حقوق تدلیس چیست و شرط تحقق تدلیس چه می باشد

[-pariya-]

درخصوص اسقاط یا غیرقابل اسقاط بودن خیارتدلیس بعضی از حقوقدانان معتقدند که فردی که از حقوق خود اطلاعی ندارد نمیتواند آن را ساقط کند زیرا ممکن است در صورت آگاهی داشتن برای آن رضایت ندهد.

 

[-pariya-]

همچنین بیان میشود که قبل از اینکه معامله وقوع یابد و زیان دیده از تدلیس مطلع گردد، نمیتوان خیار تدلیس را اسقاط کرد.
اما در این خصوص بیان میشود که اگر قرار باشد تا فرد دیگری را فریب بدهد با مراجعه به قانون و اسقاط خیارتدلیس موجب می شود تا زمینه عدم احقاق حق زیان دیده فراهم شود

 

[-pariya-]

و از قانون برای تضییع حق دیگران استفاده گرددکه این برخلاف قانون اساسی نیزمی باشد. پس به صورت کلی خیارتدلیس قبل از اینکه زیان دیده اطلاع پیدا کند قابل اسقاط نیست . البته به نظر می رسد که بتوان در زمانی که قرارداد تنظیم میشود اسقاط خیارات را جز استثنائات قرارداد و مانع از سقوط آن گردید.
l

 

[-pariya-]

البته در مقابل نظریه دیگری هم مطرح شده است که تمام خیارات را قابل اسقاط می داند و معتقد است که اگر در ضمن عقد تمام خیارات ساقط شود در صورت تحقق تدلیس فرد فریب خورده اختیار فسخ معامله را ندارد و صرفا میتواند دعوای کیفری تحت عنوان کلاهبرداری مطرح نماید.‌ و دراین حالت شخص فریب دهنده مسئولیت حقوقی ندارد.

 

[-pariya-]

تدلیس درازدواج چگونه است؟
به صورت کلی میتوان تدلیس در ازدواج را از مصادیق ازدواج های ناخواسته بیان کرد.
زیرا وقتی بعضی از شرایط ذکرشده برای زوج و زوجه درشرایط نکاح، دروغ باشد، شرایط نکاح صورت نمی پذیرد و درنهایت نیز ازدواج صحیح نخواهد بود.

 

[-pariya-]

به صورت کلی زمانی که از ازدواج های ناخواسته صحبت میشود ازدواج هایی در ذهن می آیدکه زن و یا مرد از سوی خانواده مجبور به ازدواج می شود. فشارهایی که از سوی خانواده ها بیان میشود میتواند به صورت جسمی یا روحی باشد.

 

[-pariya-]

به صورت کلی منظور از ازدواج‌های ناخواسته آن دسته از ازدواج هایی است که در آن یکی از زوجین به هردلیلی با شخصی ازدواج میکندکه اصلا علاقه ای به زندگی با وی ندارد.

 

[-pariya-]

اما معنای اصلی تدلیس در ازدواج به اینصورت است که زن یا مرد با انجام عملیات فریبکارانه باعث تدلیس در ازدواج میشود.

 

[-pariya-]

به طورکلی تدلیس در نکاح به این معناست که با کارهای متقلبانه هرعیب یا نقصی راکه در زوجین وجود دارد پنهان کند و یا به وی صفتی را نسبت دهد که فرد فاقد آن صفت باشد.
برای مثال اگر مرد درحین عقد جنون داشته باشد و اما این موضوع از زن پنهان بماند، زن اختیار فسخ معامله را دارد.

 

[-pariya-]

هرگاه مرد نیز بر فرض مثال هنگام عقد از بیماری پوستی زن بی خبر باشد، می تواند به عنوان حقی برای فسخ طلاق در نظر گرفته شود.
حال اگر به یکی از طرفین شرط خاصی نسبت داده شود و اما بعد از عقد نکاح معلوم شود