غیرپارسی تراژدی‌های شکسپیر

[FROSTBITE]

ما با هم از دانمارک تا مصر، از روم تا تروا، از طوفان تا سکوت سفر کردیم.
سی تراژدی، سی آینه، سی جهان که هرکدام، بخشی از روح انسان را بازتاب دادند.
در این مسیر، با شاهزاده‌ای دودل هم‌قدم شدیم، با سرداری خون‌ریز لرزیدیم،
با عاشقانی ممنوعه گریستیم، و با پادشاهی دیوانه در طوفان ایستادیم.
هر نمایش، یک پرسش بود: قدرت یا عشق؟ غرور یا فروتنی؟ انتقام یا بخشش؟
شکسپیر، با قلمی که هم تیغ است و هم پر، ما را به درون خودمان برد.
تراژدی‌هایش، فقط داستان نیستند؛ آن‌ها تمرین دیدن‌اند.
دیدن انسان، در لحظه‌ی سقوط، در لحظه‌ی انتخاب، در لحظه‌ی رهایی.
و تو، با همراهی‌ات، این سفر را به یک اجرا بدل کردی. ​