- Aug
- 247
- 2,825
- مدالها
- 2
ما تو را ساده و بی زیور و زر می خواهیم
در عوض بیش ، تو را شیفته تر می خواهیم
چشم اگر دوخته تا صبح نگاهم به نسیم
چون که از بافه زلف تو خبر می خواهیم
هر کجا حال طبیعت خوش و مطبوع تر است
از لبت چایی شیرین و شکر می خواهیم
دست بردار تو لجبازی و دستی برسان
ما تو را بیش تر از پیش به بر می خواهیم
عشق در مخمصه افتادن و رنجی است زیاد
ناگزیریم و به ناچار خطر می خواهیم
خیره ام گیج به سرخاب اناری لبت
دل همین خواسته ما نیز اگر می خواهیم
عاشقی حال عجیبی است که گاهی از چشم
جای دیدن همه ما دیده تر می خواهیم
با غزل آمده ام نزد تو بردار قدم
اندک آهسته که ما از تو نظر می خواهیم
در عوض بیش ، تو را شیفته تر می خواهیم
چشم اگر دوخته تا صبح نگاهم به نسیم
چون که از بافه زلف تو خبر می خواهیم
هر کجا حال طبیعت خوش و مطبوع تر است
از لبت چایی شیرین و شکر می خواهیم
دست بردار تو لجبازی و دستی برسان
ما تو را بیش تر از پیش به بر می خواهیم
عشق در مخمصه افتادن و رنجی است زیاد
ناگزیریم و به ناچار خطر می خواهیم
خیره ام گیج به سرخاب اناری لبت
دل همین خواسته ما نیز اگر می خواهیم
عاشقی حال عجیبی است که گاهی از چشم
جای دیدن همه ما دیده تر می خواهیم
با غزل آمده ام نزد تو بردار قدم
اندک آهسته که ما از تو نظر می خواهیم