مجموعه اشعار حمیدرضا ضیافتی برخوردار

[mobina01]

زینتِ قلبم فقط،عشق پراز شورِ تو
به چه درخشنده شد،شب همه ازنورِتو

کارمن است عاشقی،برتو و برچشم تو
ای صنما دلکش است،چهره ی چون حورتو

 

[mobina01]

مونسی جزتوندارم درسرای بی کسی
مینشینم درانتظار دیدن روی مهت عشقم بیا

خانه را آذین کنم ای یارعاشق پیشه ام
محبوب دل آرام من همراه باد رقصان بیا

 

[mobina01]

نمیرسم به توولی،مرا دگر که چاره نیست
برای من دراین جهان،جز دلِ پاره پاره نیست

هزارو یک شعرو غزل،سرودم از دوچشم تو
به غیرعشق تو دلم،اسیرهیچ بهانه نیست

بدان که تا ابد منم،نشسته پای عشق تو
بیاو بین که جز سکوت،همهمه ایی به خانه نیست

دوخته باد زبانِ من،اگر گلایه ایی کنم
دلی که جای دهدتورا،دگر مُجازِ ناله نیست

شکسته شد اگر دلم، فدای گیسوانِ تو
پراست زِ اشک جام من،شراب هفت ساله نیست

همین که بینمت زِ دور،برای این دلم بس است
حمیدراضی است ولی،در انتظارِ نامه نیست

 

[mobina01]

شکوفه برلبت زده،بهار قلب من تویی
نگاه بکن به چشم من،قرارِ قلب من تویی

چقدرعاشقت شدم،دراین دیارِ عاشقی
مسـ*ـت زِچشم تومنم،بهارِ قلب من تویی

 

[mobina01]

نمیدانی چه حسی دارد اینکه تو
میخوانی مرا بانام کوچک یارتنهایی

چرابایدچنین عشقی،نهان باشدوپنهانی
چراوابسته ی اویم، دراین آوارِ تنهایی

 

[mobina01]

میشود یکبارفقط یک باربگویی دوستت دارم؟؟
زِ قلبت نیستم آگَه،شودآیا بگویی دوستت دارم؟؟

تمام معنی عشق شد،برای من دوچشمانت
نمیخواهی بگویی تو،فقط یکبار دوستت دارم ؟؟

 

[mobina01]

امشب منم و این جام،بایاد دو چشم تو
مینوشم و میخوانم، آنگاه که تو می آیی

هرشب من و چشم تو،باعشق هم آوایم
امشب منم و یادت،دراین شبِ رویایی

 

[mobina01]

امشب گرفته خانه،عطرتوای نگارم
جانم فدای رویت،تنها تویی قرارم

ساقی بریزتوجامی،بریارِ خود رسیدم
آن ماه چهره امشب،بنشسته در کنارم

 

[mobina01]

زلفان سیاهت را،بر دوش بیفشاندی
رحمی به دلم بِنما،تو یارِ اهورایی

دنیای من است عشقت،تاابدکنارم باش
بی توچه کنم آخر،ای همدم تنهایی

 

[mobina01]

درانتظار رویت، بنشسته ام همه شب
در دل امیددیدن،برلب اسم تو دارم

آرام جان توهستی ،عشقت مثال دریا
درساحلت نشستم،دل در پی تو دارم