- May
- 2,439
- 31,958
- مدالها
- 3
جنایت و مکافات در سال 1866 نوشته شده است. در این داستان دانشجویی به نام راسکولنیکف است که به خاطر باورهای خود تصمیم به قتل پیرزنی رباخوار میگیرد. او پس از این قتل، در ظاهر مبتلا به صرع میشود ولی عذاب وجدان اوست که منجر به بیماریاش شده است. راسکولنیکف در این داستان، عاشق زنی به نام سوفیا میشود. سوفیا زندگی پر درد و رنجی دارد و مجبور است برای گذران زندگی خود دست به تنفروشی بزند. اما این زن دارای معصومیت و روحی بزرگ است و او باعث میشود تا راسکولنیکف به جنایت خود اعتراف کند و با گذراندن دوره زندانش به آرامش و رستگاری برسد. به عبارت بهتر میتوان گفت که در این کتاب، لطف خداوند شامل شخصیت اول داستان میشود و وجود او را از گناه پاک میکند.