Atilla
سطح
0
مدیر آزمایشی تالار علوم اجتماعی و اخبار
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
فعال انجمن
کاربر رمانبوک
- Jan
- 1,058
- 3,529
- مدالها
- 2
با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشتهباشید.
اکنون ثبتنام کنید!واووو. ب مولا زن زندگی هستی😂شرایط بحرانی نیست وقتی میشه ناهار رو نیمرو خورد و کار رو مرخصی گرفت
و بچه ها هم حتما یکاریشون هست که اذیت میکنن که یا دل دردن یا خوابشون میاد یا گشنشونه و یا نیاز به تعویض پوشک دارن
تلفن هم مهم نیست وقتی کارای مهمتری هم هست
وقتی نری بیرون نیاز به ماشین خراب هم نداری
😂🤣🤣🤣اصلا انسان ب این میزان ریلکسببین من کلا انسان ریلکسو عالی بچه ها گریه می کنند غلط کردند با تبر نصفشون می کنم
کار دارم مدیرمنو از وسط تیکه تیکه می کنم
و بهتر از همه گوشیم داره زنگ می خوره خوردش می کنم 😏 😏 😂
و بعد می رم در کنار خورشید جشن می گیرم
آدم به شدت خونسردیممشاهده فایلپیوست 216120
خب. این بار قراره خودتونو در آینده تصور کنید:
سه تا بچه داخل بغلتونه،
باید برید سر کار،
داره برف میاد،
غذاتون سوخته،
گرسنتونه،
دیرتون شده،
بچه ها هم زمان گریه میکنن،
گوشیت هم داره زنگ میخوره.
ماشین هم خرابه.
😂😂
ببینم کیا خونسرد تر هستن🩼
ما که پول نداشتیم دماغامان را عمل کنیم و گونه بکاریم، ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم، ما که موی بلوند و قد بلند نداشتیم، ما که چشمهایمان رنگی نبود؛ رفتیم و کتاب خواندیم! و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم، آنقدر که هربار که رفتیم در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت. میدانی آن جراح که هرروز ما را زیباتر میکند، اسمش چیست؟ اسمش "کتاب" است! چاقویش درد ندارد، امّا همهاش درمان است. هزینهاش هرقدر هم که باشد به این زیبایی میارزد. من نشانی مطب این پزشک را به همه ی شما می دهم: رمان بوک! بی وقت قبلی داخل شوید! این طبیب مشفق، اینجا نشسته است، منتظر شماست!
*ثبت نام*
سلام مهمان عزیز
برای حمایت از نویسندگان محبوب خود و یا نشر آثارتان به خانواده رمان بوک بپیوندید:
کلیک برای: عضویت در انجمن رمان بوک