- Sep
- 2,671
- 7,019
- مدالها
- 2
موضوع '[عشق شهادت] اثر«مریم فواضلی کاربر انجمن رمان بوک»' در حال تایپ - [عشق شهادت] اثر«مریم فواضلی کاربر انجمن رمان بوک»
با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشتهباشید.
اکنون ثبتنام کنید!موضوع '[از یاد نمیبرم] اثر «مریم فواضلی» کاربر انجمن رمان بوک' داستان کوتاه - [از یاد نمیبرم] اثر «مریم فواضلی» کاربر انجمن رمان بوک
درخواست نقد
موضوع '[عشق شهادت] اثر«مریم فواضلی کاربر انجمن رمان بوک»' در حال تایپ - [عشق شهادت] اثر«مریم فواضلی کاربر انجمن رمان بوک»
موضوع '[رمان عطرِ موهای فرفریات] اثر «نیایش بیاتی کاربر انجمن رمان بوک»' در حال تایپ - [رمان عطرِ موهای فرفریات] اثر «نیایش بیاتی کاربر انجمن رمان بوک»
درخواست
موافقت شد؛
موافقت شد؛موضوع '[عشق شهادت] اثر«مریم فواضلی کاربر انجمن رمان بوک»' در حال تایپ - [عشق شهادت] اثر«مریم فواضلی کاربر انجمن رمان بوک»
موافقت شد؛درخواست نقد![]()
فایل شده - [تمنایی باطل] اثر «Yalda.Sh» کاربر انجمن رمان بوک
عنوان: تمنایی باطل نویسنده: Yalda.Sh ژانر: تراژدی، اجتماعی ناظر: @آریانا ویراستار: @نگین.ب.پ کپیست: @Dokhi_yakhi خلاصه: با صدای بوقی طولانی، جانی زخمی و روحی کشته شد. با صدای بوقی دیگر، جان، نه! آرزویی منقضی شد! و آنجا بود که زندگی برای ناتوان بودن خود در برآورده کردن آرزویی کوچک، خجالتزده...forum.romanbook.ir
بعد از ۳۰ پارت و گرفتن جلد درخواست بدید.درخواست نقد![]()
حرفهای - [حکمِ گناه] اثر «زری کابر انجمن رمان بوک»
نام رمان: حکمِ گناه نام نویسنده: زری ژانر: تراژدی، جنایی عضو گپ نظارت (۶) S.O.W خلاصه: ای قاضی، آنقدر ورقهایِ زندگیام را به هم نریز؛ حکم همان گناه است که میبینی! اما سؤالم بیجواب نماند. حکمِ دیوانهای مثلِ من چیست؟ حکمِ دیوانهای مثلِ من، تا ابد، زندانیِ آغوشِ یار است و بس. هر چند گناه است...forum.romanbook.ir
جلدم امروز آمادنبعد از ۳۰ پارت و گرفتن جلد درخواست بدید.
رمانتون هنوز به ۳۰ پارت نرسیده جاناجلدم امروز آمادن
ما که پول نداشتیم دماغامان را عمل کنیم و گونه بکاریم، ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم، ما که موی بلوند و قد بلند نداشتیم، ما که چشمهایمان رنگی نبود؛ رفتیم و کتاب خواندیم! و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم، آنقدر که هربار که رفتیم در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت. میدانی آن جراح که هرروز ما را زیباتر میکند، اسمش چیست؟ اسمش "کتاب" است! چاقویش درد ندارد، امّا همهاش درمان است. هزینهاش هرقدر هم که باشد به این زیبایی میارزد. من نشانی مطب این پزشک را به همه ی شما می دهم: رمان بوک! بی وقت قبلی داخل شوید! این طبیب مشفق، اینجا نشسته است، منتظر شماست!
*ثبت نام*
سلام مهمان عزیز
برای حمایت از نویسندگان محبوب خود و یا نشر آثارتان به خانواده رمان بوک بپیوندید:
کلیک برای: عضویت در انجمن رمان بوک