جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار حمید مصدق

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط ترنم مبینا با نام حمید مصدق ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,435 بازدید, 80 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع حمید مصدق
نویسنده موضوع ترنم مبینا
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط (:Shaparak

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
گاه می انديشم
خبر مرگ مرا با تو چه كس می گويد؟
آن زمان كه خبر مرگ مرا
از كسی ميشنوی ، روی تو را
كاشكی می ديدم ؛
شانه بالا زدنت را بی قيد
و تكان دادن دستت
كه مهم نيست زياد
و تكان دادن سر را
كه عجب عاقبت مرد ، افسوس!
كاشكي می ديدم
من به خود می گويم
چه كسي باور كرد
جنگل جان مرا
آتش عشق تو خاكستر كرد
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
من صبورم اما
به خدا دست خودم نیست اگر می رنجم
یا اگر شادی زیبای تو را
به غم غربت چشمان خودم میبندم

من صبورم اما
چه قدَر با همه ی عاشقی ام محزونم
و به یاد همه ی خاطره های گل سرخ
مثل یك شبنم افتاده ز غم مغمومم

من صبورم اما
بی دلیل از قفس كهنه ی شب می ترسم
بی دلیل از همه ی تیرگی رنگ غروب
و چراغی كه تو را از شب متروك دلم دور كند

من صبورم اما
آه، این بغض گران
صبر چه می داند چیست....
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
کاشکی پنجه‌ی من
در شب گیسوی پر پیچ تو راهی می‌جست

چشم من چشمه‌ی زاینده‌ی اشک
گونه‌ام بستر رود

کاشکی همچو حبابی بر آب
در نگاه تو رها می‌شدم از بود و نبود ...!
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
تو به اندازه‌ی تنهایی من، خوش‌بختی


من به اندازه‌ی زیبایی تو، غمگینم
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
زندگی قافیه ی شعر من است
شعر من وصف دلارایی توست
در ازل شاید این ؛
سرنوشت من بود
می سرایم به امیدی که تو خوانی ،
؛ ورنه
آخرین مصرع من...
قافیه اش " مُردن " بود...!
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
چه مجنون‌ها
جنون‌هایی که دیگر نیست
دریغ از آن همه شب‌های سرمستی
و این شب‌ها
که دیگر هیچ‌ک.س را شور در سر نیست
کجا آن سوزها
آن سازها
آن دلنواز آوازها رفتند؟
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
و چیزها اندر این نامه بیابد
که سهمگین نماید
و این نیکوست
چون مغز او بدانی
تو رادرست گردد و دلپذیر اید
چون ماران که از دوش ضحک برآمدند
این همه درست اید به نزدیک دانایان و بخردان به معنی
و آن که دشمن دانش بود این را زشت گرداند
و اندر جهان شگفتتی است
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
گل به گل، سنگ به سنگِ این دشت
یادگاران تو اند
رفته‌ای اینک و هر سبزه و سنگ
در تمام در و دشت
سوگواران تو‌اند

در دلم آرزوی آمدنت می‌میرد
رفته‌ای اینک، اما آیا
باز برمی‌گردی؟
چه تمنای محالی دارم
خنده‌ام می‌گیرد.
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
چه كسی خواهد دید
مردنم را بی تو ؟
بی‌تو مردم ... مردم
گاه می‌اندیشم
خبر مرگ مرا با تو چه كس می‌گوید ؟
آن زمان كه خبر مرگ مرا

از كسی می‌شنوی، روی تو را
كاشكی می‌دیدم
شانه بالازدنت را
بی‌قید
و تكان دادن دستت كه
مهم نیست زیاد
و تكان دادن سر را كه
عجب !‌ عاقبت مرد ؟
افسوس . . .
كاشکی می‌دیدم

من به خود می گویم:

" چه كسی باور كرد
جنگل جان مرا
آتش عشق تو خاكستر كرد ؟"
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,711
مدال‌ها
9
مرا باز صدا کن ای عشق


که من از لهجه ی چشمان تو


شاعر بشوم
 
بالا پایین