baran.kh
سطح
4
همیار سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
همیار علوم و فناوری
مدیر تالار پانسیون مطالعاتی
مدیر آزمایشی
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ناظر تایید
کاربر ممتاز
- Jan
- 4,822
- 8,690
- مدالها
- 4
پدرم عینهو افعی از گلوی فشردهاش صدای فشفشی بیرون میداد و با تمام توانش تقلا میکرد خود را رها کند. صورتش همچون تکه آتشی که لایهٔ نازکی خاکستر بر آن نشسته، گر گرفته بود. لنگه دمپاییاش پرت شده و دومی معلق منتظر افتادن بود. سربندهاش از دور گردنش سریده و روی زمین افتاده و لنگ راست پیژامهاش جر خورده بود