جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

همگانی حرف دلت رو بزن

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته تعامل ادبی توسط Kimia1401 با نام حرف دلت رو بزن ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,561 بازدید, 31 پاسخ و 3 بار واکنش داشته است
نام دسته تعامل ادبی
نام موضوع حرف دلت رو بزن
نویسنده موضوع Kimia1401
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط amir mohamad

شاید هیچکس

سطح
1
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jun
484
17,969
مدال‌ها
4
دنیا ممکنه از نظر ما ظالم ، بی رحم و گستاخ باشه
اما این ماییم که باید اونو جای بهتری کنیم . پس با بهتر کردن حال دل مون شروعش می کنیم 🫶

گاهی همه چیز سخت میشه اون قدری که دیگه تحملش برات سخت میشه
این مواقع با خودت می گی کاش زود تر تموم بشه .
اما همین سختی هاست که دنیا رو شیرین می کنه .
مهم مسیره ، از مسیر لذت ببر
مقصد یه چیز تموم شده س .



شرمنده گایز خیلی پر حرفی کردم
اما فاز دپ تونو نتونستم تحمل کنم
برای همه مون شرایط سخت هست
فقط فکرتونو آزاد کنید
 

آراد

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
689
8,937
مدال‌ها
2
خوب، خوب
اول از همه سلامی میکنم به رمان بوکی‌های عزیز 😍
این تایپک زدم تا حرف دلتون رو به صورت ناشناس بگید😉
حتی اگه مخاطب توی این انجمن نداره هم ازاد هستید... .
و حتی حرف‌هاتون بی‌مخاطب هم باشه قبول منظور از هر کسی دل گیر یا ناراحت هستی اینجا بریز بیرون 😂😂
ولی لطفا فوش های ناموسی ندید😂😂😂
(اسپم ممنوع)
سلام بگم
 

شَکَت؛

سطح
0
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
کاربر رمان‌بوک
May
3,017
29,294
مدال‌ها
2
حرف دلم عمیقأ دلم برا خیلیا تنگ شده و باز سر و کلم پیدا شده برا خیلیا شاید نیستن نمیدونم ولی خب دله دیگه تنگ میشه یلداتون مبارک...
 
محروم شده.
کاربر محروم شده
Dec
644
7,491
مدال‌ها
6
و من همیشه خودم بودم. گاهی غمگینِ غمگین، گاهی شادِ شاد. گاهی در مسیر تکامل، گاهی در مسیر سقوط.
من همیشه خودم بودم و هیچ زمانی نقاب نزدم و هیچ زمانی تظاهر به کسی که نبوده‌ام، نکردم، چون خودم را دوست داشتم، من خودم را همین‌گونه که بوده‌ام دوست داشتم، حتی با وجود نقص‌ها و ضعف‌ها و شیطنت‌های ذاتی‌ام.
و درد دقیقا همین بود. درد این بود که آدم‌ها ترجیح می‌دهند همیشه شاد و بی‌نقص و قوی باشی، حتی اگر وانمود می‌کنی...
 

سایدآ

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Aug
185
436
مدال‌ها
2
غم! همان مهمان ناخوانده که باید می‌رفت
یادش افتاد که پروارتر از رنگ سیاه نیست، نرفت…
حال من حال اسیریست که هنگام فرار
یادش آمد که کسی منتظرش نیست؛ نرفت…
 
بالا پایین