- Oct
- 1,366
- 7,099
- مدالها
- 3

در حال تایپ - [رمان آرامش پرتمنا] «هانی قادری کاربر انجمن رمان بوک»
نرم خندیدم ساحل که دید جوابش رو نمیدم گفت: - از دست تو آرامش! یه لحظه از بودنت آرامش ندارم. حق به جانب گفتم: - بهبه! ساحل خانم... حرفهای جدید یاد گرفتی! ساحل زود پرید وسط حرفم و گفت: - دارم برای خودم و بعداََ صحنه سازی میکنم! یه لبخند زدم و گفتم: - اگه بری تعلیم ببینی، بهت قول میدم که هزینهی...
