- Sep
- 659
- 1,150
- مدالها
- 2
بخش سوم: شکلگیری تمدن اسلامی و نقش ایرانیان
با فتح هلال حاصل خیز و ایران و مصر، نه فقط مناطق وسیع جغرافیایی، بلکه قدیمیترین مراکز تمدن نیز به قلمرو عربی اضافه شد، بنابراین فرزندان صحرا، تمدن های قدیم و همه رسوم دیرین آن را که از روزگار یونانیان، رومیان، ایرانیان، مصریان، بابلیان و آشوریان به جا بود، به ارث بردند. اعراب اصیل در هنر و معماری، فلسفه، طب، علوم، ادبیات و سیاست چیزی نداشتند که به دیگران بیاموزند، اما همه چیز برای آموختن در دسترس ایشان بود.
در مدتی بیش از یک قرن که حکومت، سیاست و سیادت در دست عرب بود، نه تنها توجه و اقبال اساسی به این صورت نگرفت، بلکه عرب اشتغال به علم را وظیفه موالی و شغل بندگان می دانست و از آن کار ننگ داشت و به همین سبب تا آن روز که جز نژاد عرب حکومت نمی کرد، اثری از روشنی علم در عالم اسلام مشهود نبود و پس از آن که با غلبه عنصر ایرانی و برانداختن حکومت اموی و تشکیل دولت عباسی، نفوذ ملل غیر عرب در دستگاه خلفا شروع شد؛ توجه به علوم نیز آغاز شد. ابن خلدون مینویسد:[۱۷] از امور غریب یکی این است که حاملان علم در اسلام غالباً از عجم بودند. خواه در علوم شرعی و خواه در علوم عقلی. اگر کسانی از آنان هم یافت شوند که از حیث نژاد عرب اند از لحاظ زبان و مهد تربیت و مشایخ و استادان عجمی هستند با این که ملت (دین) و صاحب شریعت عربی است.
با فتح هلال حاصل خیز و ایران و مصر، نه فقط مناطق وسیع جغرافیایی، بلکه قدیمیترین مراکز تمدن نیز به قلمرو عربی اضافه شد، بنابراین فرزندان صحرا، تمدن های قدیم و همه رسوم دیرین آن را که از روزگار یونانیان، رومیان، ایرانیان، مصریان، بابلیان و آشوریان به جا بود، به ارث بردند. اعراب اصیل در هنر و معماری، فلسفه، طب، علوم، ادبیات و سیاست چیزی نداشتند که به دیگران بیاموزند، اما همه چیز برای آموختن در دسترس ایشان بود.
در مدتی بیش از یک قرن که حکومت، سیاست و سیادت در دست عرب بود، نه تنها توجه و اقبال اساسی به این صورت نگرفت، بلکه عرب اشتغال به علم را وظیفه موالی و شغل بندگان می دانست و از آن کار ننگ داشت و به همین سبب تا آن روز که جز نژاد عرب حکومت نمی کرد، اثری از روشنی علم در عالم اسلام مشهود نبود و پس از آن که با غلبه عنصر ایرانی و برانداختن حکومت اموی و تشکیل دولت عباسی، نفوذ ملل غیر عرب در دستگاه خلفا شروع شد؛ توجه به علوم نیز آغاز شد. ابن خلدون مینویسد:[۱۷] از امور غریب یکی این است که حاملان علم در اسلام غالباً از عجم بودند. خواه در علوم شرعی و خواه در علوم عقلی. اگر کسانی از آنان هم یافت شوند که از حیث نژاد عرب اند از لحاظ زبان و مهد تربیت و مشایخ و استادان عجمی هستند با این که ملت (دین) و صاحب شریعت عربی است.