جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

آموزشی انواع سبک شعری

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته کارگاه شعر توسط - گیتی - با نام انواع سبک شعری ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,067 بازدید, 21 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته کارگاه شعر
نام موضوع انواع سبک شعری
نویسنده موضوع - گیتی -
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط NIRI

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,389
47,031
مدال‌ها
23

مکتب وقوع






مکتب وقوع به سبکی از شعر فارسی گفته می‌شود که از اواخر قرن نهم تا اوایل قرن یازدهم هجری رواج داشت و در دورهً زمانی بین سبک عراقی دورهٔ تیموری و سبک هندی پدیدار شد. ویژگی «اشعارِ وقوعی»، سادگی، پرهیز از صنایع بدیعی و اغراق‌های شاعرانه، کاربرد اصطلاحات و زبان عامیانه و بیان صریح و بی‌پیرایهٔ وقایعی است که بین عاشق و معشوق می‌گذرد. محتشم کاشانی، وحشی بافقی، لسانی شیرازی، اهلی شیرازی، فغانی شیرازی، اشرف جهان قزوینی، هلالی جغتایی و لحاف‌دوز همدانی از معروف‌ترین سخنوران این مکتب به‌شمار می‌روند.
شعر وقوع عمدتاً به اشعار عاشقانه اختصاص دارد و معشوق نیز در آن مذکر است. پرویز ناتل خانلری در این مورد می‌نویسد: «در مکتب وقوع معشوق مرد است، زیرا اصل بر حقیقت‌گویی است و ازاین‌رو سخن‌گفتن از زن خطرناک است». اما سیروس شمیسا معتقد است: «قبل از مکتب وقوع هم سخن‌گفتن از معشوقِ زن چندان مرسوم نبوده‌است»، و ازآن‌جاکه در آن دوران «نَقل مجالسِ عشاق و رندان، ماجراهایی که بین آنان و معشوق مذکر گذشته‌بود» و در این مکتب نیز اصل بر حقیقت‌گویی و بیان صادقانهٔ وقایع و حالات عاشق و معشوق است.
از لحاظ زبانی سبک وقوع اساس را بر ساده گویی و پرهیز از پیچیدگی های زبانی گذاشت و تاثیر آن بر غزل معاصر بویژه در غزل گفتار که توسط آرش آذرپیک در دهه هفتاد معرفی شد انکارناپذیر است اگرچه شاعرانی همانند محمدعلی بهمنی ، هومن ذکایی ، منوچهر نیستانی و... نیز تحت تاثیر این دبستان ادبی بوده اند.
شاخه‌ای از مکتب وقوع به اشعار واسوخت اختصاص می‌یابد. واسوخت در لهجهٔ فارسی هندوستان به‌معنی اعراض و دوری‌گزینی بود و به شعری گفته می‌شود که شاعر به‌جای نازکشی و ستایش معشوق، تهدید به رهایی می‌کند. این شیوهٔ بیان به‌ویژه در اشعار وحشی بافقی دیده می‌شود.
 

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,389
47,031
مدال‌ها
23

نمونه‌ها


دوستان شرح پریشانی من گوش کنیدداستان غم پنهانی من گوش کنید
قصهٔ بی‌سروسامانی من گوش کنیدگفت‌وگوی من و حیرانی من گوش کنید
(ترکیب‌بند شرح پریشانی از وحشی بافقی)

خاست غوغایی و زیبا پسری آمد و رفتشهر برهم زده تاراج‌گری آمد و رفت
تیغ بر کف عرق از چهره فشان خلق‌کُشانشعلهٔ آتش رخشان شرری آمد و رفت
(محتشم کاشانی)

  • ۱. سوی باغ آهنگ دارد یار فارغ‌بال من / خشمگین می‌بیندم یعنی میا دنبال من (شهیدی، دیوان، ش ۷۷۰: ۲۷)
  • ۲. خوش آن شبی که در آغوش گیرمش تا روز / به زیر پهلوی او دست من به خواب رود (شهیدی، خلاصه، چشمه، ۵۵۳)
  • ۳. چو نتوانم که گویم پیش او عیب رقیبان را / نویسم روز طوماری و شب در کویش اندازم (شرف‌جهان، ۱۳۵ و غزلان الهند، ۱۵۱)
  • ۴. دیوانه‌وش روم ز درت خلق را بَرَم / از راه دیگر آیم و تنهات بنگرم (شرف جهان، ۱۳۴؛ غزلان الهند، ۱۵۱)
  • ۵. می‌کرد شب شرف ز تو در کنج غم گله / شرمنده‌ام که در پس دیوار بوده‌ای (شرف‌جهان، ۱۶۲؛ مکتب، ۲۶۴)
  • ۶. به خانه‌اش روم و این کنم بهانهٔ خویش / که مسـ*ـت بودم و کردم خیال خانهٔ خویش (حسابی، مجمع الخواص، ۱۶۱)
  • ۷. ای پاسبان این خانه را راه دگر پی برده‌ام / این‌جا چو نگشودی درم رفتم که آنجا در زنم (صرفی، خلاصه، قم و ساوه: ۲۳۶)
  • ۸. دست رقیب داشت به دست آن نگار مسـ*ـت / خندان زمن گذشت و مرا گریه داد دست (امیر نورالله، تحفه، ۶۵)
  • ۹. کرده کاکل را پریشان عزم میدان می‌کنی / باز از سر، خاطر ما را پریشان می‌کنی (بوداق بیگ، تحفه، ۳۵۲)
  • ۱۰. راهم درون باغ تو دربان نمی‌دهد / گلگشت را بهانه کن و پیش در بیا (قاضی مسیح الدین، آتشکده، ۱۱۴۷)
  • ۱۱. به دربان دی نگه می‌کرد و می‌دید از غضب سویم / مرادش این که این دیوانه را بیرون کن از کویم (محتشم، ۱۲۵۸)
  • ۱۲. چند گویی که میا و مرو از کوچهٔ ما / می‌روم، راه من است این، به تو کاری دارم؟ (شجاع کاشانی، مکتب، ۲۲۸)
  • ۱۳. چو برخیزد زخواب ناز و بیند سوی خود رویم / بهانه چشم مالیدن کند تا ننگرد سویم (ضمیری، مجمع الخواص، ۱۳۶)
  • ۱۴. شبی که وعده نمایی و دیرتر آیی / زمان زمان به درآیم بر آستانهٔ خویش (جذبی، نفایس المآثر)
  • ۱۵. خانه چون خالی شود گویم که دست من بگیر / دست می‌گیرد ولی از خانه بیرون می‌کند (لسانی، ۱۷۹)
  • ۱۶. در سخن بود به غیری چو به راهش دیدم / شد خجل گفت که احوال تو می‌پرسیدم (ولی دشت بیاضی، مخزن الغرایب، ۵۳۲)
  • ۱۷. جست‌وجوی دگری داشت چو پرسیدم از او / منفعل گشت و به من گفت تو را می‌جویم (سالک اصفهانی، همان، گ ۴۲۱ ر)
  • ۱۸. چو همرهی من آن سرو خوش‌خرام کند / ز بیم طعنه به هر ک.س رسد سلام کند (میلی، ۸۲)
  • ۱۹. رفتم به مسجد از پی نظارهٔ رخش / دستی به رو گرفت و دعا را بهانه ساخت (میلی، ۵۷)
  • ۲۰. وقت نماز پهلوی او جا گرفته‌ایم / باشد گه سلام، نگاهی به ما کند (مقبول قمی، مکتب، ۷۶۶)
  • ۲۱. به پیش او چو نشینم رود به فکر فرو / که از برم به کدامین بهانه برخیزد (داعی اصفهانی، خلاصه، ۱۰۱۳ق: مجلس، گ ۳۹۴ ر)
  • ۲۲. گویی به دیگران سخن اما چو من رسم / تا نشنوم حدیث تو خاموش می‌کنی (هلالی، ۱۹۶)
  • ۲۳. مبادا مسـ*ـت من در خانهٔ بیگانه‌ای افتی / همان در خانهٔ من به، اگر در خانه‌ای افتی (رفیعی کاشانی، همان، ۱۸۷)
 

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,389
47,031
مدال‌ها
23

بازگشت ادبی




از اوایل سدۀ دوازدهم هجری تحولی در شعر فارسی پدید آمد و گروهی از گویندگان به سبک هندی که به تدریج به ابتذال کشیده شده بود، پشت پا زدند و به پیروی از سبک شعرای قدیم از قبیل فرخی سیستانی، منوچهری دامغانی، انوری ابیوردی، خاقانی و سعدی پرداختند.
شیوهٔ شاعری این استادان را <سبک اصفهانی> یا «بازگشت به سبک قدیم» نامیده‌اند.
در ادبیات، بازگشت به سبک قدیم به‌عنوان یک دوره محسوب می‌شود نه یک سبک خاص. چنانکه در کتاب سبک‌شناسی استاد ملک‌الشعرای بهار (سه جلدی)، انواع سبک‌های شعر فارسی، از ابتدای سدۀ سوم و حضور رودکی تا سدۀ حاضر، به چهار دسته تقسیم شده‌اند.
۱- سبک خراسانی (سامانی): از ابتدای سدۀ سوم تا اواخر سدۀ ششم.
۲- سبک عراقی: از اواخر سدۀ ششم تا اواسط سدۀ نهم. این سبک با سنایی آغاز و با عبدالرحمن جامی پایان می‌پذیرد.
۳- سبک هندی (سبک صائب): از اواخر سدۀ نهم تا اواخر سدۀ دوازدهم. از آنجا که صائب تبریزی طلایه‌دار این نوع سبک است، به نام وی هم مشهور است.
سبک اصفهانی (بازگشت): از اواخر سدۀ دوازدهم و اوایل سدۀ سیزدهم شروع می‌شود و تا اواسط سدۀ چهاردهم ادامه می‌یابد. صبای کاشانی، نشاط اصفهانی و آذر بیگدلی از بنیانگذاران دورۀ بازگشت ادبی هستند. اشعار شاعران این دوره، در بحری یکنواخت سروده شده و وزن روان و آرام آن، باب میل عامۀ مردم است. طبیب اصفهانی از محبوب‌ترین شاعران این دوره‌است. ابیاتی از شعر طبیب اصفهانی:
غمش در نهان‌خانهٔ دل نشیندبه نازی که لیلی به محمل نشیند
به دنبال محمل چنان زار گریمکه از گریه‌ام ناقه در گل نشیند
خلد گر به پا خاری، آسان برآرمچه سازم به خاری كه در دل نشيند؟
پی ناقه‌اش رفتم آهسته، ترسمغباری به دامان محمل نشيند
مرنجان دلم را که این مرغ وحشیز بامی که برخاست مشکل نشیند
عجب نيست خندد اگر گل به سرویكه در اين چمن پای در گل نشيند
به‌نازم به بزم محبّت که آنجاگدایی به شاه مقابل نشیند
طبيب، از طلب در دو گيتی مياساكسی چون ميان دو منزل، نشيند؟
(طبیب اصفهانی)
۴- سبک معاصر (نیمایی - نو): از اوایل سدۀ چهاردهم و با انتشار شعر «افسانه» شروع شده و تا عصر حاضر ادامه دارد. بنیانگذار آخرین سبک شعر فارسی، علی اسفندیاری مشهور به نیما یوشیج است. وی در یک انجمن ادبی ماهانه در حضور استادان بزرگ آن زمان، نخستین شعر نوی خود را که با بهره‌گیری از الزام وجود قافیه در شعر و نبود وزن یکسان در هر مصراع و هم چنین رعایت نکردن حدود مصراع‌ها (مصراع‌های شعر او گاه کوتاه و گاه بلند بود) سروده بود، قرائت کرد و با مخالفت‌های شدید آن‌ها مواجه شد. نام نخستین شعر نوی نیما ققنوس بود.
 

NIRI

سطح
7
 
خانمِ نیری.
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
6,011
26,581
مدال‌ها
12

سبک شعری مختلف:

 

NIRI

سطح
7
 
خانمِ نیری.
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
6,011
26,581
مدال‌ها
12

سبک های شعر فارسی

سبک های ادبی شعر پارسی: سبک های شعر فارسی از نظر دوره، به سبک خراسانی، سبک عراقی، سبک هندی، دورۀ بازگشت و سبک شعرنو تقسیم می شود. سبک های دیگری مانند سبک آذربایجانی و سبک وقوع، نیز بینابین آنها وجود دارد که در اینجا به معرفی هر یک از آنها می پردازیم.

تعریف سبک​

سبک در لغت به معنی روش و شیوه است و در اصطلاح ادبی، روش خاصی است که شاعر یا نویسنده برای بیان اندیشه ها و مفاهیم خود انتخاب می کند. در واقع، سبک جهت دهنده و تنظیم کنندۀ وحدت بافت و ساختار یک اثر ادبی است.

انواع سبک شناسی در ادبیات

در یک تقسیم بندی کلی، دو گونه سبک ادبی وجود دارد؛ سبک دوره و سبک شخصی نویسنده یا هنرمند. سبک شخصی، روش خاص بیان نویسنده یا شاعر در آفرینش آثار خویش است. سبک دوره، سبکی است که آثار گروهی از شاعران و نویسندگان در یک دورۀ خاص دارند و آثار آنان دارای ویژگیها و خصوصیات مشترکی در طول آن دوره است که آثار آنها را از دوره های دیگر متمایز و جدا می کند.

***
 

NIRI

سطح
7
 
خانمِ نیری.
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
6,011
26,581
مدال‌ها
12

– سبک خراسانی:

سبک شعر پارسی دری را از آغاز نیمۀ دومِ قرن سوم تا پایان قرن پنجم، سبک خراسانی می نامند. از آنجا که نخستین آثار نظم و نثر زبان جدید پارسی بعد از اسلام در ناحیۀ خراسان بزرگ پیدا شد، به سبک این آثار، خراسانی گفته اند. خراسان بزرگ شامل خراسان کنونی، افغانستان، تاجیکستان کنونی، سرزمین های ماوراءالنهر و ترکستان هم بود.

سبک خراسانی از نظر تاریخی، سلسله های طاهری، صفاری، سامانی و غزنوی را در بر می گیرد. بنای شعر پارسی در دوران رواج سبک خراسانی، از همان عهد سامانیان به گونه ای گذاشته شد که سنت های باستانی فرهنگ ایران نیز، تا آنجا که با روح تعلیم اسلام منافات نداشت، فرصت ظهور و دوام می یافت.
 

NIRI

سطح
7
 
خانمِ نیری.
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
6,011
26,581
مدال‌ها
12

– سبک آذربایجانی:

سبک آذربایجانی(اَرانی) سبک شاعران حوزۀ شمال غربی ایران، یعنی منطقۀ اَران و آذربایجان است. رئیس این حوزۀ ادبی، ابوالعلای گنجوی بود. شاعران معروف آن، مجیرالدین بیلقانی (۵۷۷)، فلکی شروانی (۵۸۷)، خاقانی شروانی (۵۹۵) و نظامی گنجوی (۵۹۹) هستند. مختصات فکری آنان از نظر بنیان زبان، همان زبان خراسانی است. شعر آذربایجانی از نظر تحول فکر و مختصات ادبی شعر، در اوج روند تکامل شعری قرن ششم قرار دارد.

مکتب آذربایجانی در قرن ششم پدید آمد و در همین قرن هم از میان رفت و هرچند که عدۀ زیادی، از قصاید خاقانی و مثنوی های نظامی تقلید کردند، اما هیچکدام نتوانستند که در این سبک تشخصی یابند.

برخی از ویژگی های شعر قرن ششم(سبک بینابین خراسانی و عراقی) عبارتند از:

۱- فراوانی واژگان و اصطلاحات عربی.

۲- فقدان برخی از واژگان کهن سبک خراسانی.

۳- کاسته شدن روشنی و سادگی زبان و حرکت به سوی دشواری.

۴- کاربرد لغات ترکی.

۵- اشاره به جزییات علوم مختلف؛ مانند: نجوم و طب و تفسیر و فقه.

۶- اشاره به آیات قرآن و حدیث و ضرب المثلها.

۷- اشاره به مسائل کلامی و فلسفی.

۸- اشاره به تلمیحات مسیحی در سبک آذربایجانی.

۹- مفاخره و به علم خود نازیدن.

۱۰- تعصب در دین.

۱۱- انتقادات اجتماعی.

۱۲- دشوار بودن شعر و محتاج بودن آن به شرح.
 

NIRI

سطح
7
 
خانمِ نیری.
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
6,011
26,581
مدال‌ها
12

سبک عراقی:

سبک عراقی از نظر تاریخی، دورۀ مغولان، ایلخانان و تیموری را در بر می گیرد و از قرن هفتم تا اواخر قرن نهم ادامه دارد و دلیل نامگذاری آن هم، این است که بعد از مغول، کانونهای فرهنگی از خراسان به عراق منتقل شد و شاعران و نویسندگان بزرگ آن بیشتر از شهرهای عراق عجم(شهرهای ری، اصفهان، همدان و…) هستند.

دو ویژگی مهم شعر مکتب عراقی، یکی نفوذ و گسترش عرفان و دیگری پیدایش و رواج غزل است.

از مهمترین تفاوتهای سبک عراقی با خراسانی در این است که شاعران از طبیعت زنده و واقعی فاصله می گیرند و به سوی مسائل عقلی و ذهنی میروند و برخلاف سبک، ادبیات این دوره درون گرا، عشق گرا، محزون و غیررئالیستی است.
 

NIRI

سطح
7
 
خانمِ نیری.
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
6,011
26,581
مدال‌ها
12

سبک وقوع:

سبک وقوع در ربع اول قرن دهم شکل گرفت و در نیمۀ دوم همان قرن به اوج رسید و تا ربع اول قرن یازدهم ادامه یافت. شاعران این دوره تشخیص داده بودند که شعر سبک عراقی از واقعیت دور شده و کاملاً جنبۀ ذهنی و تخیلی یافته و در زیر بار سنن ادبی، در حال فناست؛ پس باید به سوی حقیقت گویی و واقعیت(وقوع گویی) بازگشت.

چون غزل قرنها قالب مسلط شعری بود که قهرمان آن عاشق و معشوق بودند، آنان بر آن شدند که معشوق و رابطه های عاشقانه باید جنبۀ حقیقی یابد. پس اساس شعر مکتب وقوع این است که وقایع بین عاشق و معشوق، مبتنی بر واقعیت باشد.

شعر قرن دهم، حد واسط سبک عراقی و هندی است که در اوایل قرن یازدهم پدید آمد. در قرن دهم حکومت در دست بازماندگان تیمور بود، اما در هر گوشه سلطانی عَلَمی برافراشته و اوضاع به طور کلی آشفته بود و معیارهای فرهنگی در حال پَسرفت بود. شاعران این دوره بیشتر به غزل می پرداختند.

در این دوره دو جریان شعری وجود داشت؛ یکی شعر لطیف و روان بابافغانی (وفات ۹۲۵) بود که به صورت طبیعی، شعر حافظ را به لحاظ دقت معانی و ظرافت خیالپردازی به سوی سبک هندی می کشاند و دیگری «مکتب وقوع» است که نخست حاصل چاره اندیشی شاعران برای تغییر سبک و رهایی از تقلید بود که راه به جایی نبرد و دوم اینکه بازتاب طبیعی محیط اجتماعی قرن دهم بود.

لسانی شیرازی را واضع مکتب وقوع می دانند و شاعران معروف آن عبارتند از: لسانی شیرازی، میرزا شرف جهان قزوینی، وحشی بافقی و محتشم کاشانی.

مکتب وقوع از آغاز دچار تکرار و ابتذال شد و شیوه ای فرعی در آن پیدا شد که آن را «واسوخت» می گفتند. در شعر واسوخت، برخلاف سنت غزل، عاشق از معشوق روی می تابد و ناز او را نمی خرد. معروفترین شاعر واسوخت، وحشی بافقی است.
 

NIRI

سطح
7
 
خانمِ نیری.
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
6,011
26,581
مدال‌ها
12

سبک هندی:

انقلاب اجتماعی دیگری که باعث تغییر سبک شد، حکومت سلسلۀ صفوی بود که جهان بینی شیعی داشتند. تغییر مذهب و رواج شیعه از عوامل مهم در تغییر تفکر و بیان، یعنی تغییر سبک بود. حکومت صفوی ایدئولوژی مذهبی شیعه را ترویج می کرد و به شعر مدحی و درباری توجه نداشت. علاوه بر این، به شعر عاشقانه هم بها نمی داد. از این رو، شاعران به دنبال قصیده و شعر مدحی نرفتند و بیشتر به امور جزئی و پند و اندرز و توصیف و بیان امور طبیعی و بازسازی اندرزها و تمثیل های کهن در زبان جدید پرداختند.

نداشتن درآمد از شعر مدحی باعث شد که شاعران به دربارهای هند روی آورند، زیرا آنجا هنوز بازار قصیده و مدح رواج داشت و شاهان گورکانی هند، همه به پارسی سخن می گفتند. سبک هندی از اوایل قرن یازدهم تا اواسط قرن دوازدهم به مدت ۱۵۰ سال در ادبیات پارسی رواج داشت. در ایران، نامگذاری سبک ها براساس منطقه (خراسانی، عراقی) و محل تجمع شاعران بود. نام سبک هندی هم به این دلیل است که هند محل تجمع شاعران این سبک بوده است.

قالب رایج این دوره غزل است و شاعران سبک هندی دو گونه اند: یکی مانند صائب تبریزی و کلیم کاشانی و حزین لاهیجی، یعنی بزرگان سبک هندی که ابیات آنان قابل فهم است و شعرشان وحدت موضوع و زبان روان و درستی دارد. این شاعران ادامه دهندۀ سنت غزل بعد از حافظ و بابافغانی هستند. دوم، شاعرانی که به آنان خیالبند و رهروان طرز خیال م یگویند که سبک هندی را به سوی افول بردند و بنای شعر آنان بر تکبیت است و وحدت موضوعی ندارند و فهم رابطۀ دو مصراع آنان دشوار است. مانند: اسیر شهرستانی، قدسی، شوکت بخاری، ناصرعلی سرهندی و بیدل دهلوی.

از ویژگی های سبک هندی، روی آوردن اقشار مختلف مردم به شعر بود که باعث شد زبان کوچه و بازار به شعر راه یابد و وسعت دایرۀ واژگان شعر گسترش یافت و بسیاری از لغات ادبی کهن از شعر بیرون رفت.

زبان سبک هندی را باید زبانی واقع گرا دانست، زیرا زبان حقیقی مردم آن دوره بوده است. شعر سبک هندی، شعری معنی گراست و شاعران به معنی بیشتر توجه دارند، تا به زبان و شاعران بیشتر به مضمون یابی و ارائۀ معنی برجسته پرداختند. شعر این دوره در یک نگاه کلی، شعر تعلیمی است و پند و اندرز می دهد و ترهیب و ترغیب اخلاقی می کند.
 
بالا پایین