جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

ترجمه شده جنس لطیف

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته کمیک های ترجمه نشده توسط baran-83 با نام جنس لطیف ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 133 بازدید, 2 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته کمیک های ترجمه نشده
نام موضوع جنس لطیف
نویسنده موضوع baran-83
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط baran-83
موضوع نویسنده

baran-83

سطح
0
 
مدیر آزمایشی تالار کمیک
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Dec
1,009
1,074
مدال‌ها
2
”دو زاهد که مراحلی از سیر و سلوک را گذرانده بودند و از دیاری به دیار دیگر سفر می‌کردند، سر راه خود دختری را دیدند که در کنار رودخانه ایستاده بود و از خوف غرق شدن، مردد و ترسان قدمی به داخل آب می‌برد و بلافاصله برمی‌گشت.
 
موضوع نویسنده

baran-83

سطح
0
 
مدیر آزمایشی تالار کمیک
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Dec
1,009
1,074
مدال‌ها
2
وقتی آن دو نزدیک رودخانه رسیدند دخترک از آن‌ها تقاضای کمک کرد.
زاهد جوان‌تر بی‌درنگ دخترک را برداشت و از رودخانه گذراند.
سپس به این طرف رودخانه بازگشت به راه خود ادامه دادند و مسافتی طولانی را پیمودند.
زاهد پیر که ساعت‌ها سکوت کرده و ابرو در هم کشیده بود، در نهایت خطاب به همراه خود گفت:
 
موضوع نویسنده

baran-83

سطح
0
 
مدیر آزمایشی تالار کمیک
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Dec
1,009
1,074
مدال‌ها
2
« دوست عزیز! اما این حرکت تو در مرام ما نبود؛ تماس با جنس لطیف بر خلاف عقاید و مقررات مکتب ماست، در صورتی که تو دخترک را بغل کردی و از رودخانه عبور دادی.»
زاهد جوان نفس عمیقی کشید، دست روی شانه همراهش گذاشت و گفت:
«من دخترک را همان‌جا رها کردم ولی تو هنوز به او چسبیده‌ای و رهایش نمی‌کنی!»“
 
بالا پایین