همگانی به وقت شعر ♡

[Kiana']

نظری نیست، به حال منت ای ماه، چرا؟
سایه برداشت ز من مهر تو ناگاه چرا؟

#سلمان_ساوجی

 

[Kiana']

دلی دارم که هر چندش بیازاری نیازارد
نه دل سنگست پنداری، که "آزردن" نمی‌داند

#وحشی_بافقی

 

[Kiana']

مرا تو جانِ شیرینی به تلخی رفته از اعضا
الا ای جان! به تن بازآ وگرنه تن به جان آید

#سعدی

 

[سایه مولوی]

دیده را فایده آنست که دلبر بیند
گر نبیند چه بود فایده بینایی را؟

 

["SONIYA]

گفتم که عشق چیست؟ تهی کرد جام و گفت:
بر هر ک.س به شیوه‌ای این داستان گذشت

 

["SONIYA]

چنانت دوست می‌دارم که گر روزی فراق افتد
تو صبر از من توانی کرد و من صبر از تو نتوانم

 

[سایه مولوی]

خوشبختی موجود ساده‌ای بود
با لباس‌های ساده
حرف‌های ساده
دردهای ساده
یادم هست
بند کفشش را هم خودمان می‌بستیم
حالا به ما
نگاه هم نمی‌کند.

 

["SONIYA]

به جـان جـمله مـستان که مستم
بــگـیـر ای دلــبـر عـیـار دســـتـم
به جان جمله جانبازان که جانم
به جـان رسـتگارانش که رَسـتم..

 

[سایه مولوی]

تو را که میجوید دل
پل بر شط چشمان تو میسازم
این را تنها ماه میداند و رود

 

["SONIYA]

ما را که تو منظوری خاطر نرود جایی...