متفرقه [ حرف‌های تلخ نویس ]

[liluf]

روزهای زیادی میگذرد دلبر زیبا روی من
آن اوایل مرا از حفظ بودی
نمیدانم در کدام سطر از زندگی مرا فراموش کردی
و در کدام فصل همدیگر را گم کردیم و در کدام پایان باهم غریبه شدیم
و اما تو دوست داشتنی و تکرار نشدنی ترین برایم باقی ماندی

"لیلوف"

 

[liluf]

تو زیبایی محبوب دل من
به اندازه ی تمام چیز هایی که میخواستم و نشد



"لیلوف"

 

[اوین]

به نامردی نامردان قسم جانا که نامردی

که نامردان خجل گشتند از بس که تو نامردی

 

[Tahi]

«حال من بد نیست و یعنی هیچ جای بدنم درد نمیکند؛ ولی اگر بخواهی حالم را عمیق‌تر جویا شوی باید به تو بگویم که به‌هیچ‌وجه از زندگی خوشم نمی‌آید.»

 

[Tahi]

آدمى است دیگر
همیشه دلخوش چیزهایى مى شود
که هر چه بیشتر نزدیکش مى شود
بیشتر از دستش مى دهد!

 

[Tahi]

- کجا دیگه آروم گرفتی؟
+ وقتی فهمیدم هیچ چیز دیگه مثل روز اولش نمیشه

 

[Tahi]

پذیرفتن حقیقت خیلی سخته ولی از این بهتره که تا آخر عمرت با توهمات شیرینت سر کنی

 

[ZAHHRA]

سکوت، گریه و تنهایی منو هیچ‌وقت تنها نذاشتن برخلاف تو:)​

 

[آراد]

تا شدم بی‌خبر از خویش، خبر ها دیدم
بی‌خبر شو که خبر‌هاست در این بی‌خبری

 

[اوین]

یکی بود که اونم رفت …
کاش از اول غیر از خدا هیچکس نبود