جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

مشاعره بیایید حرف دلمان را با مشاعره بیان کنیم

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته مشاعره توسط اولدوز با نام بیایید حرف دلمان را با مشاعره بیان کنیم ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 7,176 بازدید, 254 پاسخ و 6 بار واکنش داشته است
نام دسته مشاعره
نام موضوع بیایید حرف دلمان را با مشاعره بیان کنیم
نویسنده موضوع اولدوز
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط amir mohamad

آراد

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
666
8,024
مدال‌ها
2
توان گفتن آن راز جاودانی نیست!
تصوری هم از آن باغ ارغوانی نیست!

پُر از هراس و امیدم، که هیچ حادثه‌ای
شبیه آمدن عشق ناگهانی نیست

زِ دست عشق به جز خیر برنمی‌آید
وگرنه پاسخ دشنام، مهربانی نیست!

درخت ها به من آموختند: فاصله‌ای
میان عشق زمینی و آسمانی نیست

به روی آینه ی پُر غبار من بنویس:
بدون عشق جهان جای زندگانی نیست
 

آراد

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
666
8,024
مدال‌ها
2
هر چند که دلتنگ‌تر از تُنگِ بلورم
با کوهِ غمت سنگ‌تر از سنگِ صبورم

اندوهِ من انبوه‌تر از دامنِ الوند
بشکوه‌تر از کوهِ دماوند، غرورم

یک عمر پریشانیِ دل بسته به مویی است
تنها سر مویی ز سر موی تو دورم

ای عشق به شوقِ تو گذر می‌کنم از خویش
تو قافِ قرار من و من عین عبورم

بگذار به بالای بلندِ تو ببالم
کز تیره‌ی نیلوفرم و تشنه‌ی نورم
 

amir mohamad

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
1,442
4,062
مدال‌ها
2
هر چند که دلتنگ‌تر از تُنگِ بلورم
با کوهِ غمت سنگ‌تر از سنگِ صبورم

اندوهِ من انبوه‌تر از دامنِ الوند
بشکوه‌تر از کوهِ دماوند، غرورم

یک عمر پریشانیِ دل بسته به مویی است
تنها سر مویی ز سر موی تو دورم

ای عشق به شوقِ تو گذر می‌کنم از خویش
تو قافِ قرار من و من عین عبورم

بگذار به بالای بلندِ تو ببالم
کز تیره‌ی نیلوفرم و تشنه‌ی نورم
دم به دم تنگ کنم دایره خلوت خویش
تا بدانجا که دهم دل به دل صحبت خویش

دوری و دوستی و حرف کم و رنجش کم
با چنین شیوه توان داشت نگه عزت خویش
 

آراد

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
666
8,024
مدال‌ها
2
.
ندانستیم و دل بستیم....
نپرسیدیم و پیوستیم...

ولی هرگز نفهمیدیم...
شکارسایه ها هستیم..

سفر با تو چه زیبا بود!!
به زیبایی رویا بود!!

سکوتت را ندانستم!
نگاهم را نفهمیدی!

نگفتم گفتنی ها را..
.تو هم هرگز نپرسیدی...!!!
 

آراد

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
666
8,024
مدال‌ها
2
آشنایِ دور بسیار است اما مَن تمامِ شهر را
در به در دنبالِ یک بیگانه‌یِ نزدیک می‌گردم! :)
 

آراد

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
666
8,024
مدال‌ها
2
پُر نقش تر از فرش دلم بافته ای نیست
از بس که گره زد به گره حوصله ها را

یک بار هم ای عشق من از عقل میندیش
بگذار که دل حل بکند مسئله ها را
 
بالا پایین