جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مطلوب {بادکنک آبی} اثر •elahe.shab کاربر انجمن رمان بوک•

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته دل نوشته های کاربران توسط elahe.shab با نام {بادکنک آبی} اثر •elahe.shab کاربر انجمن رمان بوک• ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,333 بازدید, 31 پاسخ و 9 بار واکنش داشته است
نام دسته دل نوشته های کاربران
نام موضوع {بادکنک آبی} اثر •elahe.shab کاربر انجمن رمان بوک•
نویسنده موضوع elahe.shab
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط DLNZ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

elahe.shab

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Nov
82
203
مدال‌ها
2
گریه میکرد، فکر می‌کرد که با گریه دردش تسکین میابد.
دریغ از آنکه، اشک هم نمک دارد.
پایین که بیاید زخم را بیشتر میسوزاند.
 
موضوع نویسنده

elahe.shab

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Nov
82
203
مدال‌ها
2
چشم میبندم، و قطره اشکی که مجوز عبور از مرز چشم‌هایم، به دنیای گونه‌هایم را داشت روان میشود.
ومقصدش بالشی ست، که خیلی وقت است جای شانه‌های تو را گرفته است.
 
موضوع نویسنده

elahe.shab

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Nov
82
203
مدال‌ها
2
گم شده، در لابه‌لای دل‌مشغولی‌هایت.

گم شده، در گلافگی‌های هر روزت.

گم شده، در سردرگمی‌های بیشماری.

گم شده، در هزار و یک دلیل بی‌بهانه.

گم شده، در دروغ‌های بی‌شمار روزانت.

گم شده، در میان قلبی که خیلی وقت است گم کرده‌ای
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

elahe.shab

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Nov
82
203
مدال‌ها
2
دل بستن که راحت است.
دل کندن است، که سخت است.
آن زمان که، عشقش چون پی و خون در تمام بدنت جریان دارد.
آن موقعه است، که میفهمی، برای دل بستن باید دلت را به دلش گره بزنی.
آخر مادربزرگم میگفت...
قالی دستباف، مرگ ندارد.
 
موضوع نویسنده

elahe.shab

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Nov
82
203
مدال‌ها
2
بچه که بودم، چشمانم همیشه دنبال آن بادکنک آبی رنگی بود، که در میان بساط آن خرده فروشی بود؛ که همیشه گوشه خیابان، درست روبه‌روی مدرسه ام بساط می‌کرد.
از شیر مرغ تا جان آدمی در بساطش داشت...
 
موضوع نویسنده

elahe.shab

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Nov
82
203
مدال‌ها
2
...
آن بادکنک آبی رنگی که در لابه‌لای اسباب اثاثیه‌اش بود.
پر از گرد‌غبار بود.
مدرسه که تعطیل می‌شد بچه‌ها می‌ریختن سرش؛ او هم نامردی نمی‌کرد هرچه اسباب‌بازی عتیقه اش بود، را می‌انداخت به بچه‌ها.
فردایش که می‌شد،همیشه مادری درحالی که دست بچه‌اش را کشان کشان می‌کشید می‌برد پیش بساطش، پولش را به‌زور میگرفت، گاهی هم نمی‌گرفت.
 
موضوع نویسنده

elahe.shab

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Nov
82
203
مدال‌ها
2
اما من در سکوت فقط خیره می‌شدم به آن بادکنک آبی رنگی که، هیچکس انتخابش نمی‌کرد.
اصلا آن‌را نمی‌دیدند، که بخواهند انتخاب کنند.
اما دل بی‌قرارم، نمیفهمید.
هربار که زنگ آخر خورده می‌شد.
انگار در دلم زلزله می‌شد.
نکند نگاه کسی بیافتد به آن بادکنک آبی رنگ، بخرد.
 
موضوع نویسنده

elahe.shab

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Nov
82
203
مدال‌ها
2
هرچند چیزی نمی‌خریدم.
اما راهی میشدم، تا دلم را ارام کنم.
تا ببینم جای بادکنک آبی رنگم، امن است.
اما یک روز...
یک زمستان سرد و سخت بود.
مدرسه‌ها تعطیل شد اما من رفتم‌...
تا باز ببینم که امروز هم جای بادکنک آبی رنگم امن است.
اما بساط فروش نیامد.
فردا هم نیامد...
 
موضوع نویسنده

elahe.shab

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Nov
82
203
مدال‌ها
2
یک هفته گذشت، اما بازهم نیامد...
دروغ چرا ۲۰ سال گذشت اما بساط فروش...
بازهم نیامد...
حالا که فکر میکنم، چرا باید دیگران هم مثل من عاشق بادکنک آبی رنگی بشن...
همیشه از دور عاشق بودن...
از دور دوست داشتن راحت است.
 
موضوع نویسنده

elahe.shab

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Nov
82
203
مدال‌ها
2
چیزی که عشق، را قشنگ می‌کند.
شهامت است.
شجاعت است.
جنگیدن و به دست آوردن است.
عشق...
هم درد است، هم درمان.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین