عین بی نیازی از مال دنیا همواره نیازمند و حریص است.

این که بگوییم علم بهتر است یا ثروت را در یک کلمه نمی توان خلاصه کرد، علم و ثروت در کنار هم می تواند هم نتیجه خوبی داشته باشد و هم به فاجعه ای عظیم بینجامد اگر انسانیت انسان ها به فراموشی سپرده شود.

عالمانی هستند که هیچ ثروتی ندارند و در عین حال رضایت و آرامش را به وضوح در چهره شان می بینیم، ثروتمندانی نیز هستند که به دنبال علم نبوده اند اما آنقدر به دیگران کمک کرده اند که حسابش را تنها خداوند می داند.

و برعکس آن را نیز زیاد دیده ایم …


من در جواب این سوال تنها می توانم بگویم هم علم و هم ثروت و هم هر نعمت دیگری که خداوند به انسان ها بخشیده تا زمانی که ما را بنده خود نکند و ما انسانیت خود را فراموش نکنیم و تا زمانی که در جهت خدمت به بندگان خداوند به کار گرفته شود خوب و پسندیده خواهد بود.

اما اگر همین نعمت ها در جهت سنگین کردن بار و سنگ لای چرخ زندگی دیگران انداختن استفاده شوند نه تنها به هیچ دردی نخواهد خورد بلکه باید روزی برای حیف و میل کردن آن ها جواب پس بدهیم.
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12

انشا در مورد تضاد مفاهیم یا ناسازی معنایی​

 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12
انشاء یک
موضوع: دست فروش

مقدمه:تضادها گاهی کمر می شکانند، گاهی شرمنده می کنند و گاهی می میراند. تضادها می توانند زندگی را برهم زنند همان زندگی را که من و تو در حال گذر هستیم ولی یکی در گوشه ای از دنیا با آن دست و پنجه نرم می کند.

تنه انشاء: تا به حال به اطراف توجه کرده ای؟ به گوشه و کنار خیابان به دست فروش هایی که لبه خیابان بساط پهن کرده اند تا بساط زندگی خود را از همان تامین کنند. تا به حال به نگاه خسته و شرم زده ی آن ها دقت کرده ای؟ آن ها در نگاهشان حسرت موج می زند حسرت یک شغل ثابت. خسته شده اند از بس متحرک بوده اند، از جایی به جای دیگر کوچ کرده اند و عده ایی دیگر در مغازه های شیک و لوکس خود کار می کنند، آن ها حرف های رهگذران را می شنوند، طعنه ها و گله ها می شنوند اما سکوت می کنند اما مغازه دارها پا روی پای خود می گذارند و با رهگذرانی که اجناسش را تماشا می کنند بگو بخند می کنند. یکی قدر داشته هایش را نمی داند و گله می کند از بازار و کسادی و دیگری چشمان خسته زیر لب شکر می گوید که خدا رو شکر امروز کسی مزاحم کار و بارش نشد و بساطش را برهم نزد. یکی شیشه ی مغازه اش را با شیشه پاک کن برق می اندازد و دیگری با پارچه نمناک اجناسش را از خاک می زداید، یکی زیر باد کولر می نشیند و دیگری عرق های خود را پاک می کند. هر روز اجناسش را جمع می کند و پهن می کند هر روز مجبور است دنبال جا و مکان مناسب بگردد تا که موقعیت او در خطر نیفتد.

نتیجه گیری: قدر کوچک ترین چیزهای که اطراف خود دارید را بدانید زیرا که فردا روزی می رسد و برای همان چیزهای کوچک و کم هم حسرت می خورید. شاید دست فروشی شغل سختی باشد اما مهم این است که کار می کنی و زحمت می کشی و پول حلال به دست می آوری.
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12
انشاء دو
موضوع: طلوع و غروب

هر پگاه، آفتاب عالم تاب از مشرق زمین طلوع می کند و بی هیچ گونه چشم داشتی، از گوهر وجودی خود می کاهد و پرتو های پرمهرش را، بر سر مردمان این کره خاکی فرو می ریزد.

می گویند انسان تا چیزی را از دست ندهد، ارزشش و احساسات درونی خود را درباره آن نمی فهمد؛ مگر اندکی از افراد آگاه. این گونه است که آفتاب طلوع می کند، ولی ما حتی سری بالا نمی بریم تا پاسخ صبح بخیر او را دهیم؛ اما او می تابد و می تابد و می تابد تا آنجا که پیمانه روزانه اش پر می شود و درمی یابد که به هنگامه غروب، قریب گشته است، می رود تا پشت کوهی، از دیدگانمان محو گردد.

آن هنگام که آفتاب قصد رفتن می کند؛ آدمی تازه از خواب غفلت بیدار می شود و در می یابد که عشقی نهان؛ به آن گوی آتشین در وجود خود داشته، بی آن که خود بداند. آن وقت است که انسان لحظات پایانی را غنیمت می شمارد و خود را در آغوش بانویی مهربان و زیبا، به نام ساحل می اندازد تا بتواند از پشت پرده اشک، نظاره گر رفتن معشوقه خود باشد. دریغا که زود دیر می شود.

اما همان طور که گفتم، برخی افراد از اسرار دل خود آگاه اند و حتی می دانند درد دل خورشید را که این است « من که امروز مهمان توام فردا چرا؟» وکار امروز را به فردا نمی افکنند، دل را به دریا می زنند و پیش از رخ نمایی معشوقه، در بالای کوهی بلند، بر سر راه او می نشینند، به مشرق چشم می دوزند و بعد از طلوع، پرتو های صبحگاهی آن شهاب ثاقب را،با هر نفس می بلعند. این گونه انسان ها در پایان روز و هنگام غروب بسیار شاد و مسرور اند؛ چرا که قدر آن روز را دانسته اند و احساسات خویش را پیش از پایان روزی که دیگر باز نخواهد گشت ابراز کرده اند.

داستان طلوع و غروب استعاره ای از زندگی ما انسان ها ست. تمام عمر خود را پی خوشبختی می دویم، بی آن که نیم نگاهی به آدم های اطراف خود داشته باشیم، بی آن که تشکری زبانی از برای حضورشان کنیم. این گونه است که ما هرگز عشق خود را به خورشید های زندگی مان ابراز نمی کنیم، تا آن هنگام که عزیزانمان در حال غروب از آسمان زندگی اند، آن گاه از خواب غفلت بیدار می شویم و با اشک و آه پایان عمر عزیزانمان را نظاره می کنیم. اما هستند افرادی که تا هنگامی که در پرده سیاه تنهایی محصور نشوند، قدر آفتاب های زندگیشان را در نمی یابند.
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12
انشاء سه

موضوع: دنیای ما انسان ها

دنیای ما انسان ها عجیب است،دنیایی متفاوت با انسان های رنگارنگ...

در دنیای این روزها،نداشته ها بیش از داشته ها،وشادی ها کمتر از غم هاست.

در این دنیا،انسان های مثبت کم و انسان های منفی زیاد شده اند،گویی تعداد بدی ها بیش از خوبی ها،و جواب خوبی،بدی کردن است.

در این دنیا گاه قدر داشته هایمان را می دانیم و گاه نمی دانیم،گاه تمام هستی مان را فدای نیستی،و گاه تمام مان را فدای ناتمام های عمرمان میکنیم.

ما انسان ها در این دنیا،گاهی بین ماندن ونماندن،وگاه بین بودن ونبودن گیر میکنیم.اما گاه بهتر است نباشیم،تا قدر بودن هایمان را بدانند.

آری! دنیا متفاوت است،دنیای بعضی‌ها قصر ودنیای بعضی‌ها زندان است.

گاه در این دنیا ، خالی از صدا میشویم،وگاه پراز حرف.گاهی با هم واز هم جدا،و گاه هم صدای بی صدا میشویم.

در این دنیا،گاه خالی از امید می شویم،و گاه پر از حسرت،گاه خالی از احساس و گاه پر از عشق.

گذشته ی بعضی از ما انسان ها در آینده مان می میرد،و آینده برخی از ما،در گذشته ی مان دفن می شود.
بعضی از ما انسان ها زنده زنده،مرده ایم،مرده ای که در این دنیا نفس می کشد.

در این دنیا گاهی آرامیم،اما گاهی آشوبی درونمان برپاست.

گاهی از نا آرام بودن،فریاد می زنیم ؛اما گاه سکوت می کنیم،تا آرامش اهالی این دنیا بهم نخورد...

آری!اینجا زمین است.

در این دنیا گاهی مهربانیم،و گاه سنگدل.گاه می خندیم و گاه گریه می کنیم،گاه به خاطر شادی ها و گاه به خاطر غم هایمان.

گاهی از درون می شکنیم،و گاه از بیرون ضربه می خوریم.

چه بسیار حق ها که در این دنیا پایمال شد،و چه بسیار ناحق ها که به مقصد رسید.

چه بسیار بار کج به منزل رسید،و چه بسیار بار راست،مقصد خود را گم کرد.

گاه نرسیدن بهتر از رسیدن است،بعضی از رسیدن ها تهشان بن بست است،و فقط خسته و افسرده ات می کنند.

گاهی پشت این شب یک روز خوب نهفته،و گاه پشت این نور ،ظلمت و تاریکی است.
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12

انشا با موضوع خشکسالی​

 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12
خشکسالی یکی از بلا های طبیعی است. وقوع یک دوره خشکسالی شدید هم به محصولات کشاورزی، فضای سبز و دام پروری خسارت وارد می کند و هم ممکن است باعث قحطی می شود.
آب یکی از مهمترین مواردی است که برای زندگی همه موجودات لازم است و زندگی موجودات زنده بدون آب ممکن نیست.
حدود 70درصداز سطح زمین را آب فرا گرفته است اما در بسیاری از کشورها ازجمله کشورمان ایران بحران آب وجود دارد. اگر آب هدر برود، اسراف شود و منابع آب کشور تأمین نشود ممکن است کشوری دچار خشکسالی شود.
در بعضی کشورها برای اینکه بتوانیم از وقوع خشکسالی جلوگیری کنند روش های مختلفی را پیشنهاد می کنند مثلا آشنا کردن مردم روش درست مصرف کردن، بالا بردن سطح فرهنگ مردم در زمینه صرفه جویی مزارع به صورت سنتی و قطره ای آبیاری کردن، ساختن سد های زیرزمینی، نظارت مؤسسات مربوطه به منابع و مصارف مردم و…کشورها با روش های مختلف می خواهند از وقوع خشکسالی جلوگیری کنند.
خشکسالی یکی از پدیده های طبیعی است؛ مردم نمی دانند که چه موقع ممکن است اتفاق بیفتد پس باید با تحقیق در مورد منابع مختلف، صرفه جویی، بهینه کردن روش های آبیاری، بالا بردن آگاهی مردم و…می توانند از وقوع این بلا ی طبیعی جلوگیری کنند.
 
موضوع نویسنده

Mahi.otred

سطح
5
 
ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
Apr
5,571
6,493
مدال‌ها
12
مقدمه
خشکسالی به عنوان بی سروصدا ترین بلایای طبیعی در مقابل سیلاب به عنوان یکی از پر صدا ترین بلایای قرارگرفته است. این درحالی است که خطر و خسارت های ناشی از خشکسالی به مراتب بیشتر از سایر بلایای طبیعی مانند: سیل، طوفان، آتش فشان و حتی زلزله است. ولی به دلیلی که مشاهده‌ تأثیر تخریبی خشکسالی نیاز به زمان به نسبت طولانی دارد، مطالعه و تحقیق و نحوه برخورد با آن کمتر مورد توجه قرارگرفته است.
درحالی که وقوع یک دوره خشکسالی شدید علاوه بر خسارت های آشکار به طور معمول به محصولات کشاورزی، فضای سبز و دامپروری وارد می آید و گاهی باعث قحطی می شود، خسارت های ناپیدای دیگری را نیز باعث می شود که در مواردی جبران ناپذیر از حوزه های پیدا و آشکار آن است.
برای در امان ماندن از زلزله، آتش فشان و سیلاب کافی است برای مدت کوتاهی از مرکز وقوع این بلاها فاصله گرفت، ولی در صورت وقوع خشکسالی ، کل یک جامعه در یک دوره زمانی طولانی خسارت خواهد دید و گریز از آن بدون برنامه ریزی میسر نخواهد بود.
خشکسالی حالتی طبیعی و مستمر از اقلیم است ، در حالی که بسیاری به اشتباه آن را واقعه ایی تصادفی می پندارند این پدیده به تقریب در تمامی مناطق اقلیمی رخ می دهد، ولی مشخصه آن از یک منطقه به منطقه ای دیگر به طور کامل تفاوت دارد.

خشکسالی جز بلایای طبیعی نا محسوس است .گرچه تعاریف متعددی برای این پدیده ارائه شده لیکن در کل حاصل کمبود بارش در طی یک دوره ممتد زمانی به طور معمول یک فصل یا بیشتر است این کمبود منجر به نقصان آب برای برخی فعالیت ها ، گروه ها و یا یک بخش زیست محیطی می شود . همچنین دمای بالا ، باد شدید و رطوبت نسبی پایین تر در بسیاری از نقاط جهان با این پدیده همراه شده و به طرز قابل ملاحظه ایی بر شدت آن می توانند بیفزایند.
خشکسالی های اخیر در هر گروه کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه، نتایج اقتصادی، تأثیرات زیست محیطی و دشواری های شخصی به بار آورده که جملگی باعث شده اند که آسیب پذیری تمامی جوامع به این پدیده زیان بخش طبیعی مدنظر قرار گیرد.
 
بالا پایین