جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

معرفی کتاب بعضی از رازها را نباید نگه داشت

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته معرفی کتب نشر توسط DLNZ با نام بعضی از رازها را نباید نگه داشت ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 219 بازدید, 0 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته معرفی کتب نشر
نام موضوع بعضی از رازها را نباید نگه داشت
نویسنده موضوع DLNZ
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط DLNZ
موضوع نویسنده

DLNZ

سطح
7
 
🝢ارشد بازنشسته🝢
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
May
3,428
13,043
مدال‌ها
17
6550448754780548.jpg
معرفی کتاب بعضی از رازها را نباید نگه داشت

کتاب بعضی از رازها را نباید نگه داشت نوشته‌ی جاینین ساندرز داستان یک شوالیه‌ی کوچک است که فردی در موقعیت‌های مختلف، قسمت‌های خصوصی بدن او را لمس کرده و شوالیه این راز آزاردهنده را در دلش نگه داشته است. این داستان ارزشمند به کودکان آموزش می‌دهد که از بدن خودشان در برابر آسیب‌های جنسی محافظت کنند.

موضوع کتاب بعضی از رازها را نباید نگه داشت چیست؟

روزی روزگاری شوالیه‌ی کوچک و شجاعی به نام آلفرد همراه با مادرش سوزان در کلبه‌ای کوچک زندگی می‌کردند. مادر آلفرد در قلعه‌ی یک فرد مشهور و ثروتمند به نام لرد هِنری کار می‌کرد. آلفرد هر روز بعد از مدرسه پیش مادرش به قلعه می‌رفت. لرد هِنری و آلفرد هر روز با هم کلی بازی می‌کردند و هِنری، آلفرد را قلقلک می‌داد تا اینکه کم‌کم قلقلک‌ها بیشتر شدند تا جایی که گاهی هِنری به قسمت‌های خصوصی بدن آلفرد دست می‌زد.

آلفرد از این موضوع سخت ناراحت و غمگین بود اما نمی‌توانست این راز را به مادرش یا هیچکس دیگری بگوید؛ چرا که هِنری او را تهدید کرده بود که اگر کسی از این قضیه باخبر شود مادرش را اخراج می‌کند و آن‌ها دیگر غذایی برای خوردن نخواهند داشت. آلفرد باید چکار می‌کرد؟ باید برای همیشه این راز را در دلش نگه می‌داشت یا آن را با مادرش در میان می‌گذاشت؟ شما فکر می‌کنید او بالاخره چه تصمیمی می‌گیرد؟

مشخصات کتاب الکترونیک​

نام کتابکتاب بعضی از رازها را نباید نگه داشت
نویسندهجاینین ساندرز
مترجممیترا امیری
ناشر چاپیانتشارات پرتقال
سال انتشار۱۳۹۹
فرمت کتابPDF
تعداد صفحات37
زبانفارسی
شابک978-600-462-337-7
موضوع کتابکتاب داستان کودک
 
بالا پایین