جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

دلنوشته {انعکاس} اثر •نازنین هاشمی نسب کاربر انجمن رمان بوک•

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته دل نوشته های کاربران توسط Ciel با نام {انعکاس} اثر •نازنین هاشمی نسب کاربر انجمن رمان بوک• ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 239 بازدید, 6 پاسخ و 16 بار واکنش داشته است
نام دسته دل نوشته های کاربران
نام موضوع {انعکاس} اثر •نازنین هاشمی نسب کاربر انجمن رمان بوک•
نویسنده موضوع Ciel
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Ciel
موضوع نویسنده

Ciel

سطح
1
 
ناظر تایید
ناظر تایید
شاعر انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
519
9,359
مدال‌ها
3
«بسم‌تعالی»

نام دلنوشته: انعکاس
ژانر: تراژدی
نام نویسنده: نازنین هاشمی نسب.
عضو دفتر نظارت ادبی یکم


«دیپاچه»

رمیدن در باتلاق تعب‌ها، خوش‌تر از گریستن میان آغوش توست. این مرارت‌ها روزی پایان می‌یابند اما، گریستنم میان آغوشِ رنجورت تا ابد پابرجاست.
این‌ مشقت‌ها صبر می‌خواهند ولی گم شدن در آغوشی که نیست؛ صبر نمی‌شناسد، شکیبایی نمی‌خواهد.
من از رویایی که در میانش آواره مانده‌ام، بی‌تابم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Negin jamali

سطح
0
 
مدیر تالار ادبیات
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ادبیات
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
ناظر تایید
فعال انجمن
Feb
3,091
2,373
مدال‌ها
2
1683008322482 (1).png
عرض ادب و احترام خدمت دلنویس عزیز و ضمن تشکر بابت انتخاب "رمان بوک" برای انتشار آثار ارزشمندتان.

حتما پیش از آغاز نوشتن، تاپیک زیر را مطالعه کنید تا دچار مشکل نشوید:
[قوانین تایپ دلنوشته کاربران]

پس از بیست پست، در تاپیک زیر درخواست نقد شورا دهید:
[تاپیک جامع درخواست نقد دلنوشته]

بعد از ایجاد تاپیک نقدر شورا برای دلنوشته‌تان، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست تگ بدهید:
[درخواست تگ دلنوشته | انجمن رمان‌بوک]

پس از گذاشتن بیست پست از دلنوشته، می‌توانید در تاپیک زیر برای آن درخواست جلد دهید:
[تاپیک جامع درخواست جلد دلنوشته و اشعار]

و انشاءالله پس از به پایان رسیدن دلنوشته‌تان، در تاپیک زیر اعلام کنید:
[اعلام پایان - دلنوشته کاربران]

دلنویسان عزیز، هرگونه سوالی دارید؛ می‌توانی
در اینجا مطرح کنید:
[سوالات و مشکلات دلنویسان]

با آرزوی موفقیت برای شما،
[تیم مدیریت تالار ادبیات]
 
موضوع نویسنده

Ciel

سطح
1
 
ناظر تایید
ناظر تایید
شاعر انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
519
9,359
مدال‌ها
3
شکوفه‌ای به‌سان قلب من، دچارِ سوز سرمای اسفندماه شد. در هیاهوی شاخه‌های خشکیده‌، میان طغیان آسمانِ موّحش، پژمرده و زیر گام‌های عابران افتاد.
جز طراوت و شادمانی هیچ نمی‌خواست ولی درد و تباهی، تقدیرش شد.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

Ciel

سطح
1
 
ناظر تایید
ناظر تایید
شاعر انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
519
9,359
مدال‌ها
3

غروب بی‌رمق آسمانم دیگر بی‌طلوع ماند. میان لاژوردهای آفاقم، تو هور رخشانم بودی. آن‌گاه که از دیدگانم رفتی، آن‌گاه که از بامِ بلند آسمانم افتادی، آغوشم برای طلوع دوباره‌ات آماده بود اما سفر خورشید این‌بار برایم، بی‌برگشت بود.
 
موضوع نویسنده

Ciel

سطح
1
 
ناظر تایید
ناظر تایید
شاعر انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
519
9,359
مدال‌ها
3

سقوط از رویای بی‌ریای جانم، ز نبودت امکان‌پذیر است. دستان تو، مرا به طاقِ مهتاب رساند ولی اکنون، نه تو هستی و نه من.
به آسمان سیه‌رنگ شب بنگر، دگر قمر تابناکی هم در آسمان‌ها نیست.
شاید دگر، هیچ وصله‌ای میان دستانمان باقی نیست!
 
موضوع نویسنده

Ciel

سطح
1
 
ناظر تایید
ناظر تایید
شاعر انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
519
9,359
مدال‌ها
3

مسکوت، به تارتار مژگانِ سیه‌رنگِ دیدگانت دل بستم. بی‌رمق به لحظه‌لحظه‌ی بی‌شمارِ بی‌همتای گیسوانت، چشم بستم. بی‌گمان بودم ولی، پنداشتم همانند نیلوفری افتاده به‌پای مرداب، برای قطره‌ای آب در روزگارت بودم. شاید روزی زیبارو بودم اما ظلمات زیستنم، مردابِ هولناک افسانه‌ها، گلبرگ‌هایم را مخروب کرد.
 
موضوع نویسنده

Ciel

سطح
1
 
ناظر تایید
ناظر تایید
شاعر انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
519
9,359
مدال‌ها
3

کورابِ وهم‌انگیز کویر دل، چشمی را حیران گشته و دلی را بی‌تاب.
در سرتاسر این رودِ خیال، من آن ماهی‌ نگون‌بختم که در این سرابِ سوزان غرق شده‌ام.
 گرچه سخت می‌گذرد اما، آخرش من به آن برکه‌ی روشن نیلی‌رنگ میرسم.
 
بالا پایین