Puyannnn
سطح
4
مهمان
- Sep
- 13,533
- 22,017
- مدالها
- 3
برشت معتقد بود که هدف درام این است که " به ما بیاموزد چگونه زنده بمانیم ." و تماشاگر به جای احساس کردن میبایست به اندیشیدن وادار شود. برشت به عنوان نمایشنامه نویس و کارگردان گروه برلینر آنسامبل، بر خلاف نظر کنستانتین استانیسلاوسکی که معتقد بود بازیگر باید از لحاظ عاطفی با نقش یکی شود از بازیگرانش میخواست که تنها اندیشهٔ یک شخصیت را ارائه دهند و برای رسیدن به این منظور برشت اصرار داشت که بازیگرانش ضمن تمرین، همیشه عبارت " آن مرد گفت " یا " آن زن گفت " را در اول گفتگوهایشان بیاورند. این همان مقوله ای است که بعدها مارتین اسلین آن را " بازیگری مابین علائم نقل قول " نامید. تکنیک برشت به عنوان نویسنده یا کارگردان " اصلاح طلبانه " بود. و نمایشنامههایی که خود، آنها را تجربه یا تلاش مینامید، مثل همهٔ تئاترهای تجربی، مدام در مسیر توضیح دوباره، اصلاح و پیشرفت بود. برشت هم مانند وسولد مایرهولد در پی شکلی از تئاتر بود که در آن تماشاگران فراموش نکنند که در تالار نمایش هستند و یک بازسازی از گذشته را تماشا میکنند. هدف برشت آن بود که تماشاگر را ناپیوسته یا (معادل کلمه آلمانی verfremdung) بیگانه سازد و بین تماشاگر و نمایش فاصله بیفکند. برشت عقیده داشت با این " بیگانگی " یا " ناپیوستگی " تماشاگر میتواند دربارهٔ کنش دراماتیک روی صحنه بیندیشد و نتیجهگیری خود را بکند و عضو مفیدی برای جامعه شود