(آینه ی غیب خدا)
خنک آنک.س که نباشد پی آزار کسی
بار بر ک.س ننهد چون نبرد بار کسی
رشک یک سو نهد و پاکدلی پیشه کند
نشود سرد دل از گرمی بازار کسی
آنکه را خنده به گفتار و به کردار رواست
چون زند خنده به گفتار و به کردار کسی
دل که هست آینه ی غیب خدا عیب بود
که شود اینه ی عیب ک.س و عار کسی
عیب خود بنگر و از عیب کسان خرده مگیر
که حساب از تو نپرسند ز رفتار کسی
گوهر آدمی اندیشه ی وی باشد و بس
جز بدان پی نتوان برد به مقدار کسی