جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

همگانی به وقت شعر ♡

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته مشاعره توسط reihaneh ♡ با نام به وقت شعر ♡ ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 17,745 بازدید, 490 پاسخ و 16 بار واکنش داشته است
نام دسته مشاعره
نام موضوع به وقت شعر ♡
نویسنده موضوع reihaneh ♡
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ریحانا۲۰

Kiana'

سطح
4
 
- مدیر تالار زبان
پرسنل مدیریت
مدیر تالار زبان
ناظر تایید
Jun
3,476
13,749
مدال‌ها
3
با حسرت دیدار، چه شب‌ها که سحر شد
این عمر من و توست که بیهوده هدر شد

هرگاه نسیمی به سر زلف تو پیچید
خاکسترِ افروخته‌ام زیروزبر شد

تا آمدم از وعده‌ی دیدار بپرسم
لب‌های تو محدود به اما و اگر شد

از چشم تو افتادم و دیدم که به جز من
هر قطره که از چشم تو افتاد، گهر شد!

در کوزه‌ی خشکیده، "نم"ی راه ندارد
بیچاره نگاهی که به امید تو تر شد

#حسین‌دهلوی
 

آراد

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
715
9,942
مدال‌ها
2
با خلق هرکس دعوی وارستگی دارد
بی‌شک به دنیا بیشتر وابستگی دارد

اینجا گریزی از تعلق نیست در هر حال
هرکس به چیزی در جهان دلبستگی دارد

پرسیدم از فرهاد آیا عشق شیرین بود؟
در پاسخم خندید، یعنی بستگی دارد

دنیا تماشایی‌ست اما زندگی اینجا
اندوه دارد، رنج دارد، خستگی دارد

ما تابع عشقیم و این بی‌تابی بی‌حد
چون خط ممتد تا ابد پیوستگی دارد
 

Kiana'

سطح
4
 
- مدیر تالار زبان
پرسنل مدیریت
مدیر تالار زبان
ناظر تایید
Jun
3,476
13,749
مدال‌ها
3
گرگ ها همراه و انسان ها غریب
با که باید گفت این حال عجیب ؟
 

آراد

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
715
9,942
مدال‌ها
2
از باغ می‌برند چراغانی‌ات کنند
تا کاج جشن‌های زمستانی‌ات کنند

پوشانده‌اند صبح تو را ابرهای تار
تنها به این بهانه که بارانی‌ات کنند

یوسف! به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار می‌برند که زندانی‌ات کنند

ای گل گمان مکن به شب جشن می‌روی
شاید به خاک مرده‌ای ارزانی‌ات کنند

یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست
از نقطه‌ای بترس که شیطانی‌ات کنند

آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه‌ای است که قربانی‌ات کنند
 

سایه مولوی

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
987
14,885
مدال‌ها
2
در جهانی که پر از مضحکه و تکراره
تکه تکه شدن دل چه تماشا داره؟
 

آراد

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
715
9,942
مدال‌ها
2
باید حسرت شود تا رسم آموزی
باید بی آرزو شوی تا رسم آموزی

آموزگار دنیا اینگونه است
باید درد کشی تا درسش آموزی

آن وقت که آرزویی دیگر‌ نکنی
آن وقت که بی اعتمادی آموزی

صد رحمت آن آموزگار مدرسه
روزی تمام کرد درس آموزی

چه سخت گیر است این آموزگار
در درس تجربه آموزی

سخت می‌خوانم اما امتحان بسی سخت
آنقدر سخت که گر بخواهی راحتی باید آموزی
 

Kiana'

سطح
4
 
- مدیر تالار زبان
پرسنل مدیریت
مدیر تالار زبان
ناظر تایید
Jun
3,476
13,749
مدال‌ها
3
شباهت تــو و مــن هر چه بود ثابت كرد
كه فصل مشترك عشق و عقل،تنهايي ست
 

آراد

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
715
9,942
مدال‌ها
2
جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را
نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را

کنون با بار پیری آرزومندم که برگردم
به دنبال جوانی کوره راه زندگانی را.»
 

آنی خانوم

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Aug
157
618
مدال‌ها
2
گاهی آنقدر دلم از زندگی سیر میشود که میخواهم تا سقف آسمان پرواز کنم
و رویش دراز بکشم آرام و آسوده ، مثل ماهی حوضمان که چند روزی است که روی آب شناور است.
 

آنی خانوم

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Aug
157
618
مدال‌ها
2
کودکی‌ام را دوست داشتم،
روزهایی که به‌جای دلم
سرِ زانوهایم زخمی بود ...
 
  • غمگین
واکنش‌ها[ی پسندها]: Kiana'
بالا پایین