جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

غیرپارسی بهترین نویسندگان «ادبیات آمریکا»

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات غیر پارسی توسط Me~ با نام بهترین نویسندگان «ادبیات آمریکا» ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 453 بازدید, 29 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات غیر پارسی
نام موضوع بهترین نویسندگان «ادبیات آمریکا»
نویسنده موضوع Me~
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Me~
موضوع نویسنده

Me~

سطح
1
 
[سرپرست ادبیات]
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Feb
3,385
14,371
مدال‌ها
4
مارک تواین


«ساموئل کلمنز» که در میان علاقه مندان به ادبیات با نام «مارک تواین» شناخته می شود، نویسنده و طنزپرداز برجسته ای بود که از شغل ملوانی در رودخانه ی «میسی‌سیپی»، به جایگاهی افسانه ای در «ادبیات آمریکا» دست یافت. آثار او، تمام وجوه جدیِ زندگی را در بر می گیرد اما همزمان، نگرش هایی طنزپردازانه و سرشار از شوخی ها و ظرافت های کلامی را درباره ی همه ی جنبه های زندگی ارائه می کند. برجسته ترین اثر «تواین»، کتاب «هاکلبری فین» است که یکی مهم ترین آثار در «ادبیات آمریکا» به شمار می آید.
 
موضوع نویسنده

Me~

سطح
1
 
[سرپرست ادبیات]
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Feb
3,385
14,371
مدال‌ها
4
قسمتی از کتاب نویسنده:



اندکی بعد از جا پرید و دنبال من دوید. توی کلبه دنبالم دوید و مرا فرشته ی مرگ نامید. یک بار پشت کُتم را گرفت. فکر کردم چیزی نمانده مرا بکشد، اما به سرعت برق و باد از کت بیرون خزیدم و خودم را نجات دادم. کمی بعد دوباره خسته شد، روی زمین افتاد و به در تکیه داد. اندکی بعد خوابش برد. با سرعت بلند شدم، روی صندلی ایستادم و اسلحه را برداشتم. وقتی مطمئن شدم که گلوله دارد، آن را روی بشکه ای گذاشتم و رو به بابا نشانه گیری کردم. سپس نشستم و منتظر شدم تا او حرکت کند. و زمان چقدر آرام و آهسته گذشت. از کتاب «هاکلبری فین»
 
موضوع نویسنده

Me~

سطح
1
 
[سرپرست ادبیات]
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Feb
3,385
14,371
مدال‌ها
4
اف اسکات فیتزجرالد


«فیتزجرالد» رمان نویسی بود که به شکل گسترده به عنوان یکی از برجسته ترین نویسندگان آمریکا در قرن بیستم در نظر گرفته می شد. مهم ترین اثر این نویسنده، کتاب «گتسبی بزرگ» است که به شکلی هنرمندانه، باورها، ارزش ها و جنبه های مختلف زندگی آمریکایی در قرن بیستم را در قالب داستانی درباره ی جاه طلبی، عشق و جایگاه اجتماعی برای مخاطبین به تصویر می کشد.
 
موضوع نویسنده

Me~

سطح
1
 
[سرپرست ادبیات]
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Feb
3,385
14,371
مدال‌ها
4
قسمتی از کتاب نویسنده:



در سال هایی که جوان تر و به ناچار آسیب پذیرتر بودم، پدرم پندی به من داد که آن را تا به امروز در ذهن خود مزه مزه می کنم. او گفت: «هروقت دلت خواست عیب کسی رو بگیری، یادت باشه که توی این دنیا، همه ی مردم مزایای تو رو نداشته ان.» از کتاب «گتسبی بزرگ»
 
موضوع نویسنده

Me~

سطح
1
 
[سرپرست ادبیات]
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Feb
3,385
14,371
مدال‌ها
4
ویلیام فاکنر


«فاکنر» نویسنده ای صاحب سبک بود که در سال 1949 جایزه ی «نوبل ادبیات» را از آن خود کرد. او علاوه بر رمان، داستان کوتاه، شعر و نمایشنامه نیز می نوشت. «فاکنر» بیش از هر چیز به خاطر رمان ها و داستان های کوتاهش شناخته می شود که در منطقه ای خیالی در ایالت «میسی‌سیپی» رقم می خورند. او بدون تردید یکی از تحسین شده ترین نویسندگان آمریکایی است که بارها مفتخر به دریافت لقب «برجسته ترین نویسنده ی جنوب آمریکا» شده است.
 
موضوع نویسنده

Me~

سطح
1
 
[سرپرست ادبیات]
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Feb
3,385
14,371
مدال‌ها
4
قسمتی از کتاب نویسنده:



پدرمان می گفت ساعت ها زمان را می کُشند. می گفت زمان تا وقتی چرخ های کوچک با تق‌تق آن را پیش می برند، مرده است؛ زمان تنها وقتی زنده می شود که ساعت بازایستد. از کتاب «خشم و هیاهو»
 
موضوع نویسنده

Me~

سطح
1
 
[سرپرست ادبیات]
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Feb
3,385
14,371
مدال‌ها
4
فلانری اوکانر


«اوکانر» در طول دوران حرفه ای خود، 2 رمان و 32 داستان کوتاه نوشت و همچنین، چندین نقد ادبی و مقاله نیز خلق کرد. جایگاه ادبی این نویسنده بیش از هر چیز، مدیون داستان های کوتاه او است. «اوکانر» نویسنده ای از جنوب آمریکا بود و در داستان هایش بر چشم اندازها، مناطق و همچنین کاراکترهای جنوبی تمرکز داشت. این نویسنده عقاید کاتولیکِ سفت و سختی داشت و در آثارش به کاوش در مفاهیمی همچون اصول اخلاق و فناپذیری می پرداخت.
 
موضوع نویسنده

Me~

سطح
1
 
[سرپرست ادبیات]
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Feb
3,385
14,371
مدال‌ها
4
قسمتی از کتاب نویسنده:



خدایا، هیچ وقت اجازه نده فکر کنم فقط وسیله ای برای داستان تو بوده ام، درست مثل این ماشین تحریر که مال من بود.» از کتاب «مجموعه کامل داستان های فلانری اوکانر»
 
موضوع نویسنده

Me~

سطح
1
 
[سرپرست ادبیات]
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Feb
3,385
14,371
مدال‌ها
4
تنسی ویلیامز


«ویلیامز» از محبوب ترین نمایشنامه نویسان آمریکا بود که امروزه به عنوان یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان قرن بیستم نیز شناخته می شود. او بیش از 30 نمایشنامه نوشت که برخی از آن ها، در زمره ی آثار کلاسیک هنر نمایش در غرب قرار دارند. «ویلیامز» به خلق رمان و داستان کوتاه نیز می پرداخت اما نمایشنامه های او، عامل اصلی شهرتش به حساب می آیند. این نویسنده در آثار خود با بی پردگی و صداقت تمام، جنبه های مختلف جامعه ی آمریکایی را در قالب نمایشنامه هایی جذاب و تأثیرگذار به تصویر می کشد.
 
موضوع نویسنده

Me~

سطح
1
 
[سرپرست ادبیات]
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Feb
3,385
14,371
مدال‌ها
4
قسمتی از کتاب نویسنده:



من شخصیتی غیرعادی بودم. یکی که آمده بود تا برای بدترین تغییر یا مصیبت آماده باشد، چون شاعری بودم که در انبار کالا کار می کردم. خواهرم لورا می توانست حتی سخت تر از من رده بندی شود. او هیچ قدم مثبتی در این دنیا برنداشت، جز ایستادن کنار آب با پاهایی که گویی سرد‌تر از آنی بودند که بتوانند حرکتی بکنند. کاملا مطمئنم که اگر مادرم او را با خشونت به جلو هل نمی داد، هرگز حتی یک میلی متر هم از جایش تکان نمی خورد. از کتاب «اتاق تاریک»
 
بالا پایین