جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

دفتر خاطرات [تار] اثر "SHAKIBAgh کاربر انجمن رمان بوک"

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته دفترخاطرات توسط *SHAKIBAgh* با نام [تار] اثر \"SHAKIBAgh کاربر انجمن رمان بوک\" ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,566 بازدید, 21 پاسخ و 18 بار واکنش داشته است
نام دسته دفترخاطرات
نام موضوع [تار] اثر \"SHAKIBAgh کاربر انجمن رمان بوک\"
نویسنده موضوع *SHAKIBAgh*
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط BALLERINA
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

*SHAKIBAgh*

سطح
2
 
کَشیپ شِرلی
کاربر ویژه انجمن
May
1,264
15,330
مدال‌ها
5
بیست و پنجمن فروردین ماه

نه
نه
نه
نه
نه!
تا صبح برایت تکرار می‌کنم
فرسنگ‌ها فاصله دارم
با هرچه که نامش خوب است.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

*SHAKIBAgh*

سطح
2
 
کَشیپ شِرلی
کاربر ویژه انجمن
May
1,264
15,330
مدال‌ها
5
باز هم بیست و پنجم فروردین ماه
امشب دل شکسته‌تر از آنم که برایت از باران بی‌صدای چشم‌هایم هیچ نگویم.
از این سنگ لعنتی که مدام در سی*ن*ه‌ام سخت و دردناک‌تر می‌شود.
از صدا‌های نا‌تمامی که در سرم ناقوس مرگ می‌زنند.
و از آن که مقصر تک‌تک این سکانس‌‌های شیرین، خود من هستم.
با تمام این‌ها
باور کن
من خوبم!
 
موضوع نویسنده

*SHAKIBAgh*

سطح
2
 
کَشیپ شِرلی
کاربر ویژه انجمن
May
1,264
15,330
مدال‌ها
5
دوازدهم اردیبهشت ماه
جایی میان باید و نبایدها

چه تلاش بیهوده‌ای بود، تظاهر به فراموش کردنت؛ وقتی می‌دانستم فقط یک لحظه کافیست تا عطر باران و تماشای گل‌های سرخ، تو را که از آغوش دستانم نیست شدی، به آغوش خیالم باز گرداند.
چقدر باید بگذرد تا آدمی شیرینی خیال کسی را که دوست داشته از یاد ببرد، و چقدر باید بگذرد تا بتوان دیگر او را دوست نداشت؟!
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

*SHAKIBAgh*

سطح
2
 
کَشیپ شِرلی
کاربر ویژه انجمن
May
1,264
15,330
مدال‌ها
5
شانزدهم اردیبهشت ماه
آن گاه تنها ماندم، زیر نور ماه

و دیگر هیچ برای گفتن نیست؛
جز آن که هر لحظه در سرم تکرار می‌شوی
و تقویمی که ورق‌هایش، پر شده از نام تو...
تو نمی‌مانی
پس رهایم کن... .
 
موضوع نویسنده

*SHAKIBAgh*

سطح
2
 
کَشیپ شِرلی
کاربر ویژه انجمن
May
1,264
15,330
مدال‌ها
5
سی و یکم اردیبهشت ماه
از میان فریادهای دیوانه‌وار و بوی عطر تو

در خلوت ناآرام شب، تنهایی گزیده و عطر تنت را که آسمان، با دل رحمی به من تسکین جانم کرده، در سی*ن*ه‌ به اسارت می‌کشم.
مدتی هست که رهایم کردی.
مدتی هست که سنگی شده‌ام.
اما این آخرین دیدار ما نیست!
آخرین‌ها را من رقم می‌زنم برایت، آنگاه که حسرت در دلت بی‌داد می‌کند و می‌فهمی که
من،
برای تو،
همه بودم!
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

*SHAKIBAgh*

سطح
2
 
کَشیپ شِرلی
کاربر ویژه انجمن
May
1,264
15,330
مدال‌ها
5
‌هفدهم خرداد ماه
خسته از ناله‌ی جیرجیرک‌ها
و دلگیر از‌ توی بی‌پروا که
تلخ کنی دهان من،
قند به دیگران دهی
نم ندهی به کشت من،
آب به این و آن دهی...
 
موضوع نویسنده

*SHAKIBAgh*

سطح
2
 
کَشیپ شِرلی
کاربر ویژه انجمن
May
1,264
15,330
مدال‌ها
5
پُر از حرف‌های ناگفته‌ام. ماندم چطوری قرار است همگی را در دلم به آغوش بکشم.
با این حال بیانشان نخواهم کرد، چرا که با گفتنشان نه تنها چیزی عوض نخواهد شد، بلکه با هم من بی‌ارزش تر می‌شوم.
سکوت چقدر سخت به جان می‌افتد وقتی که پُر از حرفی و حتی با بغض‌هایی که راه گلو را بسته، و اشک‌هایی که می‌ریزی، آن حرف‌ها برای همیشه در دلت سنگینی خواهند کرد.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین