همگانی به وقت شعر ♡

[YAMUR]

به کسی ندارم الفت ز جهانیان مگر تو
اگرم تو هم برانی
سر بی کسی سلامت!

 

[YAMUR]

در ذهنم ای چهره ات بهترین یادگاری!
زیباترین شعرم ارزانی ات باد امشب

 

[YAMUR]

خلوتی می خواهم و آغوش تو
خلوتی می خواهم و لب های جام

 

[YAMUR]

تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت

 

[YAMUR]

ترک ما کردی برو هم صحبت اغیار باش
یار ما چون نیستی با هر که خواهی یار باش

 

[YAMUR]

چون شبانِ بی‌ ستاره
قلب من تنهاست..
تا ندانند از چه می‌ سوزم من،
از نخوت زبانم در دهان بسته‌ ست
راهِ من پیداست..
پای من خسته‌ ست
پهلوانی خسته را مانم
که می‌ گوید سرودِ کهنه‌ ی فتحی قدیمی را

 

[YAMUR]

دست عشق از دامن دل دور باد
مى‌ توان آيا به دل دستور داد؟

 

[خاتون کوچولو]

من آه،من افسوس،من دریغ
از دیگران بپرس که دنیا به کام کیست

 

[ام کا اچ p.r]

دردهایم را می‌نویسم تا کتابی شود و از تکه‌های شکسته‌ی من به یادگار بماند همان‌گونه که باران نگاه غبار گرفته اش را پشت شیشه‌‌ی پنجره به یادگار می‌گذارد!

 

[Tahi]

رو سر بِنِه به بالین، تنها مرا رها کن

تَرکِ منِ خرابِ شب‌گردِ مبتلا کن