جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

دلنوشته {بریار} اثر •عسل کاربر انجمن رمان بوک•

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته دل نوشته های کاربران توسط STARLET با نام {بریار} اثر •عسل کاربر انجمن رمان بوک• ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 807 بازدید, 11 پاسخ و 7 بار واکنش داشته است
نام دسته دل نوشته های کاربران
نام موضوع {بریار} اثر •عسل کاربر انجمن رمان بوک•
نویسنده موضوع STARLET
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط STARLET
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

STARLET

سطح
1
 
⁦⁦୧⁠(⁠ارشد بخش ادبیات)⁠୨⁩
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Feb
3,457
14,843
مدال‌ها
4
کوه‌ها سر خم کردند، رودها مسیرشان را عوض کردند، اما تو حتی یک قدم هم به سمت من نیامدی. جهان برای اندوه من، جامه‌ی سیاه دوخت، اما تو در جشن فراموشی‌ات، چراغانی به پا کردی. من، پرنده‌ای بودم که با پای خودم به قفس آمدم، و تو با دستان مهربانت در را قفل کردی.
 
موضوع نویسنده

STARLET

سطح
1
 
⁦⁦୧⁠(⁠ارشد بخش ادبیات)⁠୨⁩
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Feb
3,457
14,843
مدال‌ها
4
پنجره‌ها، رو به هیچ، گشوده مانده‌اند؛ باد، پرده‌ها را به رقصی بی‌مخاطب می‌کشد و من، در میانه‌ی این نمایشِ بی‌تماشاچی، هنوز چشم به راه حضورت ایستاده‌ام. نامت را بر پوست درختان نوشتم، اما باران آمد و آن را به اشک بدل کرد. صدایت را در گلوگاه کوه فریاد زدم، اما پژواکش هم از تو خالی بود. گاهی، حس می‌کنم نبودنت، نه یک اتفاق، که آئینی‌ست مقدر، همچون طلوعی که هرگز قرار نبود به زمین برسد. بگو، تا کی باید با خاطره‌ای زندگی کنم که خود، دیگر باورش ندارم؟
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین