با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشتهباشید.
اکنون ثبتنام کنید!درخواست جلد
نام رمان:هیولای من
نام نویسنده:آرزو و نگار(دو چکاوک)
ژانر:عاشقانه.تخیلی
عکس جلد رو خصوصی برای طراح میفرستم
![]()
دلنوشته تکمیل شده - ● بیخانمانتر از همیشه اثر معصومه خدایی ●
نام دلنوشته: بیخانمانتر از همیشه نام نویسنده: معصومه خدایی «نبوا» ژانر: درام، تراژدی، اجتماعی ویراستار: @.MANA تگ برگزیده مقدمه: اینجا بیخانمانتر از ما نیست. ما به اندک خندههایمان دلخوش کردهایم؛ نمیخواهیم بیشتر از این دنیای اطرافمان ما را در خود ببلعد. ما بیخانمانتر از آن هستیم؛...forumroman.com
سلام. درخواست جلد داشتم.
لطفا خودم طراح باشم.
سلام. اگه بشه درخواست جلد داشتم.![]()
داستان کوتاه - [ حَمرا] اثر « بهاره بانو انجمن رمان بوک »
نام اثر: حَمرا نویسنده: بهاره بانو ژانر: اجتماعی عضو گپ نظارت: (10)S.O.W خلاصه: میچرخد و حکم صادر میکند، پای گیوتین های خونی، امضای خوش لعابش نقش میگیرد و میچرخد، میچرخد و خاموش از حقیقتی پنهان، که سرگیجه ای در کمین اوست.forumroman.com
سلام و عرضادب: درخواست جلد
![]()
در حال تایپ - [رمان در حصار دامون] اثر «نویسنده- کوچک کاربر انجمن رمان بوک»
نام اثر: در حصار دامون نام نویسند: Neno(نویسنده- کوچک) ژانر: ماجراجویی، عاشقانه، فانتزی عضو گپ نظارت (۱) S. O. W خلاصه رمان: زمانی که درپی ناشناختهها مسیر زندگیات به کلی تغییر میکند و اهدافت شکل تازهای میگیرد، گویا که در این دنیای جدید به تازگی متولد شدهای و ساغر و چاوش این قصه پا به این...forumroman.com
وقت بخیر
درخواست جلد داشتم
![]()
داستان کوتاه - [تا تبتل] اثر «الهام فرجی کاربر انجمن رمان بوک»
نام اثر: تا تَبَتُّل به قلم: الهام فرجی (بریوان) عضو گپ نظارت: S.O.W(9) ژانر: تراژدی، اجتماعی قسمتی از داستان: برنگرد علی جان برنگرد. دلت برای ما و خانه تنگ نشود. خوش به حال تو که توانستهای از همهی ما، از این همه نکبت فرار کنی. خوش به حال تو که هر روز مجبور به دیدن این چهرههای سراسر غم زده...forumroman.com
ما که پول نداشتیم دماغامان را عمل کنیم و گونه بکاریم، ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم، ما که موی بلوند و قد بلند نداشتیم، ما که چشمهایمان رنگی نبود؛ رفتیم و کتاب خواندیم! و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم، آنقدر که هربار که رفتیم در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت. میدانی آن جراح که هرروز ما را زیباتر میکند، اسمش چیست؟ اسمش "کتاب" است! چاقویش درد ندارد، امّا همهاش درمان است. هزینهاش هرقدر هم که باشد به این زیبایی میارزد. من نشانی مطب این پزشک را به همه ی شما می دهم: رمان بوک! بی وقت قبلی داخل شوید! این طبیب مشفق، اینجا نشسته است، منتظر شماست!
*ثبت نام*
سلام مهمان عزیز
برای حمایت از نویسندگان محبوب خود و یا نشر آثارتان به خانواده رمان بوک بپیوندید:
کلیک برای: عضویت در انجمن رمان بوک