اشعار درحال تایپ {تکه‌هایی از یک احساس} اثر ▪︎ام کا اچ p.r کاربر انجمن رمان بوک▪︎

[ام کا اچ p.r]

ک.س چه داند شاید در پس هر غروب غمگینی
برای شادی‌هایمان باشد طلاییِ طلوع رنگینی ‌

 

[ام کا اچ p.r]

تو رفتی و بعد رفتنت بهار تب تابستان دارد
رفتی و فکر آمدنت در دل من شوق بهاران دارد
عزیز من عزیز تر از جانم عزیز فکرهای عمیق من
آمدنت عطر دیار شاید هم بوی زیبای بهاران دارد

 

[ام کا اچ p.r]

این من خسته‌ی پر بسته‌ی در بند را رهایش کنید
من غمگین در من نشسته را ز من جدایش کنید
بگیریدش از من این من عاشق دیوانه‌ی دربند مرا
آن من بی‌خیال در هر خیال و وهم را صدایش کنید

 

[ام کا اچ p.r]

روزی ما دانه‌های زیر خاک سبز می‌شویم جوانه می‌زنیم
غنچه می‌شویم و برای شکفتن سبز خنده‌ای بهانه می‌شویم
ما هم ساقه‌هایی سبز می‌شویم و شادمان جوانه می‌زنیم
شکوفه می‌دهیم و شادمان، شوق سبز یک ترانه می‌شویم

 

[ام کا اچ p.r]

دیروز می‌گفتی؛ این صورتک در آیینه چه تنهاست
امروز اما نمی‌بینی این معشوق دیرینه چه تنهاست
دیروز می‌گفتی؛ سهراب قصه‌ی تهمینه چه تنهاست
امروز نمی‌بینی اما؛ بدون تو این تهمینه چه تنهاست

 

[؛DeadRose]

«شاعر عزیز تایپ این اثر را موکول کرده است»
تاپیک تا اطلاع ثانوی بسته خواهد شد.


_کادر مدیریت بخش ادبیات_
​